به گزارش اروم نیوز؛ از آنجایی که بشر موجودی اجتماعی است و برای زندگی کردن باید یکسری از نیازهایش رفع شود، توان یک انسان در جامعه به اندازه ای است که در جهت رفع این نیازها کوشا باشد و تا حد ممکن بتواند پاسخگوی این نیازها در زندگی اجتماعی باشد.
فقر جزء پدیده هایی است که فقط شامل نداشتن ثروت و پول نیست، در زندگی اجتماعی اگر فردی از لحاظ فرهنگی بی صلاحیت باشد دچار فقر فرهنگی شده است.
مردم هر ملتی در گذر از تونل زمان بر حسب عادات و سنن معمول اجتماع خود یک سری از رفتارها را به عنوان ارزش های جاری اجتماع خود در نظر می گیرند و نسبت به این سنن ارزش قائل هستند و این سنن تبدیل به فرهنگ این ملت می شوند.
عادات و سنن معمول در هر کدام از جوامع گاه با یکدیگر همخوان و همانند است و در بسیاری از موارد با هم متفاوت هستند.
فرهنگ معمول در جوامع معمولاً به دست عوام ساخته می شود و به این علت ممکن است در این فرهنگ سازی مهم جایی برای خرافات و خیال پردازی باز شود و جای دانش و معلومات را پر کند؛ در این صورت آلودگی هایی به وجود می آید که با گذشت زمان تبدیل به باوری محکم خواهد شد جامعه را از پیشرفت و رفتن رو به جلو باز می دارد ، در این صورت است که فقر فرهنگی در این جوامع به چشم می خورد.
در بیشتر جوامع رشد فزاینده فاصله بین جوامع پیشرفته و در حال توسعه عامل اصلی این مسئله است.
مفهوم فرهنگ شامل سیاست اجتماعی و سیاست عمومی است. مفهوم فرهنگی شدن در یک جامعه، نشان از ادغام شدن حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخلاف فرآیند حاکم بر دوره است.
اگر افراد و خانواده های یک اجتماع نتوانند منابع لازم را در یک جامعه برای دست یابی به شرایط مطلوب زندگی در اختیار بگیرند و به قول معروف با داشتن همین امکانات بتوانند شرایط را برای زندگی خوب مطلوب و خوشایند سازند در این صورت است مردم این جامعه دچار فقر فرهنگی هستند.
دکتر حسین عظیمی (آرانی) در تعریفی از فقر می‌نویسد؛ «فقر حالتی است که در آن فرد از ابزار لازم برای برآوردن یک یا مجموعه‌ای از اهداف دلخواه محروم است».
امکانات و نیازهای زندگی بشری در ارتباط با شخصیت افراد و نیازهای عرف در جامعه هستند و با در نظر گرفتن این مسائل فرهنگ در یک جامعه ساخته می شود.
ممکن است نیازی که در جامعه ما در حال حاضر وجود دارد در اثر تحمیل جامعه به وجود آید و در جامعه بود و نبود این نیاز هیچ فرقی به حال مردم جامعه نداشته باشد ولی چون در اثر یک باید اجباری به وجود می آید به این خاطر کم کم تبدیل به یک عرف معمول اجتماعی می شود، در این صورت مردم یک جامعه باید به قدری از لحاظ فرهنگ اجتماعی در حد بالایی باشند که بتوانند این مسائل را تشخیص داده و نگذارند که این مسائل که به ظاهر تبدیل به یک عرف در جامعه شده اند گسترش پیدا کنند.
فرهنگ در یک جامعه به الگوهای رفتاری و فرآورده های عمل بشری مربوط است و می تواند از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کند. به بیانی دیگر می توان فرهنگ را مجموعه ارزش ها و دستاوردهایی دانست که به وسیله انسانها در طول تاریخ شکل گرفته است.
انسان موجودی اجتماعی است و مجاب است که برای تبادل اندیشه ها و افکار خود و هم چنین برای انجام دادن کارهایش با اجتماع و مردم برخورد داشته باشد، همین نیازها باعث پیدایش روابط اجتماعی و تبادل فرهنگ در بین جوامع مختلف می شود.
بی سوادی یکی از عواملی است که باعث گسترش فقر فرهنگی در جوامع مختلف می شود زیرا این گونه افراد در مقابل فشارهای مختلف زندگی عنان زندگی را از دست داده و دچار رفتارهایی مانند پرخاشگری و ناتوانی و کنترل صحیح عواطف می شوند.
فقر فرهنگی در یک جامعه از عمده ترین مسائلی است که در یک جامعه افراد را مجبور به بزهکاری می کند.
در زمینه مسائل آموزشی و فرهنگی در جامعه ما کم کاری شده است که اگر جوانان جامعه توسط خانواده ها کنترل نشوند و به وسیله آموزش و پرورش هدایت و پرورش نیابند در این صورت ممکن است رفتارشان دچار اختلال شده و عوامل جرم در آنها پدیدار شود.
در مناطق محروم جامعه و مناطقی که از لحاظ فرهنگی و تربیتی با کمبود روبرو هستیم ممکن است جوانان آن جامعه به ضد ارزش ها روی آورده و دچار اعمالی شوند که خلاف قانون هستند.
در بحث گسترش فقر فرهنگی رسانه ها مسئول ترین افراد هستند و باید با اطلاع رسانی مناسب و صحیح در جامعه باعث شوند که این ضعف جبران شود.
لیلا شعاری
انتهای پیام/
