به گزارش اروم نیوز، قربانعلی سعادت قره باغ سعادت اهل روستای قره باغ ارومیه بود که قبل از استانداری، درزمان مرحوم عطائی، معاون سیاسی امنیتی استاندار بود. وی پس از فوت عطائی با حکم بشارتی وزیر وقت کشور بعنوان سرپرست استانداری منصوب شد و در ۲۶ اسفند همان سال با حکم قطعی، استاندار آذربایجان غربی شد.
وی با ۷ سال استانداری، طولانی ترین دوره استانداری این استان را به خود اختصاص داده است همچنین رکورددار سمت استانداری در ایران است.
قربانعلی سعادت در ابتدا برادر زن شهید بزرگوار مهدی باکری (یوسف مدرس) را به معاونت سیاسی امنیتی خود برگزید که بعدها شایعاتی درخصوص او برسر زبانها افتاد و از این سمت کنار گذاشته شد.
وی برخی دوستان دیگر خود را نیز به سمت های مختلف منصوب کرد ، از جمله محمد اشتری (معاون سیاسی) مهندس فائزی (معاون عمرانی استاندار)، اسدالله لطف عطا (فرماندار ارومیه) ، صادق محسن پور آذری ( فرماندار سردشت ) ، فروزان (شهردار ارومیه)
وی بعد از دوم خرداد ۷۶، در ۲۳ بهمن همان سال بعنوان اولین استاندار قم عازم این شهر شد و با شروع دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی نیز در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۸۱ به سمت استاندار لرستان منصوب شد.
وی توانسته بود در طول دوران حضورش در استانداری ، ارتباط و تعامل خوبی با علما و نیروهای سیاسی استان علی الخصوص نمایندگان مجلس ( عبدالعلی زاده، کامیار و جعفری نمایندگان وقت ارومیه) و حجت الاسلام حسنی نماینده ولی فقیه در استان برقرار کند بطوریکه در تدارک ماشین آلات کشاورزی برای امام جمعه ارومیه مساعدت های زیادی بعمل آورد.
حاج قربانعلی ۶۱ ساله به جای حاج وحید ۴۵ ساله
جلال زاده جزء آخرین والیانی بود که در دولت یازدهم تغییر یافت و علتش نبود انسجام سیاسی بین گروه ها و جریانات سیاسی استان بود. به همین خاطر سعادت که اصلا در کورس رقابت شرکت نکرده و علاقه ای هم به بازگشت نداشت مامور دولت یازدهم برای ولایت آذربایجان غربی شد.
همتی کاندیدای خود رحمانی برای این پست بود که به تیر غیب پیامک های قومی گرفتار آمد و دیگر نتوانست قد راست کند.
جهانگیرزاده که عزم مهاجرت از قوه مقننه به قوه مجریه کرده بود حاضر شد برای این مقصود علی رغم توصیه های دلسوزان از کلیات دولت روحانی دفاع کند ، هم نتوانست به این مهم دست یابد.
مابقی نامزدها خیلی مهم نبودند و ساخته و پرداخته رویاهای خویش و حامیانشان بودند. البته نباید از رفتارها و برخی تحرکات حضرت پور هم در آن روزها از جمله دعوت از عبدالعلی زاده به سادگی گذشت.
علی ایحال با هر سختی که بود بالاخره دولت یازدهم استاندار خود را شناخت و قباله تدبیر و امید خود را به اسم سعادت زد. او در همان ایام شایعات هم بی میلی خود را برای تصدی این مسئولیت اعلام کرده و راحت تر بود تا در منطقه آزاد ماکو به فعالیت خود ادامه دهد، عموماً افرادی که در بخش خصوصی و اقتصادی مشغول می شوند به چنین روحیه ای گرفتار می شوند. البته باید بازنشستگی و سن بالای وی را نیز در این بی میلی بی تاثیر ندانست.
پیشکسوتی شیخ، تاکید طرفداران والی
سعادت را نمی توان اصلاح طلب یا حتی چپ دانست. مروری بر گذشته سیاسی او موید روحیه تکنوکراتی یا همان کارگزارانی خودمان است. عملکرد وی در یکسال گذشته و انتقادهای سیاسی از وی نیز این حقیقت را تایید می کند.
حاج قربانعلی ۶۱ ساله به جای حاج وحید ۴۵ ساله تداعی تجربه و جوانی است.
طرفداران والی جدید روی نکته قوت پیش کسوتی او تاکید داشتند و اینکه وی کوه سابقه و تجربه است و به یک چشم بر هم زدن شفا خواهد داد. استان را می شناسد و پاسخ مشکلات را در جیب خود دارد ، او قدیمی ترین استاندار است و چه و چه و چه!
