به گزارش اروم نیوز ؛
طی سالهای اخیر وظیفه صدا و سیماها برای مقابله با تهاجم فرهنگی وظیفه ای بس شگرف بوده است.موضوعی که با کمال تاسف مورد غفلت واقع شده و در این موضوع نیز آنچه گفته و شنیده می شود فقط شعارهای توخالی بوده و بس.
ایجاد شبکه های بومی و محلی صدا و سیماها از سال ۷۵ با هدف گسترش فرهنگ های بومی و محلی و پوشش صد درصدی برنامه ها ی سیما و همچنین صدا انجام گرفت.
مقابله با تهاجم فرهنگی و رقابت با شبکه های مشابه آنسوی مرزها برای جذب مخاطبین از دیگر اهداف این شبکه ها بود.
شبکه استانی آذربایجانغربی نیز یکی از این شبکه ها بود که با دبدبه و کبکبه فراوان افتتاح شد. شبکه ای که در ابتدای کار معلوم بود هیچ برنامه تعریف شده و هیچ عقبه فکری درست و حسابی برای جذب مخاطبین خاص و بویژه جوانان ندارد.
تنها عامل موفقیت این شبکه گفتگوهای آذری و به دل نشستن حرفهای سنتی و دهها سال پیش آن، از سوی مجریان و بازیگران و جذب پیرمردها و پیرزنهایی بود که به سبب نداشتن سواد کافی و نا آشنایی به زبان فارسی نمیتوانستند از شبکه های ملی استفاده کنند بود.
پخش موسیقی های سنتی یا همان عاشیق نوازیهای معروف و پخش برنامه هایی از روستاها و به زبان عامیانه، بزرگترین دست آورد و موفقیت شبکه استانی سیمای آذربایجانغربی مرکز ارومیه بوده است و در این بین جوانان و ارتباط مطلوب با این قشر تاثیرگذار جزو حلقه های مفقوده برنامه های پخش شده از سوی شبکه چی چست بوده است.
در این میان اما انتخاب نادرست و غیر اصولی مجریان جوان برای ایجاد فضای نشاط و رسیدن به این هدف نقش بسزایی در دور کردن مسئولین ارشد صداوسیمای استان از اهداف تعیین شده در اتاق های فکرشان داشته است.
مجریان جوانی که مبرهن است قبل از شروع فعالیتشان در شبکه استانی به لحاظ روانشناسی چهره و صدا و همچنین نوع پوشش و توانمدیهای گفتاری و برقراری ارتباط هیچ تست و آزمون تخصصی و ویژه ای را طی نکرده اند.
مجریانی که هیچ جذابیتی در گفتارشان وجود ندارد و هیچ نمکی در میان حرفهایشان دیده نمی شود. مجریانی که مجری دهها برنامه رادیو و تلویزیونی هستند و آنقدر تکراری شده اند که انگار اجرای کل برنامه های رادیو و تلویزیون را به کنترات و قرارداد کامل به عهده گرفته اند.
یک مجری ، صبح برنامه ای در خصوص مشکلات مردم اجرا می کند ، موقع اذان برنامه قرانی را اجرا میکند ، بعد از ظهر دوباره برنامه مرتبط با روز باشد باز صدا و تصویر همین آقا شنیده و دیده می شود و شبها هم که بلا استثناء در تلویزیون حضور دارد، در مراسمات شادی و غم هم که پای ثابت اجراهاست.
مجری دیگری که البته کمی پا به سن گذاشته تر و مجرب تر است البته گفتارش تاحدودی برای پیر و جوان دلنشین تر است. اغلب این مجری قدیمی را قبول دارند اما برخی کلمات و اصطلاحات و زیاده از حد تحویل گرفتن مسئولین توسط وی نیز سوهان روح وی روی اعصاب جوانان می شود.
مجری دیگر هم که اغلب یک خیال اشتباه در مرکز استان در مورش وجود دارد که وی را عقل کل دانسته و حتی اکثر مصاحبه و گفتگوها با مقامات عالی را به وی می سپارند اما اصلا جذابیت ندارد.
این مجری بزرگوار که اتفاقا تهیه کننده نیز هست به گفته همکارانش وقتی تهیه کننده برنامه ای می شود حتی حاضر است فیلمبرداری برنامه را هم خودش بکند تا به عوامل پول ندهد نتوانست در عرصه اجرا موفق باشد . البته چندیست که مردم استان مسرور به ندیدن چهره نه چندان جذاب وی هستند.
از میان مجریان زن صدا و سیما نیز باید به جرات گفت تنها یکی از خانم ها که از نزدیکان یکی از هنرمندان مطرح کشوری هستند خوش می درخشند و آبروداری می کنند.
البته چندیست چند مجری جوان نیز شبها مردم را مجبور به عوض کردن کانال می کنند و با بی نمکی ها و سخنان کلیشه ای و دافعه کننده شان شده اند سوهان اعصاب بینندگان.
هرچند با همه این تفاسیر با نگاهی به سایر شبکه های استانی باید اعتراف کرد شبکه آذربایجانغربی یک سر و گردن بالاتر از شبکه های استانهای همجوار است اما امیدواریم مسئولین امر با انتخاب صحیح و اصولی اجرا کنندگان برنامه ها در جذب مخاطبین از جمله قشر جوان موفق تر باشند. به امید آن روز