• امروز : یکشنبه - ۸ تیر - ۱۴۰۴
  • برابر با : 4 - محرم - 1447
  • برابر با : Sunday - 29 June - 2025
نامه شصت و چهارم نهج‌البلاغه؛

پاسخ تهدیدات نظامی معاویه

  • کد خبر : 287498
  • ۰۸ تیر ۱۴۰۴ - ۷:۰۰
پاسخ تهدیدات نظامی معاویه
نامه شصت و چهارم نهج‌البلاغه مربوط به نامه‌ای در جواب معاویه است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «اروم نیوز»، نامه شصت و چهارم نهج‌البلاغه مربوط به نامه‌ای در جواب معاویه است.

أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّا کُنَّا نَحْنُ وَ أَنْتُمْ عَلَى مَا ذَکَرْتَ مِنَ الْأُلْفَهِ وَ الْجَمَاعَهِ، فَفَرَّقَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَمْسِ أَنَّا آمَنَّا وَ کَفَرْتُمْ وَ الْیَوْمَ أَنَّا اسْتَقَمْنَا وَ فُتِنْتُمْ وَ مَا أَسْلَمَ مُسْلِمُکُمْ إِلَّا کَرْهاً، وَ بَعْدَ أَنْ کَانَ أَنْفُ الْإِسْلَامِ کُلُّهُ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) [حَرْباً] حِزْباً. وَ ذَکَرْتَ أَنِّی قَتَلْتُ طَلْحَهَ وَ الزُّبَیْرَ وَ شَرَّدْتُ بِعَائِشَهَ وَ نَزَلْتُ بَیْنَ الْمِصْرَیْنِ، وَ ذَلِکَ أَمْرٌ غِبْتَ عَنْهُ فَلَا عَلَیْکَ وَ لَا الْعُذْرُ فِیهِ إِلَیْکَ. وَ ذَکَرْتَ أَنَّکَ زَائِرِی فِی [جَمْعِ] الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ قَدِ انْقَطَعَتِ الْهِجْرَهُ یَوْمَ أُسِرَ أَخُوکَ؛ فَإِنْ کَانَ [فِیکَ] فِیهِ عَجَلٌ فَاسْتَرْفِهْ، فَإِنِّی إِنْ أَزُرْکَ فَذَلِکَ جَدِیرٌ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ إِنَّمَا بَعَثَنِی إِلَیْکَ لِلنِّقْمَهِ مِنْکَ، وَ إِنْ تَزُرْنِی فَکَمَا قَالَ أَخُو بَنِی أَسَدٍ: «مُسْتَقْبِلِینَ رِیَاحَ الصَّیْفِ تَضْرِبُهُمْ – بِحَاصِبٍ بَیْنَ أَغْوَارٍ وَ جُلْمُودِ».

پاسخ تهدیدات نظامی معاویه:
پس از یاد خدا و درود، چنان‌که یادآور شدی، ما و شما دوست بودیم و هم خویشاوند، امّا دیروز میان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد که ما ایمان آوردیم و شما کافر شدید، و امروز ما در اسلام استوار ماندیم، و شما آزمایش گردیدید، اسلام آوردگان شما با ناخشنودی، آن‌هم زمانی به اسلام روی آوردند که بزرگان عرب تسلیم رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم شدند، و در گروه او قرار گرفتند.
در نامه‌ات نوشتی که طلحه و زبیر را کشته، و عایشه را تبعید کرده‌ام، و در کوفه و بصره منزل گزیدم، این امور ربطی به تو ندارد، و لازم نیست از تو عذر بخواهد.
و نوشتی که با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من می‌آیی، هجرت از روزی که برادرت «یزید» در فتح مکّه اسیر شد پایان یافت، پس اگر در ملاقات با من شتاب داری، دست نگهدار، زیرا اگر من به دیدار تو بیایم سزاوارتر است که خدا مرا به‌سوی تو فرستاده تا از تو انتقام گیرم و اگر تو با من دیدار کنی چنان است که شاعر اسدی گفت: «تندباد تابستانی سخت می‌وزد و آنها را با سنگ‌ریزه‌ها، و در میان غبار و تخته‌سنگ‌ها، در هم می‌کوبند».

