به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «اروم نیوز» ما امروز با پدیدهای مواجهایم که اسمش «جنگ» است، اما اثراتش بسیار فراتر از میدان نبرد است. جنگ فقط ویرانی ساختمانها و نابودی زیرساختها نیست؛ جنگ ذهن و روان انسان را در هم میشکند. تجربه تاریخی ما ایرانیان پر از نمونههایی از تجاوز و حمله خارجی است. در طی ۳۰۰ سال گذشته، بارها و بارها از سوی قدرتهای بیگانه مورد تهاجم قرار گرفتیم. این بخشی از واقعیت تلخ تاریخ ماست.
در دهه ۶۰، نسل آن زمان جنگ را از نزدیک لمس کرد. صدام با حمایت کشورهای غربی بیش از ۵۵۰ موشک به شهرهای کشورمان شلیک کرد. آن روزها سیستم دفاع موشکی نداشتیم، پهپاد نداشتیم، سازمان روانشناسی و مشاوره هم نبود. اما امروز، جنگ وارد فاز دیگری شده است. تکنولوژی نظامی تغییر کرده؛ آن هواپیماها و بالگردهای بزرگ حالا به پهپادهای ریز و موشکهای هوشمند تبدیل شدهاند که از راه دور کنترل میشوند.
روانشناسی جنگ، دانشی است که به ما کمک میکند بفهمیم اثر جنگ بر ذهن و روان انسانها چیست. اگر یک شب در خواب خانهات مورد هدف موشک قرار بگیرد و جان عزیزانت را از دست بدهی، دیگر هیچچیز مثل قبل نخواهد بود. چه آن دختر جوانی که شاعر بود، چه آن معلم زبان یا کودک دبستانی، وقتی هدف جنگ میشوند، چیزی جز اندوه باقی نمیماند.
نمونه تاریخی مهمی در این زمینه وجود دارد؛ ویکتور فرانکل، روانشناس یهودی که تجربیاتش از اردوگاههای نازی باعث شد «معنادرمانی» را در روانشناسی پایهگذاری کند. اگر فرانکل امروز زنده بود، شاید نسلکشی در فلسطین، حملات هوایی اسرائیل و دخالت آمریکا در کشورهای مستقل را به عنوان دادههایی نوین در روانشناسی جنگ بررسی میکرد.
ما ایرانیها ریشه داریم؛ نسلهایمان با این خاک عجین شدهاند. ما پاسپورت و شناسنامهمان با این سرزمین معنا پیدا کرده است. در مقابل، کسانی که از گوشه و کنار دنیا گرد آمدهاند و سرزمینی را غصب کردهاند، هویت تاریخی و ریشه فرهنگی ندارند.
حالا وقت آن است که ما درباره روانشناسی جنگ حرف بزنیم. در روزها و شبهایی که احتمال حمله وجود دارد، خانوادهها، رسانهها، والدین و معلمان نقش کلیدی دارند. بچهها را باید آگاه کرد، نه مضطرب. باید درباره خواب، اضطراب، نحوه مصرف اخبار و تعامل با فضای مجازی، هوشیارانه و مدبرانه برخورد کنیم.
این فقط یک شروع است. در بخشهای بعدی درباره مهارتهای روانی برای تحمل شرایط جنگی، سبک زندگی، کنترل اضطراب، حفظ نشاط روانی و چگونگی مواجهه با اخبار، بهطور مصداقیتر صحبت خواهیم کرد.
در این راستا گفتگوی با مهدی اسماعیل تبار کارشناس روانشناسی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانیم:
اروم نیوز: این روزها در کنار ابعاد نظامی جنگ، شاهد آثار روانی عمیقی هم بر جامعه هستیم. جنگ دقیقاً چه تأثیری بر روان افراد دارد؟
کارشناس روانشناسی: وقتی درباره جنگ صحبت میکنیم، نباید فقط به انفجارها و موشکها فکر کنیم. جنگ یک پدیده چندلایه است که روان انسان را ویران میکند. اضطراب، بیخوابی، اختلال خواب، بیقراری، احساس ناامنی، ترس از دست دادن عزیزان، همه و همه محصول تجربه زیسته جنگاند.
خبرنگار: این تجربهها در تاریخ ما سابقه داشته؟
کارشناس: قطعاً. در دهه ۶۰، شهرهای ما بارها هدف موشکباران قرار گرفتند. صدها کودک، مادر، معلم و شهروند بیگناه کشته شدند. آن زمان نه سامانه پدافندی پیشرفته داشتیم، نه روانشناس، نه مشاور. اما امروز دنیا فرق کرده. تهدیدات مدرنتر شدهاند، و دفاع روانی هم باید هوشمندانهتر باشد.
اروم نیوز: نقش رسانهها و خانوادهها در چنین شرایطی چیست؟
کارشناس روانشناسی: نقش حیاتی. باید به خانوادهها آگاهی داده شود. والدین باید یاد بگیرند چطور با فرزندان درباره جنگ صحبت کنند، بدون اینکه ترس بیرویه ایجاد کنند. رسانهها نباید ترس پمپاژ کنند. باید مهارتهای کنترل اضطراب، سواد رسانهای، و سبک زندگی در شرایط بحران آموزش داده شود.
