• امروز : دوشنبه - ۱ اردیبهشت - ۱۴۰۴
  • برابر با : 23 - شوال - 1446
  • برابر با : Monday - 21 April - 2025

معادیخواه از روزهای انقلاب در سلماس می گوید

  • کد خبر : 129389
  • ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۰:۰۰

گزارشی مکتوب از دفتر خاطرات حجه الاسلام معادیخواه از ایام تبعیدش در سلماس به گزارش اروم نیوز به نقل از آذرپیام ؛ معرفی: عبدالمجید معادیخواه متولد ۱۳۲۶ در قم است ، او تحصیلات حوزوی اش را تا مرز درجه اجتهاد ادامه داد.در سالهای نخست پس از انقلاب قاضی شرع دادگاه انقلاب و بعدها وزیر فرهنگ […]

گزارشی مکتوب از دفتر خاطرات حجه الاسلام معادیخواه از ایام تبعیدش در سلماس


به گزارش اروم نیوز به نقل از آذرپیام ؛

معرفی:

عبدالمجید معادیخواه متولد ۱۳۲۶ در قم است ، او تحصیلات حوزوی اش را تا مرز درجه اجتهاد ادامه داد.در سالهای نخست پس از انقلاب قاضی شرع دادگاه انقلاب و بعدها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوم و سوم بوده است.وی در جریان مبارزات علیه رژیم پهلوی از سال ۱۳۴۶ تا زمان پیروزی انقلاب چندین بار بازداشت و به گنبدکاووس ، سیرجان ، سلماس و جیرفت تبعید و سه سال و چند ماه زندان‌های قصر ، اوین و قزل‌قلعه را تجربه کرد.بزرگان انقلابی سلماس که همواره از روزهای حضور وی در این شهر و اقداماتش بخوبی یاد میکنند و می توان ایشان را از زمره اولین مبارزان و مشوقان مردم برای مبارزه علیه دیکتاتوری پهلوی نام برد.

آنچه که از در ادامه آورده می شود ، گزیده ای کتاب خاطرات منتشر شده وی است که تحت نام جام شکست انتشار یافته است.

نخستین روزهای ورود به شهر و پیش درآمدی از اوضاع سلماس:

هم اکنون سخن از نخستین روزی است که زندگی در آن شهر (سلماس) را با ویژگی های بسیار متفاوت با سیرجان تجربه می کردم! پیش از هر چیز، تفاوتی را در شهربانی دیدم. به جای رئیس شهربانی، با خانمی روبه رو شدم که در نبود رئیس شهربانی، وظیفه های مربوط به او را عهده دار بود. پیرامون شهر سلماس تبعیدگاه جدیدی را که تجربه می کردم، نه تنها با سیرجان در سال ۵۶ که با گنبد کاووس در سال ۵۲ نیز قابل مقایسه نبود! شهری به ظاهر بی خبر از همه چیز که هیچ نشانی از گرایش به جنبش در آن به چشم نمی خورد. نخست با یکی از معمم های شهر آشنا شدم که در نخستین نگاه، خود را با بیگانه می پنداشتم. شمار معمم های شهر، از انگشت های یک دست فراتر نمی رفت که همگی سر در گریبان خود داشتند. هر یک در قطعه زمینی به کار باغداری مشغول بودند و در کنار آن در پاسخ به نیازهای مذهبی همشهری ها نیز نقشی داشتند. تا بهتر فضای آن شهر از آذربایجان غربی را بشناسیم، به همین یادآوری بسنده می کنم که عالم مبارز و امام جماعت مسجد جامع شهر، تنها به کیفر امتناع از حضور در مراسمی دولتی، تبعید شده بود محمد غفاری را به سبب پرهیز او از دعا به اعلی حضرت! تبعید کرده بودند. در نتیجه، مسجد جامع شهر بی امام جماعت بود.

