به گزارش اروم نیوز با کندوکاوی در چگونگی دیدار مدیران دولتی با خانواده معظم شهدا زوایای تازهای از نحوه توجه به آنان پیش روی رسانهها قرار میگیرد و تازه آدمی متوجه می شود که چرا هنوز برخی ادارات ابتداییترین وظایفشان را بدرستی انجام نمی دهند و گزارش پیش رو یکی از آنهاست.
روز گذشته خبری در سایت ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی منتشر شد که نشان میداد مدیران این سازمان توجه خاصی به خانواده شهدا و پاسداشت یاد و نام فرزندان آنان دارند و اساساً به همین سبب راهی دیدار با خانواده شهید علی علیپور شدهاند.
خانواده شهیدی که در خیابان شهید باکری کوی کیهان پلاک ۵۵ زندگی میکنند.
اما همین دیدار پرده از زندگی پردرد این خانواده معظم شهید بر میدارد و عکسهای این گزارش گواه این ادعاست.
از در خانه که وارد میشوی بوی نامطبوعی به مشام میرسد که نفس کشیدن آدمی را مختل میکند، به هر حال از راهروی ورودی، داخل اتاقی میشوی… دیدن آن صحنه را با تصویر و کلمات نمیشود بازگو کرد، در میان آن بوی نامطبوع، مادری پیر و نحیف، نا خوش احوال روی زمین افتاده و پیرمردی که امیدش از همه جا قطع شده و عاجز از هر کاری است، روبروی او نشسته است.
از وضعیت سر و صورت و لباسشان معلوم است که چند هفتهای می شود نه غذای درست و حسابی خوردهاند و نه روی حمامی دیدهاند، بغض گلوی آدمی را میگیرد و اشک سرازیر میشود، آدمی با دیدن چنین صحنههایی نمیداند به حال انسانیت امروز گریه کند یا به حال پدر و مادری که فرزند عزیزتر از جانشان را بیهیچ ادعایی تقدیم این آب و خاک کرده اند اما اکنون سهم آنها از این همه آرامش، درد و رنجی رقت بار شده است.
داخل این اتاق محقر، آبگرمکنی است که برای گرمابخشی استفاده میشود و چند پتوی کثیف که معلوم بود چند سالی است روی آب ندیده بودند.
وقتی میپرسی چرا وضعیت شما اینگونه است؟ میگوید: کسی به ما سر نمیزند، تنهاییم و کمک حال نداریم.
سوالی دیگری میپرسم که جوابش را خودم با چشمانم میبینم!… مشکل شما چیست؟
جوابی داد… پلکهایم را روی چشمانم فشار دادم تا مبادا اشکم را ببیند و احساس حقارت کنند…
خیلی ساده گفت: گرانی است، درآوردن پول، تهیه غذا و نان خیلی مشکل است.
انگار به همین تکه نان هم که بدهی راضی میشود!
خدایا مشکل از کجاست از کیست، خانواده شهید بودن را به کناری میگذاریم، مگر ما انسان نیستیم مگر حدیث نداریم که نباشد روزی همسایه تو گرسنه بخوابد و تو سیر، چه رسد به این که خانواده معظم یک شهید با یک نهاد متولی به عریض و طویلی یک کشور این چنین مبتلا به پیشپا افتاده ترین مشکلات باشند.
شهید علی علی پور در سال ۱۳۶۳ در اهواز شهید شد اما شاید اگر امروز زنده بود پدر و مادرش نیازی به کمک کسی نمی یافتند.
جا دارد از مدیران میراث فرهنگی آذربایجان غربی به دلیل یافتن، سرزدن و رسیدگی به چنین خانوادههای شهیدی صمیمانه قدردانی شود.