به نقل از فارس، برگزاری باشکوه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ در سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی، توانست حماسه سیاسی مد نظر مقام معظم رهبری که بسترساز حماسه اقتصادی است به معنی واقعی کلمه عینیت بخشد.
انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری به عنوان نماد مردمسالاری دینی مورد تأکید بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری و در راستای اصل ششم قانون اساسی که اداره امور کشور را متکی به آرای عمومی کرده است در یکی از حساسترین و مهمترین مقاطع برگزار شد و مردم رشید، بصیر، مؤمن، هوشمند و موقعشناس ایران در جایجای کشور در لبیک به ندای مقتدا و رهبر خویش حماسه عظیم و بزرگی آفریدند.
حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رأی آب سردی بر دشمنان که از مدتها قبل با برنامهسازی و طراحی در صدد مأیوس کردن مردم برای از رونق انداختن انتخابات و کمرنگ کردن حضور مردم بودند، ریختند و ملت سلحشور ایران با درک صحیح از تأثیرات شگرف انتخابات در عرصههای داخلی، منطقهای و بینالمللی با حضور گسترده و متراکم خود در پای صندوقهای رأی حضور پرشوری را رقم زدند.
دشمنان از مدتها قبل با برنامهریزی، برنامهسازی و طراحی درصدد مأیوس و ناامید کردن مردم بودند تا آنها در انتخابات شرکت نکنند اما مردم با حضور خود بر استمرار مقتدرانه، غیرتمندانه و پرافتخار راه انقلاب و گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبری تأکید کردند.
انتخابات سال ۹۲ نشان داد که نظام و دولتهای وقت همواره در اهمیت و سلامت انتخابات به عنوان یک اصل لایتغیر و اجتنابناپذیر به دیده حقالناس نگریستهاند که شاهد این ادعا چرخش نخبگان و دست به دست شدن مسئولیتها در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری بوده و اینکه از دل هر انتخابات رئیس جمهوری دارای اختلاف سلیقهها نسبت به دولت وقت برآمده است.
در اینکه معاندان و دشمنان ملت ما همواره انتخابات را به عنوان نقطه قدرت و استحکام نظام و انقلاب هدفگیری کردهاند جای هیچ تردیدی نیست چرا که حضرت امام(ره) با ایده و فکر نو برای اداره کشور مبتنی بر مردم و اسلام ناب را بنیان و به جهانیان عرضه کرد که آن نظام مردمسالاری دینی است.
سلوک و شیوهای که از بدو انقلاب با همهپرسی جمهور اسلامی آغاز شد اکنون پس از گذشت ۳۴ سال از حیات مبارک انقلاب اسلامی و برگزاری تعداد زیاد انتخابات در عهد زعامت خلف صالح و شایسته امام راحل با همان قدرت و سلامت استمرار یافته است.
در یک کلام باید گفت که انتخابات ۹۲ مهر تأییدی بود بر سلامت انتخابات و قانونمداری انتخابات گذشته و انتخابات بسیار باشکوه سال ۱۳۸۸ که متأسفانه عدهای با عدم تمکین به قانون، با عبور از قانون، بیتقوایی آن را به کام ملت تلخ و هزینههایی را به مردم و کشور تحمیل کردند که بدون تردید تدابیر حکیمانه، ارشادات و رهنمودهای ارزنده مقام معظم رهبری در تبیین جایگاه انتخابات، اهمیت برگزاری قانونمند آن، مشارکت گسترده مردم در عرصه انتخابات و همچنین هویدا و آشکار شدن نیات پلید و تبلیغات سوء دشمنان و معاندان نقش بسیار ارزشمند و اساسی در برگزاری حماسه شکوهمند انتخابات داشت به نحوی که همه افراد، گروهها، سلایق و به طور کلی همه کسانی که به کشور و سرنوشت آن عشق میورزند را به پای صندوقهای اخذ رأی گسیل کرد.
مراسم تنفیذ ریاست جمهوری مشروعیتبخشی به آرای مردم
امری که تاکنون موجب موفقیت نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر انواع حربههای دشمنان شده است، اتکای نظام اسلامی بر دو مبنای جمهوریت و اسلامیت است که در این میان اصل ولایت مطلقه فقیه به عنوان ضامنی برای حفظ جمهوریت و اسلامیت مطرح است و پایه و شکلگیری نظام سیاسی اسلامی را در کشور تضمین میکند.