استقبال بی سابقه و دور از انتظار مردم:

… به راستی اگر رژیم به چنان زورگویی اصرار نداشت، زمینه ی تحرکی در شاهپور فراهم نبود. با محبوبیت غفاری در میان دین باوران، تبعیدش عواطف مردم را جریحه دار کرده بود؛ چنان که از خبر حضور یک تبعیدی سیاسی، موج مطلوبی فراهم شد. معرکه گیری جدید نمازگزاران مسجدجامع، آمادگی داشتند که با استقبال از فردی که به شهر آنان تبعید شده بود، عقده ی دل بگشایند و خود را با کمترین واکنش نسبت به تبعید غفاری خرسند کنند. برایم چنین زمینه ای فراهم بود که به بهانه ی استجاب نماز در مسجد جامع هر شهر، برنامه ام را آغاز کنم. در دومین روز، به آن مسجد رفتم تا نماز ظهر و عصرم را به جای آوردم. همین که نمازگزاران، روحانی تبعیدی را در مسجد دیدند، با اصرار مرا به محراب بردند و نخستین نماز جماعت آغاز شد. دیری نگذشت که پیام غفاری به مردم، آن چنان را آن چنان تر کرد و حضور مردم پرشورتر شد. او به ایرانشهر تبعید شده بود . شیفتگی او نسبت به آیت الله خامنه ای، غفاری پیش از تبعید بود.

واکنش شهربانی و اولین راهپیمایی آرام شبانه:

دیری نگذشت که شهربانی، به دریافت گزارش هایی غافلگیر شد. در گفتگو با رئیس شهربانی، او را در بن بست کامل دیدم؛ هیچ بهانه ای برای مخالفت با نماز جماعت نداشت! ممنوع شدن افراد از سخنرانی سابقه داشت. آنچه بی سابقه بود، قرار گرفتن نام افرادی در لیست سیاه نماز بود. با این همه، رئیس شهربانی از در دیگری در آمد و کوشید مرا در تنگنای اخلاقی بگذارد. چون در توجیه برنامه ام از استجاب نماز در مسجد سخن گفته بودم، پرسید: آیا اگر شما نماز خود را در مسجدی دیگر بخوانید، از ثواب نماز کم می شود؟ خردپذیرتر دیدم که با او کنار بیایم؛ به ویژه، که می دانستم در هر مسجدی نماز بگزارم، همان آش است و همان کاسه! مسجد ملی (بعد از انقلاب به مسجد امام خمینی (ره) تغییر نام یافت) در آن شهر، مسجدی نیم ساز بود نام پرسش انگیز و خنده آور مسجد ملی! مسجدی بسیار بزرگ تر از مسجد جامع که سازه ی آن علم شده بود. همان روز که در کلنجار با رئیس شهربانی، راهی مسالمت آمیز را برگزیدم، گزارشی از آن را پس از نماز مغرب، به نمازگزاران تقدیم کردم. در گفتاری کوتاه گفتم: «هیچ فردی را نمی توان از نماز در مسجدی منع کرد. با این همه، چون رئیس شهربانی خواهش کرده است، نمی خواهم او و شما پیرامون روحانیت، داوری نادرستی داشته باشید. هم اکنون با شما بدرود می گویم و نماز عشا را در مسجد ملی برگزار می کنم». بی درنگ، مسجد جامع را به سوی ملی ترک کردم. فاصله دو مسجد بسیار کم بود و فزون از یک کیلومتر نبود. نخستین راهپیمایی آرام بر این باورم که آن شب، نخستین راهپیمایی آرام در آن شهر برگزار شد.

پرشکوه ترین نماز جماعت در سلماس:

… نه تنها نمازگزاران مسجد جامع در پی امام جماعت جدید آن مسجد به راه افتادند، که شماری از مردم نیز به آنان پیوستند. مسجدی نیم ساز و فاقد همه چیز، ناگهان صحنه ی حضور انبوهی از مردم شهر شد! عبای خود را بر ریگ ها افکندم. مردم نیز به فرش و سجاده پایبند نبودند. بی تردید تا آن تاریخ، نمازی چنان با شکوه در آن شهر برگزار نشده بود! شور و حالی را در مردم دیدم که شرح آن را نمی توانم. همان شب که نمازگزاران بر آن شدند که مسجد را با مشارکتی مردمی فرش بگسترانند.