انتظار از شیخی که سابقه کار در استان های آذربایجان غربی، قم و لرستان را در کارنامه اش دارد و مدام در جلسات از روزهای خوش آنها یاد می کند به طور طبیعی بالاست. بسی جای تقدیر از دولت یازدهم و شخص رییس جمهور باقی است که برای ولایت آذربایجان غربی چنین فرد انتخاب و معرفی شد.
به عنوان مهم ترین موضوع در تحلیل عملکرد نماینده دولت در استان در طول سال گذشته،ذهن تیز بین مردم در آذربایجان غربی به دنبال رصد نحوه انتخاب سکان داران دستگاههای اجرایی استان است.
شایسته سالاری یکی از مواردی است که رعایت آن باعث خواهد شد اطمینان مردم به مسئولان بیشتر شود و آنها با آرامش خاطر بیشتری در جامعه زندگی کنند، از طرفی عدم رعایت آن، آفت هایی در جامعه ایجاد می کند که یکی از این آفت ها بدبینی به مدیران و از آن بدتر بدبینی به نظام حکومتی است که وجود مدیران به آن نظام حکومتی وابسته است.
متاسفانه نتایج حاصل از مدیریت ضعیف یکساله استاندار آذربایجان غربی چیزی جز ضعف عملکرد مدیریتی، همسو نبودن برآیند اقدامات تیم تحت مدیریت با بدنه دولت و نصب فرمانداران نا کارآمد و غیر همسو با دولت و در یک کلام نمره پایین برای شخص استانداری است که به لقب شیخ الرئیسی بودن استاندارن می بالد.
*-بی شک یکی از مهم ترین وعده های حسن روحانی رئیس جمهور در استان ما احیای دریاچه ارومیه بود. به عقیده کارشناسان و صاحب نظران امر با لحاظ جمیع جهات، اولین شرط در پیاده سازی برنامه های دولت برای این مهم، انسجام و یکپارچگی در مدیریت است.
اقدامات انجام گرفته این حوزه در درون استان، نشان از بلاتکلیفی و خوف در انعکاس واقعیات به مردم را دارد. پر واضح است مردم استان حق دارند در جریان برنامه ها و اقدامات تیم اجرایی استاندار و دولت محترم برای احیای دریاچه ارومیه قرار گیرند. مردمی که حیاتشان وابسته به حداقل های اقتصادی ممکنه مانند کشاورزی و گردشگری و .. ،تنگاتنگ وابسته به این مهم است. در حوزه فرهنگی و اجتماعی لازم بود تا ، استاندار با شهامت تمام به همراه مجموعه تیم اجرایی مرتبط ضمن شفاف سازی، از ایجاد هر گونه بدبینی و وقوع تنش ممکنه جلوگیری نمایند.این مردم بی شک امین ترین و قابل اطمینان ترین مردم دنیا هستند. لذا لازم است تا در اساسی ترین اقدامات با آنان تعامل نموده و طلب همیاری خواسته شود. در این بین مردم حق دارند بر اساس وعده های داده شده برای احیای دریاچه حتما از خدمات مدیرانی صادق و توانمند بهرمند باشند.
* – ایراد اساسی دیگری که در حوزه مدیریتی استان مشهود است، استفاده از افرادی غیر همسو با بدنه دولت و عموما به نوعی معتقد به جریانی منتسب به دولت قبل است. مدیرانی که با اختلاف معنا دار در اعتقاد و عملکرد با شعار های دولت تدبیر و امید در لباس تملق و چاپلوسی موفق به نفوذ در کادر اجرای جناب استاندار شده اند.
مردم استان در ۲۴ خرداد۹۲ بسیار شفاف و پر واضح پای صندوق های رای آمدند و به این دسته از تفکرها نه گفتند. فقدان درک پیام رای مردم استان در حوزه مدیریتی استان سبب سوال هر آزاد مردی شده است و این به معنای نمره غیر قابل قبول برای استاندار است.
تنش بین استاندار و معاونانش
*- در قالب مدیران ستادی در درون استانداری یک ایراد اساسی دیگر به نحوه مدیریت شان، تنش در بین استاندار و معاونین استانداری است.
به تکرار اتفاق افتاده که فضای ارتباطی بین استاندار و معاونین مختلف موجب ایجاد اختلال در امور جاری استان شده است.
رد نظر معاونین و تاکید بر شخصی بودن نظر یکی از معاونین در سطح رسانه ها شاهد این مدعاست.گاها این اختلافات در بین معاونین نیز مشاهده شده است و دخالت در حوزه کاری یکدیگر و تلاش در جهت انکار دیگری ، نقل کلام محافل شده است.شاهد این مدعا ده ها نمونه اتفاقات است که بیان تک تک این موارد خارج از حوصله این متن است.