در راستای چنین اصلی است که مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری معنا پیدا میکند در حقیقت انتخابات ریاست جمهوری در دو مرحله صورت میگیرد، که مرحله اول آن شامل رای مقبولیت مردم به یک کاندیدای خاص است که از طریق رایگیری سراسری انجام میشود و دوم مشروعیت مقام ریاست جمهوری است که در قالب تنفیذ این رای از سوی مقام معظم رهبری و ولی فقیه به رئیسجمهور صورت میگیرد.
تاکنون در نظام جمهوری اسلامی ایران ده مراسم تنفیذ ریاست جمهوری انجام شده که هرکدام به آرای مردم مشروعیت داده است و نمونه دیگری از مردمسالاری دینی را در نظام جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشته است.
اولین مراسم تنفیذ در نظام جمهوری اسلامی ایران
اولین مراسم تنفیذ با پیروزی ابوالحسن بنیصدر به عنوان اولین رئیسجمهور اسلامی ایران در حالی برگزار شد که نظام جمهوری اسلامی ایران در حال گذر از مرحله حساسی بوده و همچنان نهادهای اجرایی در کشور در حال شکلگیری بود. اولین انتخابات ریاست جمهوری با حضور پرشور مردم برگزار شد.
خیانت آشکار در جریان نبردهای ابتدایی هشت سال دفاع مقدس و همگرایی با منافقین موجب شد تا دوران ریاست جمهوری بنیصدر چندان به طول نینجامد و حکم عدم کفایت سیاسی بنیصدر از سوی مجلس شورای اسلامی صادر شود.
پس از برکناری بنیصدر و با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شهید محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری انتخاب شد.
استمرار و تداوم راه انقلاب با وجود توطئههای دشمنان
در روز یازدهم مردادماه سال ۱۳۶۰ دومین مراسم تنفیذ در تاریخ نظام جمهوری اسلامی ایران برگزار شد و حکم ریاست جمهوری رجایی از سوی امام راحل تنفیذ شد.
در حکم تنفیذ ریاست جمهوری از سوی امام راحل خطاب به رجایی آمده است: «با سپاس بیحد از الطاف کریمه خداوند متعال که توفیق به ملت شریف و متعهد ایران عطا فرموده که هرچه زمان میگذرد، مشکلات افزون میشود، بر تعهد آنان و حضورشان در صحنه و پشتیبانیشان از جمهوری اسلامی که فرآورده فداکاریهای خودشان است، افزوده میشود و به رغم تبلیغات دشمنان خارج و داخل، با اکثریت قاطع افزون از دوره سابق، جناب آقای محمدعلی رجایی- ایّده اللَّه تعالی- را به ریاست جمهوری کشور اسلامی ایران برگزیده و این مسئولیت بزرگ و بار سنگین را بر عهده او گذاشته است. و چون مشروعیت آن باید با نصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رأی ملت شریف را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم.»
برگزاری سومین دوره ریاست جمهوری با رای قاطع مردم
اما تنها ۴۰ روز بعد، رجایی با انفجار بمبی در نهاد ریاست جمهوری به همراه شهید باهنر نخستوزیر وقت به شهادت رسید، در چنین شرایط حساسی و با توجه به درگیر بودن کشور در فتنه منافقین و جنگ تحمیلی، سومین دور از انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که با رای مردم آیتالله خامنهای با رای قاطع مردم به ریاست جمهوری رسید.
در دوران ریاست جمهوری آیتالله خامنهای اتفاقات مهمی روی داد که از آن جمله میتوان به موفقیتها و پیروزیهای سپاه اسلام در عرصه جنگ با دشمن بعثی اشاره کرد.
مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری آیت الله خامنهای در روز هفدهم مهرماه سال ۱۳۶۰ در حسینیه جماران برگزار شد.
برگزاری چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در اوج جنگ
چهارمین دور از انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز در سال ۱۳۶۴ و در هیاهوی جنگ برگزار شد که در نهایت باز هم آیتالله سیدعلی خامنهای با رای قاطع مردم به پیروزی دست یافت و در چهارمین مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری این حکم از سوی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۵ مرداد سال ۱۳۶۴ به ایشان تنفیذ شد.
در متن حکم امام(ره) برای تنفیذ جکم ریاست جمهوری به ایشان آمده است: «اینک به پیروی از آرای محترم ملت عظیم الشأن و آشنایی به مقام تعهد و خدمتگزاری دانشمند محترم، جناب حجت الاسلام آقای سیدعلی خامنهای- ایّده اللَّه تعالی- آرای ملت را برای پس از پایان دوره کنونی، تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب مینمایم و از خداوند تعالی توفیق ایشان را در خدمت به اسلام و ملت و کشور اسلامی خواستارم».
پنجمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری با اتفاقات مهمی در عرصه سیاست داخلی و خارجی ایران همراه بود. با رحلت امام (ره) و تعیین مقام معظم رهبری به عنوان رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی مجلس خبرگان ضرورت برگزاری یک انتخابات ریاست جمهوری بیش از پیش آشکار شد.
تعدیل سیاستهای اقتصادی در پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
در پنجمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی با کسب اکثریت آرای مردم به مقام ریاست جمهوری رسید و حکم وی در تاریخ ۱۲ مرداد سال ۱۳۶۸ از سوی رهبر معظم انقلاب تنفیذ شد.
در متن حکم تنفیذ مقام معظم رهبری برای آیت الله هاشمی رفسنجانی آمده است: «اینجانب ضمن سپاس مجدد از الطاف نهان و آشکار حضرت حق تعالی جلت عظمته، به پیروی از ملت عظیم الشأن و با معرفت به مقام و مرتبت یاور صمیمی امام و شخصیت برجسته نظام جمهوری اسلامی و بازوی توانا و زبان گویای آن، جناب آقای هاشمی رفسنجانی (دامت تأییداته) رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب می کنم و بدیهی است که این رأی و تنفیذ تا زمانی است که ایشان در همین صراط مستقیم و نورانی که عمر شریف خود را تاکنون در آن گذرانیده اند یعنی راه دفاع از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و مجاهدت برای تحقق حاکمیت کامل قرآن و عمل به شریعت و طرفداری از محرومین و مستضعفین و کوشش برای ریشه کن کردن فقر و محرومیت و استقرار عدالت اجتماعی، راه خود را ادامه دهند که البته چنین خواهد بود.»
در ششمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری نیز بار دیگر آیتالله هاشمی رفسنجانی با رای مردم به مقام ریاست جمهوری رسید. از مهمترین تحولاتی که در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری وی روی داد تعدیلات گسترده اقتصادی بود که منجر به تورم بالایی شد که در کنار این، بحثهای مهمی نیز پیرامون بحث عدالت اقتصادی مطرح شد.
مراسم تنفیذ ششمین دوره ریاست جمهوری در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد و طی آن حکم ریاست جمهوری از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به آیتالله هاشمیرفسنجانی در تاریخ سیزدهم مرداد ماه سال ۱۳۷۲ تنفیذ شد.
هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با پیروزی سیدمحمد خاتمی در دوم خردادماه سال ۱۳۷۶ برگزار شد.
این انتخابات که آغازگر دوران اصلاحات در فضای سیاسی کشور بود منجر به تحولات عمیق سیاسی و اقتصادی در کشور شد و حوادثی همچون آشوبهای سال ۱۳۷۸ را در کشور پدید آورد.
هفتمین مراسم تنفیذ در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد و در تاریخ ۱۲ مردادماه سال ۱۳۷۶ به طور رسمی حکم ریاست جمهوری از سوی رهبر معظم انقلاب به سیدمحمد خاتمی تنفیذ شد.
نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۲۶ خردادماه سال ۱۳۸۴ برگزار شد و برای اولین بار انتخابات ریاست جمهوری طی دو مرحله برگزار شد. در مرحله دوم و در رقابت پایانی میان محمود احمدینژاد و هاشمی رفسنجانی، محمود احمدینژاد با کسب اکثریت آراء به پیروزی رسید.
حکم ریاست محمود احمدینژاد در ۱۲ مردادماه سال ۱۳۸۴ از سوی مقام معظم رهبری به وی تنفیذ شد.
در حکم تنفیذ ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد آمده است: «اینجانب ضمن تبریک به ملت شریف و آزاده، رای آنان را تنفیذ و جناب آقای دکتر محمود احمدینژاد را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم. بدیهی است که رای ملت و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است که ایشان به تعهد خود و صراط مستقیمی که تاکنون در آن حرکت کردهاند یعنی راه اسلام و آرمانهای نظام اسلامی و دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر مستکبران و زورگویان پایبند باشند که به توفیق الهی همواره چنین خواهد بود انشاء الله.
رئیسجمهور محترم را به توکل به خداوند قادر و اغتنام فرصت زودگذر و اخلاص در عمل و به کارگیری همهی توان خود و بهرهگیری از ظرفیت عظیم انسانی کشور در راه دستیابی به هدفهای والائی که اعلام کردهاند، توصیه میکنم و کمک و هدایت الهی را برای ایشان و همهی مسئولان کشور مسالت مینمایم.».
دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خردادماه سال ۱۳۸۸ برگزار شد. حضور گسترده و چشمگیر شرکتکنندگان در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان یک رکورد بیسابقه در تاریخ برگزاری انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ایران ثبت شد. با این حال اتفاقات و فتنه گسترده پس از انتخابات سبب شد تا کشور به مدت چندین ماه در آشوب فرو برود.