نقشه فرماندار و رییس شهربانی جواب عکس داده و با بازگشت حجه الاسلام غفاری فعالیت های انقلابی چندین برابر گسترش یافت:

… رئیس شهربانی و فرماندار، از کار خود پشیمان شده بودند؛ بی آنکه هیچ بهانه ای برای مخالفت با نماز داشته باشند. به زودی، محمد غفاری به شهر خود بازگشت. شاید با این ارزیابی خام که بدین سان، گره از کار فروبسته اش گشوده می شود. نمی دانم آیا به سبب جنجال ها در زمینه سازی بازگشت او نقشی داشته ام یا نه؟ پاسخ به پرسش هایی از این دست، در گرو تأمل در اسناد است. شاید در نگاه ساواک، با بازگشت غفاری، زمینه ی اجتماع مردم در مسجد ملی را منتفی می نمود. به هر روی، آن چه پیش آمد، با چنان ارزیابی احتمالی متفاوت بود. حضور او را در شهر مغتنم شمردم، از تنهایی بیرون آمدم. روابطی صمیمی با او داشتم؛ ساعتی از روز را با بحث طلبگی می گذراندیم. نماز جماعت در مسجد ملی نیز بی رونق نشد (بلکه به رونق هر دو مسجد افزوده شد…)

مسجد ملی به کانون دیدار تبعیدی های منطقه و تعامل آنان با مردم و تقویت روحیه مبارزاتی:

… در بسیاری از روزها، گروه هایی در مسیر خود برای دیدار با تبعیدی های استان آذربایجان غربی و کردستان توقفی در آن شهر داشتند و در نماز جماعت حاضر می شدند. اوضاع جنبش نیز به گونه ای نبود که با مانورهای تهدیدآمیز ساواک و شهربانی مردم بترسند و در حمایت از تبعیدی ها مردد شوند. خردمند یکی از بازاری های قم نیز به خوی تبعید شده بود. او نیز هر از گاه با شماری از خویی ها به شاهپور می آمد. هم زمان با تعطیل مدارس، همسرم فرصت یافت که با فرزندان به شاهپور بیاید. پیش از تعطیل مدارس نیز او هر از گاه رنج رفت و آمدی به آن شهر را می پذیرفت. اما در تابستان ۵۶، آن تبعیدگاه بی شباهت به ییلاق نبود. پس از عبور از مدتی زندگی مجرد با استفاده از نیم طبقه ای استیجاری خانه ای اجاره کردم و دیگر بار، زندگی را با همسر و دو فرزندم فرصت یافتم.

اعتراض و درماندگی فرماندار شاهپور(سلماس):

… فرمانداری شاهپور از بوروکراسی به ستوه آمده بود! فرمانداری در نامه نگاری های مکرر با وزرات کشور، آه و فغان می کرد که: «در این شهر، هیچ نشانی از مبارزه ی سیاسی نبوده است! با تبعید طلبه ای، شهر را چون انبار باروتی می بینیم که با نخستین جرقه منفجر می شود! هر چه می کوشیم ذهن مسئولان را به این شرایط معطوف کنیم، واکنش درستی نمی بینیم. نمی دانم با این شرایط، کار این فرمانداری با این یاغی معمم (!) به کجا می رسد؟».

بی خبری مسئولین شهر از اوضاع کشور :

… بیچاره فرماندار شاهپور نمی دانست که در کشور چه خبر است؟ او از آنچه در آن ماه رمضان در سراسر کشور، به ویژه در تهران می گذشت، چنان بی خبر بود که از اجتماع آرامی در مسجد ملی چنان آه و فغانی می کرد! نوشتنی است که اینک، سخن از روزهایی است که رخدادهایی در افغانستان، هواداران نگران رژیم را در پرتگاه نومیدی قرار داده بود! با کودتای کمونیستی در افغانستان، زنگ خطری در گوش رژیم و ارباببانش صدایی گوش خراش داشت!

