به گزارش اروم نیوز، در این روزهای میهمانی خدا فارغ از همه همهمههای شهر چند ساعتی را مهمانِ سرای سالمندان آبا ارومیه بودیم سرایی که به گفته یکی از مادرانی که آنجا زندگی می کرد سرای فراموش شدگان و تردشدگان نیز نام برده می شد.
گویی با تمام غصههایشان آرام و بی سر و صدا هنوز منتظر بودند تا شاید عزیزی از راه برسد و چشمان منتظر به در دوخته شان را روشنی بخشد .
در گوشه شهر و در انتهای خیابان سنگی واقع در شهرک بهداری، سرای سالمندان آبا واقع شده است. از درب ورودی که وارد سالن آسایشگاه می شوی، حس غریبی بر روی قلب آدمی سنگینی می کند.
یاد این شعر می افتم که شاعر می گفت: «گر بخواهی که بجویی دلم امروز بجوی ورنـه بسیـار بجـویـی و نیـابی بـازم…»
به آرامی گام ها یم را بر می دارم. چقدر نگاهشان معصوم است و کلامش پرمعنا. اتاق ها را یکی یکی پشت سر می گذارم و نظاره گر پدرها و مادرانی هستم که تجربه ها و آرزوها و دنیای خودشان را در این فضا با تنهایی و دوری از فرزندان و کانون خانوادگی می گذرانند.
چقدر خالی است اینجا جای مهر و عاطفه فرزندان. نگاه پیرزن منتظر مرا مجذوب خود می کند گویی دلش می خواهد لحظه ای کنارش بنشینی تا از قصه های پر غصه اش برایمان بگوید. با او احوالپرسی می کنم و با گشاده رویی در جواب برایمان آروزی سلامتی می کند.
پیرزن دارای سه فرزند دختر است. در جواب سوالم که چرا فرزندانش او را به این مکان آورده اند، سکوت معناداری می کند با اندکی تامل می گوید: روزی دخترم بهم گفت مادر لباسهایت را بپوش می خواهیم جایی برویم. فکرش را نمی کردم که آنجایی که دخترم من را می خواهد ببرد اینجا و خانه سالمندان باشد. الان مدت ها است که من در این مرکزم و خیلی کم بهم سر می زنند.
چقدر نگاه مادرانه اش معصوم و دلش به وسعت دریاست که باز با اینهمه بی مهری و بی وفایی اولاد برایشان آرزوی عاقبت بخیری می کند.
گوشهای دیگر پیرمردی بود، با دستان پینه بسته و لرزان زانوانشان را بغل کرده و به نکته ای خیره شده است کنارش می نشینم بادیدن چنین صحنه ای شرمندگی وجود آدمی را احاطه می کند .می گوید دلم برای پسرم تنگ شده او تنها عزیز من است.
بغض گلویم را می فشارد، غریبی و تنهایی این مرد مسن دلم را می سوزاند. نمی دانم با کدام جمله می توان این عمل را توجیه کرد؟ انتخاب سرای سالمندان شاید برای برخی از خانواده ها انتخابی از سر ناچاری باشد، اما هر چه باشد باز تحمیل فشار تنهایی و دوری به پدران و مادرانی است که عمری برای فرزندان خویش تلاش کرده اند.
مدیر آسایشگاه سالمندان که بانویی جوان و مهربان است می گوید: در این آسایشگاه ما میزبان ۶۰ سالمند هستیم.
مرادی ادامه می دهد: آسایشگاه سالمندان آبا با ارائه خدمات مختلف درمانی به سالمندان این مرکز به تامین آسایش و سلامت این عزیزان می پردازد.
وی می گوید : این مرکز به دو شیوه شبانه روزی و روزانه خدمات دهی انجام می دهد که در بخش روزانه صبح سالمندان از طریق سرویسی که برایشان در نظر گرفته شده به این مرکز انتقال داده می شوند و ظهر دوباره به خانه بر می گردند.
مرادی معتقد است این والدین تنها نیازمند دیدار مرتب و به موقع فرزندانشان هستند به همین علت خانواده ها بایستی به نحوه ای برنامه ریزی نمایند که با دید و بازدید از سالمندان مشکلات عاطفیشان برطرف شود .
حرفهایمان تمام می شود، خداحافظی می کنم دلم برای یشان میسوزد. آدم نمیداند چه بگوید.
انتهای پیام/