وَ عِنْدِی السَّیْفُ الَّذِی أَعْضَضْتُهُ بِجَدِّکَ وَ خَالِکَ وَ أَخِیکَ فِی مَقَامٍ وَاحِدٍ. [فَإِنَّکَ] وَ إِنَّکَ وَ اللَّهِ مَا عَلِمْتُ الْأَغْلَفُ الْقَلْبِ الْمُقَارِبُ الْعَقْلِ، وَ الْأَوْلَى أَنْ یُقَالَ لَکَ إِنَّکَ رَقِیتَ سُلَّماً أَطْلَعَکَ مَطْلَعَ سُوءٍ عَلَیْکَ لَا لَکَ لِأَنَّکَ نَشَدْتَ غَیْرَ ضَالَّتِکَ وَ رَعَیْتَ غَیْرَ سَائِمَتِکَ وَ طَلَبْتَ أَمْراً لَسْتَ مِنْ أَهْلِهِ وَ لَا فِی مَعْدِنِهِ؛ فَمَا أَبْعَدَ قَوْلَکَ مِنْ فِعْلِکَ، وَ قَرِیبٌ مَا أَشْبَهْتَ مِنْ أَعْمَامٍ وَ أَخْوَالٍ حَمَلَتْهُمُ الشَّقَاوَهُ وَ تَمَنِّی الْبَاطِلِ عَلَى الْجُحُودِ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله)، فَصُرِعُوا مَصَارِعَهُمْ حَیْثُ عَلِمْتَ لَمْ یَدْفَعُوا عَظِیماً وَ لَمْ یَمْنَعُوا حَرِیماً بِوَقْعِ سُیُوفٍ مَا خَلَا مِنْهَا الْوَغَى وَ لَمْ تُمَاشِهَا الْهُوَیْنَى. وَ قَدْ أَکْثَرْتَ فِی قَتَلَهِ عُثْمَانَ، فَادْخُلْ فِیمَا دَخَلَ فِیهِ النَّاسُ، ثُمَّ حَاکِمِ الْقَوْمَ إِلَیَّ أَحْمِلْکَ وَ إِیَّاهُمْ عَلَى کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى، وَ أَمَّا تِلْکَ الَّتِی تُرِیدُ فَإِنَّهَا خُدْعَهُ الصَّبِیِّ عَنِ اللَّبَنِ فِی أَوَّلِ الْفِصَالِ، وَ السَّلَامُ لِأَهْلِهِ.

یادآوری سوابق نظامی در پیروزی‌ها:
و در نزد من همان شمشیری است که در جنگ بدر بر پیکر جدّ و دایی و برادرت زدم. به خدا سوگند، می‌دانم تو مردی بی‌خرد و دل تاریک هستی بهتر است در باره تو گفته شود از نردبانی بالا رفته‌ای که تو را به پرتگاه خطرناکی کشانده، و نه تنها سودی برای تو نداشته که زیان‌بار است، زیرا تو غیر گمشده خود را می‌جویی، و غیر گلّه خود را می‌چرانی. منصبی را می‌خواهی که سزاوار آن نبوده، و در شأن تو نیست، چقدر گفتار تو با کردارت فاصله دارد.
چقدر به عموها و دایی‌های کافرت شباهت داری، شقاوت و آرزوی باطل آنها را به انکار نبوّت محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم واداشت، و چنان‌که می‌دانی در گورهای خود غلتیدند، نه در برابر مرگ توانستند دفاع کنند، و نه آن‌گونه که سزاوار بود از حریمی حمایت، و نه در برابر زخم شمشیرها خود را حفظ کردند که شمشیرها در میدان جنگ فراوان، و سستی در برابر آن شایسته نیست.
تو در باره کشندگان عثمان فراوان حرف زدی، ابتدا چون دیگر مسلمانان با من بیعت کن، سپس در باره آنان از من داوری بطلب که شما و مسلمانان را به پذیرفتن دستورات قرآن وادارم. امّا آنچه را که تو می‌خواهی، چنان است که به هنگام گرفتن کودک از شیر، او را بفریبند، سلام بر آنان که سزاوار سلام‌ هستند.

منبع: مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل‌البیت علیهم‌السلام 

انتهای خبر/

لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=287498

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.