به گزارش اروم نیــــوز، تغییرات و جابجایی در ادارات و سازمان ها امری بدیهی و اجتناب ناپذیر است که در ایران بعد از انتخابات سرعت می گیرد و در این مورد حتی به وفور دیده شده است که سیاسی بازی، لابی و رابطه حرف اول و آخر را می زند.
چندیست به شدت بحث تغییر و تحول در اداره کل ورزش و جوانان آذربایجان غربی داغ است و هرروز نام های جدیدی برای تصدی مدیریت این اداره کل شنیده می شود اما تا آنجائیکه ذهنمان یاری می کند دعوای زرگری بین مسئولین سبب شده است خلیلی مدیرکل فعلی ورزش و جوانان استان به شدت صندلی خود را لرزان ببیند.
اما شاید بد نباشد بدانیم صرفا تغییر در این اداره به منزله پاک سازی تدریجی استان از نیروهای دولت دهم است و می شود گفت خلیلی تا اینجای کار شانس آورده که اسیر بازی دومینوی سیاسیون نشده است.
اما در اینباره لازم است تا استاندار محترم آذربایجان غربی و حتی وزیر ورزش و جوانان نکاتی را قبل از معرفی فرد جدید در نظر بگیرند.
استان آذربایجان غربی از لحاظ سیاسی شاید بتوان گفت امنیتی و استراتژیک ترین استان ایران می باشد که بدلیل همجواری با سه کشور ترکیه، عراق و آذربایجان بصورت رسمی و با نخجوان بصورت غیر رسمی، دروازه ورود و ارتباط ایران با اروپاست و از هر نظر یک استان خاص به حساب می آید.
اگر بخواهیم در بحث ورزش و جوانان استان، دیدی وسیعتر به قضیه داشته باشیم باید سه فاکتور زیرساخت ها و امکانات ورزشی، ورزش قهرمانی و ورزش همگانی را در نظر بگیریم.
به گفته مسئولین در حال حاضر سرانه ورزشی استان ۶۱ سانتی متر و ۱۴ صدم سانتی متر است که نسبت به کل کشور از لحاظ آماری متوسط به بالا به شمار می رود و نشان می دهد به لطف کمبود منابع مالی و سایر عوامل دخیل، سرانه ورزشی در حد قابل قبولی قرار دارد ولی در کنار آن نباید بدقولی مسئولین ورزشی و غیرورزشی استان را در قبال پروژه عمرانی در حوزه ورزش نادیده گرفت.
هرچند ارومیه تنها مرکز استانی در کشور است که یک زمین چمن استاندارد قابل استفاده ندارد اما در بحث سرانه ورزشی وضعیت استان قابل قبول و امیدوارکننده است.
یکی از عوامل دیگری که می توان درباره آن واکاوی کرد بحث حوزه ورزش قهرمانی اداره کل ورزش و جوانان آذربایجان غربی است که بدون شک نظر کارشناسان در اینباره ارزشمند خواهد بود.
اما اگر بخواهیم این حوزه را نقد کنیم باید گفت اداره کل ورزش و جوانان بعنوان عالیترین مرجع ورزشی استان، نمی تواند در حوزه ورزش قهرمانی ورود و در این حیطه سرمایه گذاری کند چرا که عملا بودجه کم این اداره کل کفاف تیمداری در همه رشته ها را نمی دهد و ثانیا اداره کل تنها در نقش ناظر و مشاور می تواند در حوزه ورزش قهرمانی نقش داشته باشد. ضمنا با وجود تحریم های مالی و کمبود اعتبارات وبودجه، تنها وظیفه اداره کل نظارت استصوابی است وهرگونه انتظاراتی در این حوزه، بی جا و به دور از منطق است.
در حوزه ورزش همگانی برخلاف ورزش قهرمانی، اداره کل ورزش و جوانان استان نقش مستقیم را دارد و باید با همکاری سازمان ها و ارگان های دولتی و خصوصی بستر مناسبی را برای استفاده آحاد مردم از امکانات ورزشی فراهم سازد. در این حوزه نیز اقدامات مناسبی انجام شده است که خود جای قدردانی دارد.
نباید این نکته را هم نادیده گرفت که استان آذربایجان غربی به عصای دست فدراسیون های ورزشی برای میزبانی رقابت های بین المللی و آسیایی تبدیل شده است و میزبانی رقابت های متعدد از جمله شطرنج جام فجر، کاراته و والیبال گواهی بر این مدعاست.
اما در پایان باید گفت اگر قرار به رفتن اتوبوسی مدیران است و به زودی دولت یازدهم مدیران دولت احمدی نژادی را می خواهد درو کند آیا تنها به فکر برچیدن آنهاست یا انتظاراتی را هم از مدیران جدید دارد؟ آیا این انتظارات عاقلانه است و در راستای خدمت یا تسویه حساب؟