حکم دومین دور از انتخابات ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در تاریخ ۱۲ مردادماه سال ۱۳۸۸ از سوی مقام معظم رهبری به وی تنفیذ شد.
در حکم تنفیذ احمدی نژاد در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری آمده است: «اینجانب در آستانه زادروز فرخنده نجاتبخش بشریت، ولیّ اعظم خدا و امام صالحان حضرت حجهبنالحسن روحی فداه و عجّل اللَّه فرجه، این عید بزرگ را گرامی داشته و انتخاب جناب آقای دکتر محمود احمدینژاد را در دهمین انتخابات ریاست جمهوری تبریک می گویم و به پیروی از ملت بزرگوار ایران، رأی آنان را تنفیذ و این مرد شجاع و سختکوش و هوشمند را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم. و برای ایشان و همکارانشان توفیق خدمتگزاری به مردم؛ و تلاش در راه اِعلاء کلمه اسلام؛ و اقدامات بزرگ و ماندگار و شایسته ملت و کشور عزیز؛ و حرکت کوشنده به سوی پیشرفت و عدالت، از خداوند متعال مسئلت میکنم. و بدیهی است که رأی مردم و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است که ایشان بر این صراط قویم پایدار باشند.»
ثبت یک رکورد بیسابقه در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری
در مروری بر زندگی حجتالاسلام روحانی به عنوان منتخب ملت در انتخابات ریاست جمهور ی۹۲ به بررسی سوابق کاری رئیسجمهور کشورمان بر اساس خاطرات شخصی وی میپردازیم.
«حسن فریدون روحانی» 21 آبان ۱۳۲۷ در سرخه از توابع استان سمنان دیده به جهان گشود؛ وی تحصیلات ابتدایی را در شهرستان محل تولدش گذراند و تحصیلات حوزوری را از سال ۳۹ در حوزه علمیه صادقیه سمنان آغاز کرد.
مروری بر خاطرات روحانی از زبان خودش
روحانی در کتاب خاطرات خود در این باره میگوید: «در واقع شروع تحصیل دروس دینی من به تابستان ۱۳۳۹برمیگردد. مرداد و نیمه اول شهریورماه آن سال نزد حجتالاسلام نطنزی «شرح امثله» و بخشی از «صرف میر» را خواندم و اواخرشهریور با پدرم به سمنان رفتم. در اواخر شهریور۱۳۳۹ رسما وارد حوزه علمیه سمنان شدم و دروس حوزوی را آغاز کردم. در سمنان مدرسه ای به نام مدرسه علمیه صادقیه بود. در زمان رضاخان، عمال وی این مدرسه را تصرف و به دبیرستان صادقیه تبدیل کردند. پس از تصرف مدرسه، مرحوم علامه حائری مازندرانی معروف به «علامه سمنانی» که در زمان رضاخان به سمنان تبعید شده بود و بزرگ ترین عالم دینی استان سمنان بود و در ردیف مراجع تقلید به شمار میرفت تلاش میکند و در نهایت از اداره آموزش و پرورش آن زمان، باغی را که از پشت مدرسه قرار داشت و متعلق به مدرسه بود، تحویل میگیرد و در آنجا «مدرسه علمیه» را بنا می کند.»
روحانی در سال 1340 وارد حوزه علمیه قم شد و از محضر اساتیدی چون حضرات آیات سید محمد محقق داماد، شیخ مرتضی حائری، سید محمدرضا گلپایگانی، محمد فاضل لنکرانی، شیخ محمد شاهآبادی و سلطانی بهره برد.
وی در تبیین خاطرات خود به مدرسه دین و دانش شهید بهشتی اشاره کرده و میافزاید: «در مدرسه آیتالله گلپایگانی در سال ۱۳۴۰، برای اولین بار شیوه جدیدی اعمال شد که طراح آن شهید بهشتی (ره) بود. شهید بهشتی در آن برهه از زمان، علاوه بر تدریس علوم دینی، با دوستان و یاران خود، دبیرستانی هم در قم به نام دبیرستان «دین و دانش» تاسیس کرده بود که خودش مسئولیت آن را برعهده داشت. در این دبیرستان غیرانتفاعی تعدادی از دبیران متدین تدریس میکردند و شماری از افراد مومن و متدین نیز بچههای خود را به آن دبیرستان که در خیابان«باجک» بود، می فرستادند. شهید بهشتی به این فکر افتاده بود که تحولاتی در حوزه به وجود آورد و روش درسی آن را تغییر دهد. ایشان برای این کار، مدرسه علوی(مدرسه آیت الله گلپایگانی) را انتخاب کرده بود و مسئولیت آن را خود او و آقای ربانی شیرازی برعهده داشتند. آنان طرح خود را برای اولین بار در مدرسه مزبور پیاده کردند.
