به گزارش ارومنیوز، هفته نیرویانتظامی بهانهای شد تا گفتوگویی با معاون نظام وظیفه عمومی آذربایجانغربی بهعنوان یکی از نیروهای موفق این نیرو در استان داشته باشیم.
وی در این گفتوگوی صمیمی، اشارهای به وضعیت خدمت خود در نیروی انتظامی، خاطراتی از دوران خدمت و نیز شرایط فعلی ناجا دارد.
مشروح گفتوگوی ارومنیوز با این پلیس خدمتگزار را در زیر میخوانید:
* در ابتدا خودتان را معرفی کنید و از دوران خدمت خود بگویید.
بنده سرهنگ پاسدار حبیب جعفرزاده متولده سال ۴۸ از کارکنان کمیته قدیم بوده و پس از ادغام به خدمت در نیرویانتظامی در آمدم.
در فروردین سال ۶۷ به خدمت مقدس سربازی اعزام شدم. خدمتم از شهر زاهدان آغاز شده، پس از آن در ایلام خدمت کرده و در نهایت با خدمت در کردستان و سنندج سال ۶۹ به پایان رسید.
۶ ماه پس از پایان خدمت سربازی، به دلیل علاقهام به نظام برگشته و اواخر سال ۶۹ به عنوان کادر در کمیته سابق جذب شدم که بعدها این کمیته که متشکل از شهربانی، دژبانی و دیگر قسمت ها بود ادغام شده و نیروی انتظامی تاسیس شد و تا امروز بهعنوان افسر نیروی انتظامی خدمت کردهام.
بنده از آغاز فعالیتم در نظام ۲۴ سال به عنوان افسر بازرسی در مناطق مختلف مرزی خدمت کردهام و از سال ۸۴ تا ۹۳ مسئول بازرسی فرماندهی انتظامی استان و از سال ۹۳ تاکنون در مسئولیت معاون نظام وظیفه عمومی استان افتخار خدمت دارم و به پلیس بودنم همیشه مفتخرم.
* از سختی های کارتان بگویید .
خدمت در نیروی انتظامی کاری بسیار سخت و دشوار است. در باغ شهادت برای کارکنان نیرویانتظامی همیشه باز است و تمامی کادر نیروی انتظامی را عشقِ خدمت به کشور و مردم سر پا و سرحال نگه داشته است.
لذت معنوی حاصل از حلشدن مشکلی از یک نفر قابل قیاس با هیچ مادیاتی نیست. من لذت و شیرینی خدمت به مردم را هم در دوران سربازی تجربه کردهام و هم در دوران خدمت بهعنوان نیروی رسمی. روزهایی که توانسشتهایم گرهی از کار بندهای باز کنیم آن روز میتوانیم با آسودگی خاطر و وجدان به خانههایمان برویم.
* خانوادهتان چه جایگاهی در رسیدن به موفقیتهای مختلف در طول دوران خدمتتان داشتهاند؟
جای دارد از خانوادهام که تمام این سالها بنده را تحمل کرده و همیشه در همه مشکلات مشوق و پشتیبان من بودهاند تشکر کنم چراکه آنها در هر زمانی با آغوش گرم مرا پذیرفته اند.
من در دوران استخدامم در نظام مجرد بودم و با آگاهی از شرایط کاری مرا پذیرفتند ولی مشکلات وسختیهای کار همیشه مثل روزهای اول نمیماند و قطعا سختتر می شود .
با این وجود هیچوقت نسبت به این مشکلات گلایه نکردهاند و همیشه همراه و همدم بودهاند.
* از شیرین ترین خاطرات دوران خدمتتان بگویید .
تمام دوران خدمت و لحظه به لحظه آن لذت و شیرینی خاص خود را دارد. زمانی که توانستهایم کاری مفید داشته باشیم و نتیجه مطلوب کسب کنیم و شرایطی بر وفق مراد و آرمانهایمان بسازیم میتوانیم شاد باشیم.
در واقع میتوان گفت کمک به همنوعان، شادی ما را به دنبال دارد چراکه خوبیها و خدمت به مردم شاید از ذهن ما پاک شود ولی هیچوقت از ذهن مردم پاک نخواهد شد و همیشه در خاطراتشان خواهد ماند.
اما اگر بخواهم به خاطره خوب خدمت اشاره کنم باید بازگردم به دوران خدمت سربازیام در منطقهای مابین اسلامآباد غرب و پل سِیمَره به نام هولیلان.
آن زمان سربازی در اردوگاه بود که فردی بسیار ریز اندام و دارای سیما و ظاهری کم سن و سال بود. وی در حال پست دادن و نگهبانی بود که صدای تیراندازی در پادگان به گوش رسید. همگی سراسیمه خود را به محل صداها رساندیم که متوجه شدیم همسنگرمان از ناحیه پا به شدت زخمی شده. هر کسی به گونهای کمک رسانی میکرد و همگی از زخمیشدن هم سنگرمان به شدت ناراحت بودیم چراکه جایگاه خاص ویژهای را در بین همهمان داشت.