*- یک ایراد دیگر غیر قابل انکار در کارنامه استاندار آذربایجان غربی در طول سال گذشته ایجاد و تشکیل شورای راهبردی تدبیر و امید است. در نگاه اول، استفاده از نیروهای صاحب نظر و اندیشه جهت ارائه مشاوره وکارآمد سازی تصمیمات اتخاذی در حوزه کلان استان مفید است.اما متاسفانه شواری راهبردی تدبیر و امید در استانداری آذربایجان غربی متشکل از جمعیست که عمدتااز مدیران بازنشسته و نزدیک به شخص استاندر هستند.
این افراد با سوابقی عموما بیشتر از سی، چهل سال( که حدودا بیست نفرند) با سلام و صلوات و صرف هزینه های آنچنانی دعوت به کار شده اند. شواهد مرتبط حاکی از آن است که اصولا به دلیل ناکارامدی جمع مذکور تا این لحظه هیچ گزارش یا کار کارشناسی قابل دفاعی که محصول جذب این بزرگواران باشد مشاهده نشده است.
شاید اولین و اساسی ترین دلیل بی فایده بودن این اقدام عدم انتخاب افراد صاحب اندیشه کاربردی و لازم در حوزه نیازمندیهای استان است و بنظر میرسد تنها هدف این انتصابها تحت عنوان مشاورین تدبیر و امید ، ایجاد فرصت های کاری و درآمد برای این عزیزان است و این خود جفا در حق چنین افرادی است. جالب آنکه مشاوران مذکور خود به شدت منتقد عملکرد استاندار در طی یکسال گذشته در استان هستند.
آش شور صدای فتاحی را هم در آورده
*- این روزها مردم و نخبگان کمتر شاهد تحرک و فعالیت جهادی توسط مدیران استانی اند. آش آنقدر شور شده که صدای عابد فتاحی نماینده ارومیه هم درآمده او که کمتر به مسائل مناقشه برانگیز وارد می شود. اما در چند سخنرانی از وضعیت استان اظهار گلایه کرده و انتقادات جدی را وارد کرده است.
مردمی که عادت کرده بودند تا استاندار و مدیران ارشد را در روستا ها و شهرهای خود ببینند انتظارشان به سر آمده است. کارآفرینان و مدیران واحدهای اقتصادی دیگر شاهد سرکشی های مدیران ارشد نیستند دیدارهای مردمی و صمیمی هفتگی هم به طور منظم خبری نیست.
*- فرآیند انتخاب فرمانداران و بخشداران و معاونین فرمانداران که محصول انحصار تصمیم استاندار و در عین حال تعامل و تامین نظر افراد و عموما متاثر از ۷ درصدی هاست و این موضوع اتفاق نا میمون و منحصر بفرد این دوره در استان است.
با گذشت چیزی بیشتر از یک سال از عمر دولت در استان هنوز بخش عمده پست های سیاسی شهرستان ها بلاتکلیف یا بلاتصدی هستند.
پر واضح است که، تبلور ظهور دولت حاصل از انتخابات در یک بخش ،انتصاب بخشدار مقتدر و همسو با دولت است.
به شهادت آمار عدم یکپارچگی در انتصابات این حوزه باعث ایجاد وضعیت بلاتکلیفی در سطح استان گشته است و معاونین فرمانداران و بخشداران منتصب به دولت قبلی که هنوز در مسند قدرت هستند، در جهت ایجاد نارضایتی در مردم بسیار موفق عمل می کنند. این طیف ناگزیر در شرایط بلاتکلیفی منتظر اتفاقات هستند و در عمل نمی توانند مجری قابل دفاعی برای برنامه های دولت تدبیر و امید با آن شریط توصیفی باشند.
*- نارضایتی پرسنل اداری استانداری که در وضعیت قراردادی هستند از عدم افزایش حقوق در سال ۹۳ به بهانه نبود بودجه لازم و تلاش برای کاهش عده ای از نیروها به بهانه زیادی نیرو و در عین حال جذب نیروهای منتسب به اطرافیان و نزدیکان استاندار و مشاورین که ایجاد هزینه برای سیستم را دارد و بی عدالتی در ایجاد فرصت کاری برای عموم مردم استان و همه و همه ایرادات ذکر شده در نظرات افراد مطلع و کارشناس است.
با جمع بندی تمام اتفاقات استان، کارنامه مدیرت استان چیزی جز استمرار سیاست های دولت قبل و استحکام پایگاه اقتصادی و رانت بازی طیف مخالف دولت و…. نیست و این عامل ریزش نیروهای اجتماعی و ناامیدی و یاس و سرخوردگی حامیان دولت تدبیر و امید و مردم شده است.
“رها”
انتهای پیام/