طبیعی بود که چون مدرسه در اختیار آیت الله گلپایگانی بود، این برنامه ریزی با ایشان هماهنگ شده بود، شهید بهشتی و مرحوم آقای ربانی، خدمت آیت الله گلپایگانی رفته و این فکر را که فکر جمعی از مدرسین روشنفکر حوزه علمیه قم بود، با وی در میان گذاشته بودند و ایشان نیز آن را پذیرفته بود.
شهید بهشتی را اولین بار در اولین روزهای ورودم به مدرسه دیدم
در اولین روزهایی که وارد مدرسه شدم، برای اولین بار آقای بهشتی را میدیدم. چهره، رفتار و سبک برخورد ایشان برای من خیلی جذاب بود، چون آقای بهشتی برخلاف معمول فضلا و علمای حوزه، بسیار منظم، با ابهت و شیک پوش بود. من برای اولین بار یک شخص روحانی را می دیدم که بسیار با وقار و شیک پوش بود. لباس وی بسیار تمیز بود و به جای نعلین، کفش می پوشید. شهید بهشتی با ویژگی هایی چون ابهت، تن صدای تاثیر گذار، چهره بشاش، مدیریت بسیار قوی، بیان سنجیده و آرام و آشنایی یا علوم روز و زبان انگلیسی، خود را از دیگر فضلا و مدرسین متمایز کرده بود.
این نخستین بار بود که ایشان را از نزدیک می دیدم و قبلا با ایشان آشنایی نداشتم و حتی نام وی را هم نشنیده بودم. شهید بهشتی و آقای ربانی، در جلسه اول برای همه طلبه های مدرسه توضیح دادند که هر کس می خواهد در این مدرسه بماند، باید طبق برنامه خاص این مدرسه درس بخواند. یعنی علاوه بر امتحان ورودی، در هر مقطعی هم باید امتحان (به صورت امتحان ثلثی) بدهد و اگر در امتحان پایان سال قبول شد، می تواند به کلاس بالاتر برود. غیر از درس های معمول حوزه، درس های جدیدی هم باید بخواند. هر کس هم که این برنامه را نمی پسندد، باید از این مدرسه برود.»
روحانی همزمان در سال ۱۳۴۸ به دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۵۱ دانشنامه لیسانس خود را در مقطع کارشناسی در رشته حقوق قضایی اخذ کرد.
زندگی در کوی دانشگاه طی چند هفته برای من جالب بود
رئیسجمهور دولت یازدهم در تشریح خاطرات خود از دانشگاه تهران تصریح میکند:« دوران ۵/۳ ساله حضور من در دانشگاه تهران، همراه با تجارب ارزشمندی بود. آشنایی من با علوم دانشگاهی و محیط دانشگاه در ترم اول کمی برای من تازگی و تا حدی جاذبه داشت. زندگی در کوی دانشگاه تهران برای چند هفته نیز برای من جالب بود. همواره بین کوی دانشگاه و مدارس حوزه علمیه قم به صورت ناخودآگاه در ذهنم مقایسه ای انجام می گرفت. در کوی دانشگاه با یکی از دانشجویان هم اتاقی بودم که فردی مذهبی و متدین بود. محیط دانشگاه و نحوه سلوک دانشجویان که با شرایط حوزه علمیه قم کاملا متفاوت بود، گاهی برای من باعث دلگرمی و همین امر سبب می شد که حتی الامکان کمتر در کلاس های دانشگاه حاضر باشم.
درکلاس ما حدود ده نفر از دانشجویان متدین و مذهبی بودند، ولی اکثر دانشجویان لا ابالی، چند نفر جزو گروه های چپ و چند نفر هم از افراد وابسته به مجاهدین خلق بودند چون من با لباس روحانی در کلاس های درس دانشگاه حضور میافتم، به طور طبیعی گاهی با مشکلاتی مواجه بودم، مخصوصا که محیط دانشگاه نیز به لحاظ مذهبی، چندان مطلوب نبود ولی در مجموع چون محیط دانشگاه برای من تازگی داشت یک نوع تنوعی برای من محسوب می شد گرچه درس های دانشگاه و استادان آن پس از چند هفته جاذبه خود را از دست دادند و از همان ماه های اولیه ورود به دانشگاه حس کردم سطح علمی دانشگاه با تمام ابهت ظاهری خود در مقایسه با حوزه علمیه قم بسیار پایین است و برای من مسلم شد که حوزه علمیه قم در بسیاری از علوم انسانی سرمایه بیشتری از دانشگاه دارد و طالب علم می تواند بهره بیشتری از حوزه علمیه ببرد. با وجود این، محیط دانشگاه، محیطی علمی و تا حدی انقلابی بود.