به دلیل نبودن بیمارستان یا درمانگاهی در نزدیکی او را سریعا به بیمارستانی در کرمانشاه انتقال دادیم.
او به شدت دم از مرگ و مردن می زد و اما پس از بستری شدن در بیمارستان و مداوا زمانی که سر پا شده و راه رفت سر از پا نمی شناخت به قدری خوشحال بود که همگی از در کنارمان ماندن او خوشحال شدیم
هیچ گاه این خاطره و شادیهای او از ذهنم پاک نمیشود. یک خاطرهای تلخ اما توام با شیرینی پایانش بود.
* به عنوان یک شهروند عادی نگاهتان به پلیس و نیروی انتظامی چیست؟
من در جامعه دارای بعد حقیقی و حقوقی هستم. بُعد حقوقی مربوط به پلیس بودنم میشود و بعد حقیقی مربوط به حضور شخصیام در جامعه و خانواده.
اما من از بعد حقیقی به پلیس خوشبین هستم چراکه هیچ جامعهای نمی تواند بگوید جامعه سالم و عاری از هرگونه مشکل دارد.
نیروی انتظامی نظارت، کنترل و آموزشهای پس از خدمت بسیار خوب و همچنین دورههای ادواری مختلف جهت بالا بردن آگاهی و تواناییهای افسران را دارا است و نظارت و کنترلهایی که بر روی تک تک افسران پلیس است او را وادار به خود کنترلی میکند.
اما در جامعه دیدگاه و نظر مردم نسبت به پلیس متفاوت است. هرچه پلیس به سمت پیشرفت و ترقی حرکت میکند امنیت و اطمینان خاطر افراد در جامعه از حضور پلیس و نیروهای مسلح به قدری است که میتوانند با آرامش و اطمینمانخاطر به کارهای شخصی خود بپردازند.
همچنین مردم میتوانند تمامی درخواستها و صحبتهایی که نمیتوانند با هرکسی بیان کنند را پیش پلیس و ماموان نیروی انتظامی برده و با اطمینانخاطر با آنها در میان گذاشته و بتوانند مشورت کرده و تصمیم صحیح بگیرند.
در ادامه میتوان گفت با وجود اینکه تمامی ارگانها در هفتههایی که به نامشان است، آرامشخاطر کامل دارند ولی شاهدیم که پلیس در هفتهای که متعلق به خودش است مضاعف بر زمانهایی دیگر آماده ارائه خدمات به همشهریان است و ملاقاتهای عمومی مضاعف در صدر برنامه ها قرار دارد.
پس میتوان گفت با توجه به ردههای نظارت، دوره های خود کنترلی، دوره های آموزشی، ارزیابیهای میدانی و سلسله مراتب همگی دست در دست هم میدهند تا بتوانند خدمتگزار جامعه باشد.
هرچه تعامل پلیس با جامعه بیشتر باشد جامعه آرامتر و خاطرها مطمئنتر خواهد شد امروز فرماندهی نیرویانتظامی آذربایجانغربی رتبههای برتر در کشور را دارد و جزء ردههای موفق در تامین رضایت مردم است.
* نگاه شما به عنوان پلیس به جامعه چگونه است؟
مشکلات در جامعه باید مدیریت شوند و پلیس در صدر کنترلهای جامعه است. کسانیکه صلاحیت خدمت در این یگان را ندارند در سریعترین فرصت تعیین تکلیف میشوند تا عبرتی برای دیگران شوند و در حفظ و حراست از آرمانها مصممتر عمل کنند.
هر برنامه ای جهت اجرا شدن در جامعه نیازمند برنامه تدارکاتی بروز است چراکه جامعه هرروز در حال پیشرفت و بهروز شدن است حتی مجرمان نیز در جامعه هرروز از اقداماتی جدید و بروز استفاده میکنند و باید بتوان متانسب با آن جرم برخورد کرد ولی متاسفانه در جامعه ما ابتدا جرم انجام گرفته سپس برای مقابله با اقدامات بعدی شبیه آن برنامه طراحی میشود.
* ضعف در کدام ساختار پلیس بیشتر ملموس است؟
از نظر ساختاری هیچ کدام از ارگانها نمیتوانند خود را ضعیف نشان دهند. تمامی یگانها و نیروهای مسلح پشتیبان یکدیگر هستند و اگر یک حوزه در عملکرد خود ضعف داشته باشد قطعا عملکرد قسمتهای دیگر نیز زیر سوال میرود. بنده هیچ ضعفی در هیچ ارگانی نمیبینم.
شرایط باعث موفق یا ناموفقشدن یک ارگان میشود. کار پلیس بسیار سخت و در برخی موارد نیازمند جرات و جسارت بسیار بالا است که همان جرات و جسارت در کار تیمی اثرگذار است.
هرکدام باید بتواند تمامی وظایف محوله در یک ماموریت را به نحو احسن انجام دهد اما شرایط و تاثیرات آن در کار غیرقابل انکار است. پس همه موفقیت ها و شکست ها تابع شرایط هستند.
انتهای پیام/