به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «اروم نیوز » رقیه وکیلی در یادداشتی نوشت: در ماههای اخیر، تنشها در خاورمیانه به نقطه اوج خود رسیده است؛ جایی که حمله مشترک رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به یکی از سایتهای هستهای کشورمان، یک بار دیگر زنگ خطر را برای امنیت منطقه و توازن قدرت به صدا درآورد. این عملیات نظامی نهتنها نقض آشکار حاکمیت ملی و قوانین بینالمللی محسوب میشود، بلکه پیامدهای عمیقی برای ثبات سیاسی و دیپلماتیک در خاورمیانه بهدنبال داشته است.
حملات به تأسیسات هستهای، بخشی از سیاست فشار حداکثری آمریکا و رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از پیشرفت فناوری هستهای در این منطقه است. آنان معتقدند که توسعه توانمندیهای هستهای میتواند تعادل قدرت را به نفع محور مقاومت برهم زند و به تهدیدی جدی برای امنیت اسرائیل و منافع غرب تبدیل شود.
مداخله نظامی برای توقف پروژههای هستهای از راهکارهای نهایی و اجتنابناپذیر به شمار میآید؛ اما این رویکرد، علاوه بر افزایش تنشها، میتواند زمینهساز یک واکنش گستردهتر و ناخواسته شود.
اولین و مهمترین تأثیر چنین حملاتی، تشدید ناامنی در منطقه است. ضربه زدن به تأسیسات حساس هستهای، علاوه بر ایجاد خسارتهای مادی، میتواند زنجیرهای از واکنشهای نظامی و امنیتی را بهدنبال داشته باشد. این موضوع کشورهای همسایه و جامعه بینالمللی را در وضعیت آمادهباش قرار داده و احتمال افزایش درگیریها را بالا میبرد.
در سطح داخلی نیز، این حمله باعث همبستگی بیشتر مردم و مسئولان شده است. واکنش قاطع مقامات امنیتی و نظامی به این تجاوز، نشاندهنده عزم راسخ برای حفظ دستاوردهای ملی و توسعه فناوریهای پیشرفته است. در همین حال، برخی تحلیلگران معتقدند که این گونه حملات میتواند روند مذاکرات دیپلماتیک بر سر برنامه هستهای را نیز تحت تأثیر قرار دهد و فضای گفتگو را به سمت تنش و بیاعتمادی سوق دهد.
پیامدهای منطقهای و بینالمللی
حمله به سایت هستهای، موجب افزایش نگرانی کشورهای منطقه بهویژه همسایگان شده است. این کشورها که خود در معرض تحولات سیاسی و امنیتی ناشی از منازعات منطقهای قرار دارند، اکنون باید با احتمال گسترش درگیریها روبرو شوند. همچنین، برخی قدرتهای جهانی با نگرانی از احتمال تشدید جنگ در خاورمیانه، خواستار خویشتنداری و بازگشت به مسیر دیپلماسی شدهاند.
از سوی دیگر، این حملات میتواند باعث تقویت محور مقاومت شود؛ جریانی که به حمایت از کشورهای منطقه و مقابله با نفوذ آمریکا و اسرائیل متعهد است. بدین ترتیب، افزایش توان دفاعی و همکاریهای منطقهای میان کشورهایی که هدف فشارهای استکباری قرار گرفتهاند، بیش از پیش محتمل خواهد بود.
حملات اخیر نشان میدهد که راهبرد فشار نظامی و تحریمها، در نهایت نهتنها مانع توسعه فناوریهای ملی نمیشود، بلکه به تقویت اراده مردم و مسئولان برای پیشرفت علمی و دفاعی منجر شود. این سیاستها همچنین شکافها و بیاعتمادیهای دیپلماتیک را افزایش داده و امکان رسیدن به توافقهای پایدار را کاهش میدهد.
در مقابل، تلاش برای افزایش هماهنگیهای منطقهای و استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی میتواند بهترین راهکار برای کاهش تنشها و حفظ امنیت در خاورمیانه باشد. هرچند که موانع متعددی بر سر راه چنین رویکردی وجود دارد، اما ادامه وضعیت کنونی جز افزایش هزینههای انسانی و سیاسی نتیجهای به دنبال نخواهد داشت.
حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به سایت هستهای کشور، رویدادی است که به وضوح نشان میدهد منازعات منطقهای هنوز در مرحله حساسی قرار دارند و راهحلهای نظامی به تنهایی نمیتوانند مشکلات را برطرف کنند. تقویت وحدت ملی، افزایش آمادگی دفاعی محور اصلی هستند که میتوانند امنیت و ثبات را به این منطقه بازگردانند.