اگر نمی خواهید این کشور به کام کمونیسیت ها فرو بلعیده شود، باید از حکومت اسلامی استقبال کنید:

… در یکی از روزهایی که با رئیس شهربانی شاهپور گفتگویی داشتم، او با رنگی پریده از خطر کمونیست ها می گفت؛ با اشاره به تحولات افغانستان. در پاسخ طنزآمیزی به او گفتم: «اگر نمی خواهید این کشور به کام کمونیسیت ها فرو بلعیده شود، باید از حکومت اسلامی استقبال کنیم».

دستور ممنوع المنبر شدن:

دستور ساواک خوی به شهربانی شاهپور مبنی بر ممنوع المنبر بودن حجت الاسلام معادیخواه

به: ریاست شهربانی شاهپور  از: سازمان اطلاعات و امنیت خوی

تاریخ: ۳۷/۰۵/۲۱[۱۳۵۷] درباره: عبدالمجید معادی خواه پیرو ۱۲۳۷-۳۷/۴/۲۸[۱۳۵۷] خواهشمند است دستور فرمائید از منبر رفتن نامبرده جلوگیری و یاد شده را در محل سکونتش تحت نظر قرار داده و ارتباط تلفنی وی را با خارج قطع و نتیجه را نیز به این سازمان اعلام دارند.  رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خوی و شاهپور شفیعی.

سردرگمی فرماندار ، قصد قتل و آمدن حکم انتقال:

… در حالی که شهربانی و فرمانداری شاهپور کلافه شده بودند و حل معمای شهر را در تلاش هایی خنده آور چون تشکیل پرونده ی شروع به قتل جستجو می کردند، آه و فغان فرمانداری اثر بخشید و دستور انتقال تبعیدی شاهپور به جیرفت به آنان ابلاغ شد.

انتقال به جیرفت ، خشم مردم و نتیجه عکس رژیم از تبعیدها:

… انفجاری دور از انتظار اگر امروز روزنامه های مربوط به رمضان سال ۵۶ را ورق بزنیم، در میان خبرهای آن روز، درگیری جوان های شاهپور را با رژیم می بینیم که در آن، شیشه ی بانک هایی شکسته شد. شماری از دوستان تبعیدی که بیش و کم از مسائل شا هپور اطلاعی داشتند، با دیدن آن خبر، از نقش تبعیدها و نتیجه ی معکوس آن در سمت و سوی گسترش جنبش  به شگفتی آمده بودند! به ویژه، آیت الله خامنه ای بیش از دیگران از جزئیات آن شهر (سلماس) با خبر بودند (به سبب دوستی که میان او و حجه الاسلام غفاری در ایرانشهر پدید آمده بود).

… خبر این انفجار خشم نسل جوان را در شاهپور که در مطبوعات رژیم نیز بازتابی داشت نخستین بار در جیرفت از ایشان (آیت الله خامنه ای) شنیدم. فرصت را مغتنم می شمارم و نکته ای ظریف را با اشاره یادآور می شوم نقش تبعیدی ها در تبعیدگاه ها، با میزان اختناق، نسبتی شگرف و دور از باور داشت. رژیم شهرهایی را به عنوان تبعیدگاه برمی گزید که به ظاهر با مسائل جنبش بیگانه می نمود! بی خبر از این نکته روانی اجتماعی که هر قدر سایه ی اختناق سنگین و سنگین تر باشد، تأثیر پیام جنبش گسترده تر و ژرف تر خواهد بود.

… شهربانی شاهپور با بهره گیری از تجربه هایی در ابراز عواطف نسبت به تبعیدی ها سخت کوشید: انتقال مرا با چنان سرعتی به انجام رساند که برایم هیچ فرصتی ارتباطی با مردم فراهم نشود. غافل از این که با چنان شیوه ای بیش از پیش زمینه ی انفجار خشم مردم را فراهم می کند.