در مجموع برخلاف تصور اولیه، مورد احترام اکثر دانشجویان و اساتید بودم. البته در رفت و آمد در محیط دانشگاه گاهی با متلک و شوخی های دورن جوانی برخی از دانشجویان مواجه میشدم که برای من مسله ای عادی و قابل تحمل بود.»
آرزوی روحانی برای سرنگونی اسرائیل قبل از انقلاب
حسن روحانی فعالیت سیاسی خود علیه رژیم ستمشاهی را از دوران جوانی آغاز کرد؛ عمده فعالیتهای وی در همراهی با نهضت امام خمینی (ره)، سفرهای تبلیغاتی و سخنرانی علیه رژیم پهلوی از سال ۴۴ و نتیجه آن حبس و ممنوعالمنبری بود.
وی در آبان ۱۳۵۶ در مراسم بزرگداشت شهادت مصطفی خمینی در مسجد ارک تهران برای نخستین بار لقب «امام» را برای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به کار برد و پس از آنکه تحت تعقیب ساواک قرار گرفت، به توصیه شهید بهشتی و استاد مطهری از کشور خارج شد و مدتی نیز آنسوی مرزها به سخنرانی و تبلیغ برای دانشجویان خارج از کشور پرداخت و پس از تبعید حضرت امام (ره) به فرانسه، به جمع یاران همراه ایشان پیوست.
پیشنهاد لقب امام برای امام خمینی(ره)
حجتالاسلام روحانی در بیان خاطره سخنرانی خود که لقب «امام» را برای بنیانگذار انقلاب بکار برد، میگوید:« نکتهای که خیلی ذهن من را مشغول کرده بود، این بود که می خواستم لقب «امام» را برای رهبر انقلاب پیشنهاد کنم، در مسیر راه از منزل به مسجد، فکرم به همین مسئله مشغول بود ابتدا دچار تردید شدید بودم. فکر می کردم ممکن است مردم برای پذیرش این پیشنهاد آمادگی نداشته باشند، زیرا واژه امام در جامعه ما کلمه مقدسی بود که مردم صرفا آن را درباره ائمه اطهار (ع) به کار میبرند.
در حقیقت تردید و بیم من از این بود که مردم بگویند این ها می خواهند آیت الله العظمی خمینی را در کنار دوازده امام قرار دهند و امام سیزدهم درست کنند. این مطلب مرتب در ذهنم خلجان می کرد.از طرفی هم تنها لقب شایسته و مناسب برای رهبری انقلاب، کلمه امام بود که دارای بار دینی و سیاسی و انقلابی بود. سرانجام به این تصمیم رسیدم که این پیشنهاد را مطرح کنم و از رهبری انقلاب به عنوان امام یاد نمایم. زیرا بحث من درباره تطبیق زندگی امام با ابراهیم خلیل(ع) بود و خداوند نیز درباره آن حضرت فرموده است:« واذابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما». یعنی خداوند وقتی ابراهیم خلیل (ع) را آزمایش و او نیز از همه ازمایش ها سربلند بیرون آمد، او را به مقام امامت رساند و خداوند او را امام مردم قرار داد. حضرت ابراهیم آزمایش های فراوانی را گذراند و مراحل مختلفی را طی کرد و متحمل سختی های فراوانی شد. او را در آتش نمرود افکندند. همسر خود هاجر و فرزند خود اسماعیل را در بیابان بی آب وعلف رها ساخت و بالاخره فرزند عزیز خود را برای اجرای فرمان خداوند به قربانگاه برد و خلاصه سخت ترین آزمون ها را با موفقیت پشت سر نهاد.
