• امروز : دوشنبه - ۱۰ شهریور - ۱۴۰۴
  • برابر با : 9 - ربيع أول - 1447
  • برابر با : Monday - 1 September - 2025

واکنش مصدومان شیمیایی سردشت به سفر هیت تجاری آلمان به ایران

  • کد خبر : 224068
  • ۳۰ تیر ۱۳۹۴ - ۰:۰۰

مصدومان فاجعه شیمیایی سردشت در برابر مراودات تجاری ایران با آلمان و غرب واکنش نشان دادند و معتقد هستند که مسائل اقتصادی پیش رو بر مشکلاتی که در طول جنگ بر سر مردم امده است سرپوش می گذارد. به گزارش بُلفَت، قصه محمد ابراهیم پور داستان جمعیت ۱۲ هزار نفری مردم شهر سردشت در ۷ […]

مصدومان فاجعه شیمیایی سردشت در برابر مراودات تجاری ایران با آلمان و غرب واکنش نشان دادند و معتقد هستند که مسائل اقتصادی پیش رو بر مشکلاتی که در طول جنگ بر سر مردم امده است سرپوش می گذارد.

به گزارش بُلفَت، قصه محمد ابراهیم پور داستان جمعیت ۱۲ هزار نفری مردم شهر سردشت در ۷ تیر سال ۶۶ است که کشوری با خوی استکباری و حمایت به ظاهر مدعیان حقوق بشر به آرامش مردم این شهر نفوذ کردند و سال ها رنج و درد را برای آنها به ارمغان بردند.

اگر کاک محمد اکنون جانباز است و سال ها برای گرفتن ۲۵ درصد آن دوندگی کرده است از صدقه سر همین ابر قدرت هایی است که هر روز خیال واهی برای گرفتن فضایی و منافعی از این کره خاکی لشکرهای سیاه خود را گسیل می دهند تا برای به دست گرفتن بازاری برای فروش محصولات زپرتیشان، بچه ای را از شیر مادر محروم کنند یا خانواده ای را بی سرپرست کنند یا داغ دیدن لحظه ای بدون سرفه های وحشتناک پدر و مادر را بر دل دخترک کوچک بگذارند.

محمد احمدپور زمانی از بوی سیر و ماهی صحبت می کند که این بو برایش کاملا آشناست و می داند که از کجا نیز آمده اند و چه کسانی آورده اند.

وی در گفت و گوی کوتاهی به همنشینی با خبرنگار بُلفَت نشست و در بیان شفاهی، انگار به ان روزها می خواهد برگردد و از رنج های آن دوران بگوید. چشمانش را بست و ادامه داد: مثل هر روز در اطراف (میدان سه رچاوه) برای ارتزاق خانواده کار می کنم. آن روز هم یکی از روزهای خدا بود.

در ایام جنگ بارها داخل شهر با این که مردم غیر نظامی در آنجا بودند بمباران شد. با صدای اولین هواپیما انگار عادت کرده باشیم ناخودآگاه داخل در نقاط پست می شدیم. من هم تافته جدا بافته نبودم.

در داخل جدول خیابان دراز کشیدم تا مبادا ترکش ها به من برخورد کنند. بوی سیر و ماهی منطقه را فرا گرفت. بعد رفتن هواپیماها بلند شدم و راهی منزل شدم. خدا را شکر، کسی زخمی نشد. شالم را از کمر باز کردم و جلوی دهانم را گرفتم. احساس استفراغ امانم را بریده بود. خارش و تاول عارضه دومی بودند که من را همراهی کردند.

آن زمان هم ۴ فرزند داشتم. آنها را به خانه پدریم بردم تا از این بلاها سر آنها هم نیاید.

مغازه کنونی کاک محمد در خیابان پیروزی است و به خرازی مشغول است. از تکه کلام های وی است «خدا را شکر» که در پایان جملات به کار می برد. در مغازه ۹ متری اجاره ای به کسب رزق حلال می پردازد.

با دستش به نقاهتگاه شیمیایی که در کوچه پشتی همین خیابان بود اشاره می کند. روز بعد به نقاهتگاه مراجعه کردم. از وخامت وضعیت خودم مطلع نبودم. مراجعه همان و انتقال به بیمارستان ۲۹ بهمن تبریز همان.

تنگس نفس، احساس خستگی مفرط، تاری دید و بسیاری دیگر از مشکلاتی است که هر روز صبح به من سلام می کنند.