اروم نیوز: در پایان، اگر بخواهید یک پیام کلیدی بدهید، آن چیست؟
کارشناس: روان انسان، در برابر تجربه وحشتناک جنگ نیاز به مراقبت دارد. همبستگی، معنا، امید و آموزش مهارتهای زندگی، مهمترین عناصر روانشناسی جنگ هستند. ما ملتی هستیم با هویت، تاریخ و ریشه. حمله نظامی، اراده ما برای حفظ این سرزمین را نمیشکند.
اروم نیوز: در دوران جنگ، روان انسان بیش از جسم آسیب میبیند. لطفاً کمی بیشتر در مورد آسیبهای روانی جنگ برای مخاطبانمان توضیح بدهید.
کارشناس روانشناسی: جنگ ممکن است در یک لحظه خانهای را ویران کند، اما آثار روانیاش میتواند یک عمر با انسان بماند. برخی از مهمترین آسیبها عبارتاند از: اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) فردی که در معرض بمباران یا از دست دادن عزیزان قرار گرفته، ممکن است دچار کابوسهای شبانه، وحشتزدگی، تحریکپذیری و دوری از جمع شود. افراد دائم در حالت آمادهباش هستند، ضربان قلب بالا میرود، خوابشان مختل میشود، احساس امنیت روانی ندارند. افسردگی و بیانگیزگی؛ حس بیمعنایی، بیهدف بودن، ناامیدی از آینده، و حتی تمایل به انزوا از نشانههای رایج بعد از جنگ یا در جریان حملات نظامی است. بسیاری از کسانی که تحت استرس شدید جنگ قرار میگیرند، ممکن است دچار علائم جسمی مثل تپش قلب، سردرد، درد معده شوند، در حالی که منشاء اصلی این علائم، روانی است.
اروم نیوز: در چنین شرایطی خانوادهها و والدین چه وظایف مشخصی دارند؟
کارشناس روانشناسی: خانوادهها خط مقدم مراقبت روانی هستند. والدین باید یاد بگیرند که آرامش خود را حفظ کنند. اگر پدر و مادر دچار ترس و هیجان بیشازحد شوند، این اضطراب به فرزندان منتقل میشود. مثل ساعت خواب، غذا خوردن و انجام فعالیتهای روزمره تا حد امکان ادامه داشته باشد. قرار نیست کودکان هر ساعت گزارش حملات و کشتهها را ببینند. باید با فرزندان صحبت کرد، اما بدون ترساندن. باید توضیح داد که خطر هست، اما ما آمادهایم و در کنار هم هستیم. کودکان باید یاد بگیرند که ترس، خشم یا ناراحتیشان را بگویند، نه اینکه در خود بریزند.
اروم نیوز: آیا رسانهها هم نقش درمانی دارند یا فقط وظیفه اطلاعرسانی دارند؟
کارشناس روانشناسی: رسانهها دو نقش مهم دارند؛ یکی اطلاعرسانی درست و دقیق، دوم ایجاد احساس کنترل و آرامش عمومی. انتشار اخبار بدون شایعه، پرهیز از دامنزدن به ترس و انتشار محتوای روانپزشکی و آموزشی برای جامعه، از وظایف جدی رسانهها در زمان بحران است.
در برخی کشورها، بعد از حملات یا حوادث تروریستی، رسانهها بلافاصله به سراغ روانشناسان و مشاوران میروند تا مردم را راهنمایی کنند که چگونه از فرزندانشان محافظت کنند، چگونه اضطراب را کنترل کنند. ما هم باید چنین رفتاری را در رسانهمان نهادینه کنیم.
اروم نیوز: اشاره کردید به تفاوت جنگ سنتی و جنگ مدرن. این تغییرات چه تأثیری بر روان جامعه دارد؟
کارشناس روانشاسی: جنگ مدرن، دیجیتالی و شبکهای است. یعنی جنگ، نه فقط در آسمان بلکه در ذهن و افکار مردم هم اتفاق میافتد. الان موشکها فقط از هوا نمیآیند، از طریق شایعه، دروغ، هراسافکنی مجازی، از طریق کانالهای خبری جعلی و شبکههای اجتماعی، ذهن مردم را هدف میگیرند. این شکل از «جنگ روانی» خطرناکتر از انفجارهای فیزیکی است.
اروم نیوز: یک بسته کاربردی ارائه دهید که مردم از نظر روانی مقاومتر باشند؟
کارشناس روانشناسی: آموزش سواد رسانهای بدانیم کدام خبر را باید باور کرد و کدام را نه آموزش مهارتهای خودآرامسازی؛ تنفس عمیق، مدیتیشن، فعالیت بدنی سبک در خانه. تقویت روابط خانوادگی صحبت کردن، گوش دادن، حمایت عاطفی، کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان در صورت نیاز، حتماً مشورت گرفتن از متخصصین تولید و انتشار محتوای امیدبخش و واقعی در فضای مجازی.
گفتگو از: رقیه وکیلی
انتهای خبر/ و