من در سخنرانی خود همه این مراحل را بر زندگی امام تطبیق دادم و موضوع آتش نمرود را به آتشی که رژیم برای او برافروخته بود تشبیه کردم و توضیح دادم چگونه خداوند این شعله ها را برای امام گلستان کرد و بعد به ماجرای بت شکنی امام پرداختم و گفتم چگونه به تنهایی بت شکنی را آغاز کرد و بالاخره موضوع را به شهادت حاج آقا مصطفی کشاندم و از ایشان تجلیل کردم و گفتم: امام اسماعیل خودش را هم به قربانگاه برد و او را به خداوند تقدیم کرد. ابراهیم خلیل (ع) وقتی از همه آزمایش ها سربلند بیرون آمد به جایی رسید که خداوند در باره او فرمود: «انی جاعلک للناس اماما» من تو را به امامت مردم برگزیدم بنابراین من هم برای رهبر عزیز انقلاب لقب امام را پیشنهاد می کنم و می گویم امام خمینی. به محض اینکه این جمله را بر زبان جاری کردم، مردم با دنیایی شورو احساسات آن چنان صلواتی فرستادند که از شدت آن، مسجد به لرزه درآمد. بنابراین مردم خیلی راحت لقب امام را پذیرفتند و گویی همه منتظر این چنین پیشنهادی بودند. همین واژه امام در حقیقت نقطه عطف و مهمترین سخنرانی من بود. در پایان سخنرانی نیز مقداری درباره شخصیت امام صحبت کردم و آن را با مسایل عاطفی آمیختم و گفتم که این همه تلگراف از نقاط مختلف کشور برای امام آماده ارسال شد، ولی مراکز مخابراتی به دلیل اختناق، تلگراف مردم را نگرفتند و نگذاشتند هم دردی، احساسات و ارادت مردم به امام برسد بعد هم با روضه کوتاهی، سخنرانی را به پایان رساندم و پس از دعا از منبر پایین آمدم.»
دلایل سفر به انگلستان
روحانی با ادامه تحصیل در انگلیس مدرک کارشناسی ارشد (M.Phil) در رشته حقوق عمومی و دانشنامه دکتری (Ph.D) در رشته حقوق اساسی را از دانشگاه کلدونیان گلاسکو دریافت کرد و با کسب پروانه وکالت از کانون وکلا در سال ۸۶، وکیل پایه یک دادگستری شد.
وی در تشریح دلایل سفر خود به انگلستان برای ادامه تحصیلات میگوید:« پس از سخنرانی مسجد ارک در مجلس یاد بود آیت الله سید مصطفی خمینی (ره) ، به رغم تحت تعقیب بودن، در ماه محرم و صفر به برنامه سخنرانی و منبر ادامه دادم. در اواخر ماه محرم آن سال، ده شب برای سخنرانی به شهرستان نهاوند رفتم، ولی نتوانستم سخنرانی را ادامه دهم و بعد از چهار شب مجبور شدم از این شهر خارج شوم و با کمک دوستان از دست مامورین شهربانی فرار کنم و به تهران بازگردم. در تاریخی که قراربود در کنگره بزرگداشت شرف الدین عاملی سخنرانی کنم، ساواک ممانمعت کرد و درب مسجد از طرف پلیس بسته شد. در دهه آخر ماه صفر که قرار بود در مسجد قبا سخنرانی کنم، ساواک مانع سخنرانی شد. در تاریخی که عازم زاهدان بودم، شهر بانی تهران مانع حرکت من از فرودگاه تهران شد. به رغم احضار در اواخر اسفند ۱۳۵۶و تذکر اکید ساواک در مورد ممنوع المنبر بودن، در فروردین ۱۳۵۷، برای سخنرانی به یزد و بندرعباس رفتم، ولی پس از سخنرانی در منزل آیت الله صدوقی(ره) و در پی حوادث یزد به ناچار مخفیانه به سوی تهران بازگشتم.
در واقع در فروردین ۱۳۵۷ وضع من سخت تر شده بود و تقریبا ادامه فعالیت و سخنرانی برای من امکان پذیر نبود، زیرا به همه مامورین تاکید شده بود که مانع از سخنرانی من شوند و در ساواک تهران هم به من تاکید شده بود که در صورت سخنرانی، دستگیر خواهم شد. در نیمه دوم فروردین نیز چند بار مامورین برای دستگیری من به درب منزل ما آمده بودند.
به دلیل شرایط جدید، در آن روزها برای مشورت درباره چگونگی ادامه کار و برنامه آتی به منزل شهید مطهری رفتم که در گفتگو با به ایشان گفتم که در حال حاضر وضع اینگونه است که تقریبا در هیچ جا نمیتوانم برنامه سخنرانی یا فعالیتی را داشته باشم و بیتردید به زودی دستگیر میشوم و به سبب فرارها و پروندههایی که در ساواک دارم، ممکن است دوره زندانی من طولانی باشد.مرحوم مطهری فرمودند: از نظر من، شما دو راه در پیش دارید یکی اینکه به تحصیلات دانشگاهی خود تا دریافت دکترا ادامه دهید، دیگر اینکه چند سالی به حوزه علمیه قم برگردید و درس حوزوی خود را تکمیل کنید. در جواب گفتم که ادامه تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی در داخل کشور در شرایط فعلی شاید امکان پذیر نباشد، مگر اینکه برای مدتی از کشور خارج شوم و تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا به اتمام برسانم و برگردم.در نهایت، توصیه مرحوم مطهری سفر به خارج برای ادامه تحصیلات دانشگاهی بود. منهی نظر شان این بود که چند سالی در خارج بمانم و در رشته مورد نظر به صورت عمیق، تحصیلاتم را ادامه دهم.
