به گزارش اروم نیوز، محمد هادی فر به بهانه سخنان اخیر علی ربیعی در مهاباد یادداشتی نوشته است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
آقای علی ربیعی وزیر تعاون ،کار و رفاه اجتماعی درهفتم دیماه و در مراسم کلنگ زنی بیمارستان تأمین اجتماعی مهاباد مطالبی را بیان کردند که عده ای را به وجد و عده ای را متعجب نمود آنانی که چنین حرفهایی را از زبان علی ربیعی وزیر می شنیدند به وجد آمدند ولی کسانی که این حرفها را از زیان برادر عباد می شنیدند متعجب شدند ایشان در ابتدای بیاناتشان که با آمارهای تاریخی مبهم همراه بود پس از تجلیل از شخصیتهای فرهنگی و سیاسی شهر مهاباد ازجمله ماموستا هژار و هیمن و قاضی محمد و محمد قاضی، فرمودند در آن زمانی که من در این منطقه بودم تصمیم داشتم زندگی قاضی محمد را به فیلم تبدیل کنم.
سوای از موضع گیری له یا علیه بیانات ایشان ، مطلبی به ذهن تاریخی میرسد که سزاوار نیست گفته نشود با توجه به جایگاه گذشته برادر عباد در منطقه این حرف یکی از ماضیهای بعید و شاید مزاحیست که از ایشان شنیده میشود چونکه درزمانی که برادر عباد و برخی همفکرانش حاکمان بلامنازع امنیتی منطقه بودند حتی اسم قاضی محمد هم قاچاق بود تا چه رسد به اینکه مقامی امنیتی در آن جایگاه به خود اجازه بدهد از آن فیلم بسازد.
کتاب ۵۰ صفحه ای قاضی محمد تألیف آقای جلایی پور فرماندار وقت مهاباد با آن کیفیت که همگان ملاحظه کرده و بعدها منتشر شد تنها کارنامه برجسته فرهنگی امنیتی برادر عباد و همفکرانش در آن دوره درباره قاضی محمد بود حال بفرمایید با کدام دیدگاه و عقبه فکری و فضای سیاسی تصمیم داشتید فیلم قاضی محمد را بسازید؟ در شرایط فعلی به منظور اهداف سیاسی و با جو گیر شدن از مجالست با مشاوران جدید ، این بیانات نمیتواند شیوه مناسبی برای توجیه کردن پرونده گذشته خود باشید. اولا شما وزیری اجرایی هستید و از شما انتظار طرح مباحث توسعه ای و معاش مردم خصوصاً در شرایط فعلی میباشد بویژه که بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور در اختیار وزارتخانه مطبوع شما میباشد و میتوانید در این شرایط جوابگوی بسیاری از نیازمندیهای معترضین باشید بنابراین انتظار اعلام مواضع سیاسی دولت از چنین وزیری نمیرود مگر اینکه خود را مدیر اتاق فکر سیاسی دولت بدانید ( که هستی) و آن حسابش فرق دارد.
دوما استفاده ابزاری از شخصیتهای منطقه ای برای پیشبرد اهداف سیاسی با توجه به بیگانه انگاری و فرار از گذشته خود نوعی توهین به شعور مردم سیاسی و با فرهنگ شهر مهاباد میباشد. ایشان چندین بار در صحبتهایشان فرمودند من با این شهر و منطقه بیگانه نیستم و در اینجا زندگی کرده ام ولی نفرمودند در چه مقام و چه جایگاهی؟ چرا ابا دارید بفرمایید در اوج نا آرامیهای اوایل انقلاب مسئول عالیرتبه امنیتی منطقه بودید.