… با چنان دست پاچگی مرا به سوی جیرفت اعزام کردند، که نتوانستم با خانواده ام خداحافظی کنم! رفتار مأمورانی که من را در خیابان غافلگیر کردند و بی درنگ به ساواک خوی فرستادند، بیش از هر چیز به آدم ربایی شباهت داشت! هر چه بیشتر کوشیدم که آنان را قانع کنم که با خداحافظی ام با همسر و فرزندان موافقت کنند، کمتر نتیجه گرفتم. روشن بود که به مأموران دستور داده شده است که شتاب زده عمل کنند. نوشتنی است که ساواک، در شاهپور شعبه ای نداشت. شعبه ی ساواک در خوی بود و در پیوند با سرنوشت تبعیدی ها، نهادی جز ساواک تأثیر گذار نبود. فرمانداری در حوزه هایی که ساواک شعبه ای نداشت- نقش ساواک را بر عهده داشت.

اسناد:

گزارش شهربانی شاهپور در مورد سخنرانی حجت الاسلام معادیخواه در مسجد ملی

از شهربانی شاهپور

به: فرماندار و رئیس کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان شاهپور

عبدالمجید معادیخواه پیرو شماره ۷۲- ۲۸- ۸۸/۰۵/۰۴- ۲۵۳۷/۰۳/۲۷ [۱۳۵۷] برابر گزارش یگان وابسته، واعظ تبعیدی ساعت ۲۲:۰۰ مورخه ۲۵۳۷/۰۳/۲۷ [۱۳۵۷] در وسط نماز جماعت در مسجد ملی سخنرانی و اظهار داشته آقایان چرا حق تان را نمی گیرند چرا مقابله نمی کنید چرا دولت مشروب خواری و قماربازی و عیاشی را قدغن نکرده ولی نماز خواندن و راه دین رفتن و گوش دادن به حرف های مجتهد را قدغن کرده است چرا امروز مجتهد اعلامیه هائی صادر و در تمام مسجد پخش شده بود که باید مردم مغازه های خود را به احترام شهدای واقعه چهلمین روز قم بسته و در منزلشان بمانند و عزا بگیرند ولی متأسفانه همه به عنوان مختلفه بازکردند مگر شما ها دین ندارید و تقلید نکرده اید؟ هر کس حرف های مجتهد را انجام ندهد کافر محسوب می شود چرا باید دولت به ملت خود زورگویی نماید مگر در تمام روزنامه و مجلات و رادیوها و تلوزیون ها نمی گوید همه مردم آزاد است پس کو این آزادی که ما نداریم بعد از سخنرانی دعا کرده و بعداز خاتمه نماز جماعت به اتفاق یکی از حاضرین در مسجد، بیرون آمده و مشغول گردش در خیابان پهلوی مراتب جهت آگاهی و هرگونه اقدام مقتضی با توجه به اوضاع و احوال فعلی اعلام می گردد.

رئیس شهربانی شاهپور- سروان پیروزگر

گزارش شهربانی شاهپور از سخنرانی حجت الاسلام معادیخواه در مسجد ملی

از: شهربانی شاهپور

به: فرمانداری و رئیس کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان شاهپور

عبدالمجید معادیخواه برابر گزارش مربوطه نامبرده بالا ساعت ۲۲:۰۰مورخه ۲۵۳۷/۰۴/۱۰ [۱۳۵۷] جهت برگزاری نماز جماعت وارد مسجد ملی شد پس از به جا آوردن نماز شام به طور ایستاده مشغول سخنرانی شد و اظهار داشت آخرین وصیت حضرت علی علیه السلام این بود که باید از یتیمان مواظبت نمائیم ولی این مواظبت دو جنبه دارد یکی این که کودکی پدرش را از دست می دهد و دیگری این که در اثر بی کفایتی زماندار وقت مردم یتیم می شوند و در این جاست که علما وظیفه سنگینی به عهده دارند و ضمناً در مورخه ۲۵۳۷/۰۴/۰۵ نیز در سخنرانی خود در مورد آخرین وصیت حضرت علی علیه السلام در مورد مواظبت از یتیمان اظهار داشت امروزه تمام مردم مخصوصاً جوانان درباره دین اسلام یتیم هستند. مراتب جهت آگاهی و هرگونه اقدام مقتضی اعلام می گردد.