پس از مهیا شدن مقدمات سفر، در اوایل اردیبهشت ۵۷ صبح زود با لباس شخصی عازم فرودگاه شدم، ساواک من را به اسم حسن روحانی میشناخت و ظاهرا نمیدانست که نام خانوادگی من در شناسنامه فریدون است به همین دلیل و یا به دلیل ناهماهنگی در بخشهای مختلف امنیتی، بدون هیچ مشکلی از گیت فرودگاه عبور کردم و سوار هواپیما شدم.»
رئیسجمهور دولت یازدهم پس از سفر خود به انگلستان اقدامات بیشماری در زمان اقامت خود در این کشور انجام داد که از جمله آن میتوان به همکاری با انجمنهای اسلامی اشاره کرد.
سوابق روحانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
حسن روحانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت که در اولین اقدام در سال ۵۸، به ساماندهی وضعیت ارتش و پادگانهای نظامی پرداخت و در سال ۵۹ ردای نمایندگی ملت در مجلس شورای اسلامی را بر تن کرد و پنج دوره قانونگذاری (به مدت ۲۰ سال) را در کارنامه خود ثبت کرد.
عضویت و ریاست شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۶۲ از دیگر مسئولیتهای وی در دوران پس از انقلاب بوده است.
روحانی در دوران جنگ تحمیلی مسئولیتهای متعددی از جمله عضویت در شورایعالی دفاع، عضویت در شورایعالی پشتیبانی جنگ، معاونت فرماندهی جنگ، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور را برعهده داشت و بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ نیز به معاونت جانشین فرماندهی کل قوا منصوب شد.
وی به پاس سالها حضور در مسئولیتهای مختلف در دوران دفاع مقدس، از سوی مقام معظم رهبری مفتخر به دریافت نشان درجه دو فتح و نشان درجه یک نصر شد.
روحانی پس از بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تشکیل نهاد شورایعالی امنیت ملی سمت نمایندگی مقام معظم رهبری در این شورا را بر عهده گرفت و ۱۳ سال نیز به عنوان مشاور امنیت ملی رؤسای جمهور سابق انجام وظیفه کرده است.
وی از سال ۱۳۷۰ به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و تاکنون نیز در این سمت فعالیت دارد و علاوه بر ریاست کمیسیون سیاسی و امنیتی و دفاعی مجمع، ریاست مرکز تحقیقات استرتژیک این نهاد نیز بر عهده اوست.
حسن روحانی در انتخابات میاندورهای سومین دوره مجلس خبرگان رهبری در ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ از حوزه انتخابیه استان سمنان به نمایندگی مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد و در سال ۱۳۸۵ نیز از استان تهران به این مجلس راه یافت و در حال حاضر ریاست کمیسیون سیاسی و اجتماعی این مجلس را بر عهده دارد.
اگر چه روحانی به صورت همزمان به فعالیتهای علمی اشتغال داشته، اما حضور مستمر وی در دانشگاه، موجب دوری او از مسئولیتهای کلیدی نبوده و روحانی با تصدی ۱۶ ساله مسئولیت دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی مسئولیت پرونده هستهای کشورمان را بر عهده داشت.
پس از واگذاری مسئولیت پرونده هستهای به علی لاریجانی، روحانی که همچنان در مقام نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی قرار دارد، با نگارش کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» به ثبت خاطرات خود از دوران مسئولیتش در شورا و پیگیری پرونده هستهای پرداخت.
حسن روحانی در ۲۲ فروردین ۹۲ در یک گردهمایی با حضور جمعی از هوادارانش در مجتمع آدینه تهران و با شعار «دولت تدبیر و امید» برای انتخابات ریاست جمهوری رسماً اعلام کاندیداتوری کرد که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ با بدست آوردن رای اکثریت مردم به عنوان رئیسجمهور قانونی این کشور انتخاب شد.
یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۲۴ خردادماه سال ۱۳۹۲ با حضور گسترده و چشمگیر شرکتکنندگان در انتخابات ریاست جمهوری توانست به عنوان یک رکورد بیسابقه در تاریخ برگزاری انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ایران ثبت شود.
به گزارش فارس مراسم تنفیذ حکم حج