به گزارش اروم نیوز به نقل از تیار؛ راهبرد دنیای غرب در قبال جمهوری اسلامی ایران همواره سرنگونی بوده است این راهبرد از نخستین روزهای پیروزی انقلاب تا کنون به عنوان یک هدف نهایی سرلوحه اقدامات غرب بود غربی که طاقت مشاهده یک ایران مقتدر و مستقل را در منطقه ی پرهیاهوی غربا آسیا نداشت و دست به هر اقدامی زد تا جمهوری اسلامی را سرنگون و یا به زانو درآورد.
دشمنان جمهوری اسلامی در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی تحت تأثیر فضای موجود در جامعه بین الملل که متأثر از جنگ سرد و توسعه توان نظامی به دنبال اقدامات سخت علیه کشورمان بود این منش استراتژیک در روح نظام بعثی عراق حلول کرد و آنان را به نمایندگی از بلوک شرق و غرب خاک کشورمان را تحت تأثیر نظامی قرار دادند.
نفوذی سخت که حاصلش ۸ سال دفاع مقدس و تقدیم صدها هزار شهید در این عرصه بود اگر چه دستاورد بزرگ این اقدام نابخردانه علیه جمهوری اسلامی ایران اثبات این قضیه بود که باید تمام طرح های نظامی و سخت علیه جمهوری اسلامی را به زباله دان تاریخ انداخت ماهیتی که در ادامه جامه عمل پوشید و پس از جنگ تحمیلی دیگر هیچ اقدام نظامی توسط دشمنان علیه کشورمان صورت نگرفت.
برجام راهبرد اصلی اضافه شده به نانوی فرهنگی
اما این پایان کار برای دشمنان نبود چرا که اندیشکده های غربی با تئوریزه کردن راهبردی جدید کوشیدند از مسیری کم خطرتر سرنگونی جمهوری اسلامی را دنبال کنند مسیری نرم که فاقد پرخاش و مخدوش شدن چهره آنان در این تقابل می شود حرکت غربی ها در این مسیر از چند محور اصلی شامل نانوی فرهنگی در راستای استحاله فکری جمهوری سالامی و براندازی نرم از طریق اعمال بدون خشونت دنبال می شد و در نهایت این روزها محوری جدید به راهبرد اصلی اضافه شده که برجام نام دارد.
بر اساس این مدل همزمان با افزایش فشار به جمهوری اسلامی در عرصه های سیاسی و اقتصادی با بهانه فعالیتهای صلح آمیز هسته ای، طرف مقابل می کوشد چهره ای مهربان از خود نشان دهد و عملا نظام و مردم را بر سر دو راهی آرمان و معیشت خود قرار دهد بر این اساس جمهوری اسلامی باید میان آرمان دستیابی به دانش و فناوری خودکفایی علمی و داشتن معیشتی متعادل با بهره گیری از اتصال به اقتصادی جهانی یکی را انتخاب کند این در حالی است که به نظر می رسد مقامات دولتی پس از دوسال مذاکره فشرده و با اندیشیدن تدابیری توانسته اند راهی بینابینی در این عرصه انتخاب کنند راهی که حالا نامش برجام است.
اما نکته اینجاست که برای پذیرش برجام باید با حکومتی مذاکره کرد که سالها برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده است این دقیقا نکته ای است که برجام برای جمهوری اسلامی ایران به یک خطر جدی تبدیل شده است خطری که رهبر معظم انقلاب خیلی سریع به آن اشاره کردند.
در تشریح عناصر خطری که مدل برجام را به پنجره نفوذ تبدیل می کند می توان به سه نکته اشاره کرد:
اول: عادی شدن گفتگو با آمریکا
نشست و برخاست های مکرر میان ایران و آمریکا بر سر مذاکرات هسته ای حالا به دیگر عرصه ها نیز سوق پیدا کرده و دیگر کسی از گفتگوهای ایرانی-آمریکایی متعجب نمی شود و عادی شدن گفتگوهای ایرانی- آمریکایی این خطر را برای کشور ایجاد می کند که در برخی موارد برای حفظ خطر ارتباطی مقامات دو کشور ایران مجبور به عقب نشینی از خوط قرمز خود شود و آرما نهای خود را در عرصه های مهمی همچون حوزه دیپلماتیک زیر پا بگذارد.
دوم: تبدیل شدن ایران به بازار مصرف
حوزه دومی که مدل برجام را برای کشورمان خطرآفرین کرده است حوزه اقتصادی است اقتصاد ایران پس از ۳۱ سال تحریم اقتصادی و انباشت میلیاردها دلار سرمایه کشور در داخل و خارج از کشور به یکباره درهای بازی مواجه می شود که به دنبال بازار مصرف ایران و تغییر سبک زندگی ایرانیان هستند این در حالی است که در طول ۳۱ سال گذشته مردم توانسته اند با شرایط تحریمی خود را وفق دهند و حتی اقدام به تولید نیازهای خود در داخل کشور کنند حال این درهای گشوده باعث می شود که شرکتهای چندملیتی به یکباره به بازار هیجان زده ایران یورش بیاورند و نه تنها ایران را به محصولات خود وابسته نمایند وابستگی که در ادامه می تواند جریانی دنباله رو غرب را در کشور خلق کند.
سوم: خطر پایان الهام بخشی ایران به مسلمانان
ایران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی توانسته به رغم تمامی تحریمها و فشارهایی که در قالب جنگ تحمیلی و تحریم به آن وارد شده بود نه تنها تمامیت ارضی خود را حفظ کند بلکه پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند و به الگویی منطقه ای و الهام بخش برای کشورهای مسامات تبدیل شود الگویی که امروز مدل خود را به کشورهای مختلف صادر می کند و انقلاب های بیشماری به تأسی از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته اشت امروز به خوبی بر همه واضح است که موج بیداری اسلامی که بسیاری از کشورهای منطقه را فرا گرفته است متأثر از انقلاب اسلامی ایران است.
پس از پذیرش برجام از سوی جمهوری اسلامی ایران بود که واژه ی جدیدی توسط رهبر انقلاب وارد ادبیات سیاسی کشور شد واژه ای به نام نفوذ که بیانگر تلاش غرب به ویژه آمرذیکا برای تحت فشار دادن جمهوری اسلامی ایران بود اما شاهراه های نفوذ در کشور است غایت پروژه نفوذ کجاست و دشمنان از این پروژه چه اهدافی را دنبال می کنند؟
تمام بحث اینجاست که آمریکائیها در مسئله نفوذ پس از برجام به دنبال براندازی نیستند آنها به دنبال این هستند که در مدت ۸ سال و ۱۰ سالی که از طریق برجام برای کشور محدودیت ایجاد کردند موضوعات دیگری را در کشور دنبال کنند و پس از این مدت شیب موضوع را تند کرده و به هدف نهائی خود دست پیدا کنند.
بنابراین در مجموع اگر چه برجام می تواند یک موقعیت خاص در حوزه دیپلماسی و اقتصادی برای کشورمان خلق کند اما این پرونده می تواند دریچه ای نیز برای تخریب جمهوری اسلامی در حوزه های مختلف باشد که لزوم هوشیاری مسئولین و مردم در این برهه حساس توطئه های شوم دشمنان را به خودشان برگرداند.
انتهای پیام/