• امروز : سه شنبه - ۲ اردیبهشت - ۱۴۰۴
  • برابر با : 24 - شوال - 1446
  • برابر با : Tuesday - 22 April - 2025

کیفر ترساندن مؤمن!

  • کد خبر : 129603
  • ۰۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۰:۰۰

ترساندن مؤمن، در نزد خدای متعال گناه بزرگی محسوب می­شود و موجب می­شود تا خداوند هم در روز قیامت هراس بزرگی در دل او ایجاد نماید. به گزارش اروم نیوز، احمد نباتی در آخرین بروز رسانی وبلاگ هم اندیشی دینی نوشت: هنگام اذان ظهر و در ترافیک یکی از خیابان­ها منتظر باز شدن راه بودم. […]

ترساندن مؤمن، در نزد خدای متعال گناه بزرگی محسوب می­شود و موجب می­شود تا خداوند هم در روز قیامت هراس بزرگی در دل او ایجاد نماید.


به گزارش اروم نیوز، احمد نباتی در آخرین بروز رسانی وبلاگ هم اندیشی دینی نوشت:

هنگام اذان ظهر و در ترافیک یکی از خیابان­ها منتظر باز شدن راه بودم. در این لحظه صحنه­ی ناپسندی توجهم را به خود جلب نمود. ماشینی در خلاف جهت تعیین شده با سرعت از خیابان عبور می­کرد و در همین حین خانم میان­سالی هم بی­خبر از همه جا در حال عبور از خیابان بود. راننده بدون آن که از سرعت خود کم کند و به احترام عابر پیاده توقف نماید، آن چنان بوق زد که عابر پیاده به هراس افتاد و برای آن که ماشین با او برخورد نکند، به کنار خیابان پرید. ماشین عبور کرد و رفت اما به راحتی می­شد آثار ترس و دلهره را در آن خانم مشاهده نمود.

با دیدن این صحنه تأسف زیادی خوردم و با خود می­اندیشیدم که بعضی افراد چقدر از حوزه­ی انسانیت به دور هستند و تا چه اندازه خودخواه و متکبر می­باشند که حاضرند انسانی را این­گونه به هراس اندازند!!!

پیامبر اکرم (صلی­ الله­ علیه­ وآله) در روایتی می­فرماید: «کسی که به مؤمنی نگاهی اندازد تا او را بترساند، خداوند متعال وی را در روزی که سایه و پناه­گاهی جز او نیست، در ترس و وحشت اندازد؛ مَنْ نَظَرَ إِلى‏ مُؤْمِنٍ نَظْرَهً لِیُخِیفَهُ بِهَا، أَخَافَهُ اللَّهُ- عَزَّوَجَلَّ- یَوْمَ لَاظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ‏».[۱]

ترساندن مؤمن، در نزد خدای متعال گناه بزرگی محسوب می­شود و موجب می­شود تا خداوند هم در روز قیامت هراس بزرگی در دل او ایجاد نماید. گاهی اوقات یک بوق نابه­جا، یک سخن نسنجیده و یک نگاه خاص و  یا حتی یک شوخی نا به جا، هراسی در دل مؤمن ایجاد می­کند که جز عذر خواهی و پوزش طلبلی از وی، چیز دیگری نمی­تواند جبران کننده­ی خشم خداوند باشد.

به راستی چقدر تفاوت است میان رفتار و منش ما و آن­چه که اولیای صالح خداوند بودند؟

سفیان ثوری می­گوید روزی خدمت امام صادق (علیه­ السلام) رسیدم که دیدم رنگ چهره­ی مبارک آن حضرت تغییر کرده است. از آن حضرت پرسیدم که چرا رنگ از چهره­ی مبارکتان پریده. آن حضرت فرمود: «من اهل خانه را نهی کرده بودم که به پشت بام بروند. روزی داخل خانه شدم و دیدم که یکی از خانم­های خدمت­کار که مربی فرزندم بود، فرزند کوچکم را در آغوش گرفته و از نردبان بالا می­رود! وقتی آن کنیز مرا دید ـ از ترس ـ به خود لرزید، دست و پای خود را گم کرد و در این حال فرزندم به زمین افتاد و مرد.

رنگ چهره­ی من به خاطر مرگ فرزندم تغییر نکرده، بلکه رنگ چهره­ام بدان جهت تغییر کرده که در دل آن کنیز ترس و وحشت انداختم.فَمَا تَغَیَّرَ لَوْنِی لِمَوْتِ الصَّبِیِّ- وَ إِنَّمَا تَغَیَّرَ لَوْنِی لِمَا أَدْخَلْتُ عَلَیْهَا مِنَ الرُّعْبِ

آن حضرت در برابر این حادثه به کنیز فرمودند: تو را در راه خدا آزاد کردم و به خاطر مرگ فرزندم هیچ ایرادی و سرزنشی نسبت به تو ندارم. أَنْتِ حُرَّهٌ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا بَأْسَ عَلَیْکِ مَرَّتَیْنِ.[۲]

توجه: اگر ترساندن مؤمن به خاطر مصلحت مهمتری باشد، اشکالی ندارد. به عنوان مثال گاهی اوقات لازم است که مربّی، دانش آموز خود را بترساند تا از تنبلی و یا رفتار بد خود دست بردارد. فقط باید دقت کند که در این امر زیاده روی ننماید.  همانند جایی که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) با گرمای آهن گداخته، برادرشان عقیل را به هراس انداختند، تا فکر دست اندازی به بیت المال را از سر خود بیرون نماید. 

لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=129603

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.