اظهارنظرهای شخصیتهای سیاسی در مناسبات و مناظرات و مراسمات به یک پدیده مرسوم در جامعه جا افتاده است خصوصاً آنچه که متداول گردیده نام بردن از مفاخر هر شهری نوعی حس تقرب و نزدیکی به مخاطبان خود را برمی انگیزاند منتهی لازمه مقبولیت آن مستلزم همرنگی بین متکلم الوحده و موارد مطروحه خواهد بود کسی که در گذشته با موضوعی بیگانه بوده بعید است در زمان دیگر با همان موضوع و با هویتی دیگر با آن مأنوس باشد بنابراین تنها بصرف کارکرد های سیاسی چیزی بزبان آورده شود که قبلاً یا نبوده و یا خلاف آن بوده باشد نوعی اغواگری و اضلال گری جامعه مخاطب میباشد بر این اساس نقد حاضر متوجه محتوای بیانات آقای وزیر نیست چون این قلم سالها قبل از این پراکنده گوئیهای آقای وزیر تقریری در این زمینه داشته که در تعارض با بخشهایی از بیانات ایشان نمیباشد بلکه متوجه آن بخش از گفته های او میباشد که با توجه به شناختی که از عملکرد گذشته ایشان هست با واقعیت فاصله دارد.
البته از منظر دیگر طرح مسائل اینچنینی بمنظور سرپوش نهادن به بسیاری ضعفهای دولت در منطقه از طرف شماها چندان بی دلیل نمی باشد.
آقای ربیعی در بخش دیگری از بیاناتشان واضحا اعلام نمودند خدمت ما به مهاباد به خاطر رای بالای این شهر به آقای روحانی میباشد با این اظهارنظر سیاسی، راز توجه نکردن دولت به بعضی مناطق کشور گشوده شد (امیدواریم که این ادعای آقای وزیر صحت نداشته باشد). همچنین آقای وزیر از واگذاری پستهای بالا به نیروهای کرد خبر داد.
ضمن دفاع از هرگونه توجه به نخبگان قومی به اذعان اکثریت اصلاح طلبان در این دولت، در انتخاب مدیران کرد هم گزینشی رفتار شده است چون جمع زیادی از نخبگان اصلاح طلب کرد وجود دارند که در دو دولت فعلی شما حتی از واگذاری پستهای پایین مدیریتی هم به آنان دریغ شده است.
در دولت شما اصلاح طلبان خصوصاً اصلاح طلبان کرد، طبقه بندی شدند. هرکه درجه خلوصش بالاتر، با هر عقبه ای که داشته است به قدرت نزدیکتر است ولی کسانی که هزینه هایی برای انقلاب و حتی اصلاحات داده بودند مادام از جنس اصلاحات شما نبودند از قدرت ترد شدند.
آقای وزیر از واژه ای بنام عدالت منطقه ای نام بردند که یکی دیگر از مزاحهای ایشان بود. آقای وزیر اگردر شورای اداری استان شرکت نمودید لطفاً به اطراف میز شورا توجه نمایید آنگاه جواب خود را خواهید گرفت.
درحالیکه پیرو جوابیه رهبر معظم انقلاب به نامه مولوی عبدالحمید در طلیعه همین دولتی که به زعم خود به رای اقوام و مذاهب بسیار تکیه میکند و هرگونه منعی برای تنوع مدیریتی خصوصاً در چنین مناطقی برطرف گردید و لیکن همفکران شما در دولت آن را برنمیتابند.
در عوض هرکجا نقصانی در این زمینه به وجود بیاید شوربختانه آن را متوجه حاکمیت میدانند. متاسفانه دراین بین و در این دوره نمایندگان مجلس نیز مستاصل تر و منفعل تر درمانده تر از آنند که بتوانند از این حقوق مردم در ساختار دولت در استان دفاع کنند باید قدرد دان کولبران بود که زنده و مرده آنها فعلا دست آویز و سوژه خوبیست که بعضی مواقع اوقات فراغت نمایندگان را پرمیکند!
البته با نگاهی سطحی به سخنان وزیر و به اذعان همه کسانی که برادر عباد را میشناسند ، مشاهده میشود که وی اظهارات خود را در این جلسه بسیار از هم گسیخته و نامرتبط بیان داشتند گویا حال وزیر برای سخنرانی مناسب نبود و برخی از آمارها را با ابهام و یا تکراری بیان میکردند که حاکی از نوعی تشتت روحی و جسمی در ایشان بود که شاید علاوه بر تألمات روحی که بر او عارض گردیده، غبار پیری نیز برخی محفوظات او را نیز دچار نسیان و فراموشی کرده باشد به همین خاطر پس از اتمام سخنان توام با پراکنده گوئیهایش میتوان حدس زد که شاید برخی ادعاهای او در این سخنرانی شامل این پریشانی روحی او باشد.
انتهای پیام/