وی خطاب به کشورهای غربی به خصوص آلمان سخنش را تندتر کرد و گفت: ما هیچوقت از حق خودمان صرف نظر نمی کنیم. سال گذشته چشمهایم را عمل کردم. دو بار ریه ام را شستشو دادند. اما برای چه و به کدامین گناه؟!

باید در قبال کاری که انجام داده اند جوابگو باشند من هیچوقت از حق خودم صرف نظر نخواهم کرد.

مصطفی اسدزاده مسئول انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت نیز در گفت و گو با خبرنگار بُلفَت به قضیه آمدن بازرگانانی از کشور آلمان اشاره کرد و افزود: مسائل اقتصادی پیش رو به تاکید بر مباحثی که در طول جنگ بر سر مردم امده است سرپوش می گذارد و مطمئنا آن را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

وی که ۹ نفر از اعضای خانواده اش را در جریان بمباران شیمیایی سردشت از دست داده بود اظهار کرد: با توجه به اینکه آلمان نقش اساسی را در تهیه مواد اولیه شیمیایی به حکومت بعث عراق داشته است و معلوم است که جای هیچگونه گمانی را برای ما باقی نمی گذارد که ما اینگونه مراودات را مثبت ارزیابی کنیم.

اسدزاده تصریح کرد: حکایت شرکت های آلمانی حکایت «دزد حاضر و بُز حاضر است» ما با سند و مدارکی که در دست داریم می دانیم که چندین شرکت آلمانی در تهیه مواد اولیه سلاح های شیمیایی به صدام مشارکت مستقیمی داشته اند.

وی با اشاره به اینکه این مناسبات تجاری نوعی سرپوش گذاشتن به قضیه سردشت است خاطر نشان کرد: ما هم به عنوان انجمن مصدومین شیمیایی از دولت آلمان شبهه داریم که صرفا بخواهد مناسبات اقتصادی اش را با ایران دوباره از سر بگیرد و معلوم است که بعضی مسائلی پشت پرده هم وجود دارد که با پیش کشیدن بازرگانی می خواهد جنایت علیه مردم بی دفاع سردشت را به این وسیله تضعیف کند یا نادیده گرفته شود و در اینجا نوعی حق کشی و کتمان حق برای مصدومین شیمیایی احساس می شود.

بازمانده خانواده بزرگ اسدزاده ها گفت: اگرچه دخالت شرکت ها در بحث ارائه مواد اولیه سلاح های شیمیایی موضوع بزرگی است و نمی تواند به این راحتی نادیده گرفته شود اما به هر حال مناسبات اقتصادی بین دو دولت، مناسبات فردی و گروهی را تحت تاثیر قرار می دهد.

 

وی افزود: خود دولت آلمان در این فاجعه ضد بشری به اندازه شرکت ها سهم دارد و زمانیکه از شرکت ها سخن به میان می آید بدین معنا نیست که ما حکومت آلمان را از این موضوع مبرا کنیم بلکه حکومت آلمان نیز به اندازه شرکت ها در مسئله فروش و به کار بردن تسلیحات شیمیایی به صدام دخیل است.

این بازمانده شیمیایی افزود: دولت آلمان با توجه به گستردگی موضوع به یقیین از مراودات اقتصادی شرکت های مستقر در کشورش با حکومت بعث عراق آگاه بوده و بنابراین به دلیل آگاهی و سکوت در برابر مسائل غیرقانونی این شرکت ها، دولت آلمان هم به اندازه خود شرکت ها گناهکار است و در این قضیه سهم دارد.

وی گفت: امروز که شرایط عوض شده و کمی تغییر در نگرش آنها درست شده است با این دلیل، همه آنها یک نوع مسابقه برای چنگ زدن به منافع این ملت گذاشته اند و همچون لاشخوری در این قضیه پیش دستی می کنند.

اسدزاده اظهار کرد: تا دیروز ایران همان ایران بود و هیچ فرقی نه در ماهیت و نه در اساس به وجود نیامده است که شرایط تغییر آنچنان اساسی کرده باشد که امروز را مناسب تر از دیروز می داند شرایط هم همان شرایط است بالاخره این ها حالت تهاجمی داشته اند برای تامین منافع خودشان وگرنه هیچ عکس العملی نیست که به نفع ملت و یا اینکه در راستای اهداف ملت باشد و تنها منافع شخصی ، فردی و حکومتی خودشان را تامین می کنند.

انتهای پیام/

 

لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=224068

برچسب ها

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.