رئیس شهربانی سروان پیروزگر

گزارش شهربانی شاهپور به ساواک خوی در مورد فعالیت های حجت الاسلام معادیخواه

از: شهربانی شاهپور

به: ریاست ساواک شهرستان خوی

عبدالمجید معاد خواه فرزند حسین محکوم به اقامت اجباری در شهرستان شاهپور بازگشت به نامه شکماره ۱۰۱۶- ۲۵۳۷/۰۲/۲۹ [۱۳۵۷] با توجه به صورت جلسات کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شماره های ۱۵۸/م- ۲۵۳۷/۰۲/۱۴ [۱۳۵۷] و ۲۰۸/م- ۲۵۳۷/۰۳/۳۱ [۱۳۵۷] که جهت بررسی و اتخاذ تصمیم در مورد اعمال و رفتار وی تشکیل گردیده که در هر دو جلسه با توجه به سوابق موحود و تصمیم اعضای کمیسیون تغییر مکان فوری وی از این شهرستان پیشنهاد گردیده که اخیراً نیز طبق نامه شماره ۹۵۷- ۲۵۳۷/۰۳/۲۳ [۱۳۵۷] آن سازمان قرار بود وی به انارک تغییر مکان داده شود که هنوز تحت پیگرد است. علیهذا واعظ و ذکور تا کنون به بالای منبر نرفته و سخنرانی های وی در وسط نماز جماعت می باشد که با نگرش به سوابق امر بدو ورود نامبرده بالا در مسجد جامع پیشنمازی می نمود که این شهربانی از مراجعه وی به مسجد جامع بنحو مقتضی جلوگیری که وی همان موقع به مسجد ملی مراجعه و در آنجا پیش نمازی نمود چون بوسیله هیئت امنای مسجد بسبب جلوگیری از پیش نمازی وی در مسجد ملی نیز به فرش ها مسجد به بهانه تعمیر جمع گردید وی در قسمت بالای مسجد (قسمت زنانه) نمازگزارد و طبق معمول در وسط نماز جماعت به طور اختصار سخنرانی می نماید چون واعظ مذکور تمام اقداماتی که انجام می دهد ضمن رعایت احتیاط و جنبه قانونی آن هدف اصلی وی کشاندن دستگاه انتظامی به جلو مساجد و بستن درب مسجد می باشد و هر گونه اقدام در مورد عمل خلاف را رنگ مذهبی می دهد که این شهربانی با توجه به اوضاع منطقه تاکنون ضمن کنترل و مراقبت بیشتر تمام اعمال و اقدامات او را نیز جهت هرگونه اقدام به مراجع ذینفع منعکس نموده. با عنایات به اوضاع و شرایط وی و شهر در مورد نحوه اقدام در خصوص موارد مندرج در نامه شماره فوق آن سازمان منوط به اتخاذ تصمیم کمیسیون می باشد. لذا با توجه به موارد فوق و سوابق امر چنان که نیازی به جلوگیری از پیش نمازی و سخنرانی وی هست کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی تشکیل تا در مورد نحوه اقدام اتخاذ تصمیم و اقدام لازم به عمل آید.

رئیس شهربانی شاهپور- سروان پیروزگر

گزارش شهربانی شاهپور مبنی بر اقدامات و فعالیت های تحریک آمیز حجت الاسلام معادیخواه

از: شهربانی شاهپور

به: فرمانداری و رئیس کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان شاهپور

نامبرده بالا در ساعت ۲۱:۴۵ مورخه ۲۵۳۷/۰۵/۰۸ [۱۳۵۷] در مسجد ملی به طور ایستاده سخنرانی و اظهار داشت امر به معروف و نهی از منکر بالا از جهاد ملی است به این علت اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد خوبیی ها از بین می رود و بدی ها جای خوبی ها را خواهد گرفت و در نتیجه یک حکومت مستبد به وجود می آید که برخلاف مقررات اسلام می شود در آخرین سخنرانی خود به عنوان دعا اظهار داشت (به امید به وجود آمدن یک حکومت اسلامی) حاضرین در مجلس با صدای بلند گفتند انشاالله سپس از مسجد با یک نفر روحانی که میهمان او بود به طرف منزلش رفتند. مجدداً در ساعت ۲۱:۵۰ مورخه ۲۵۳۷/۰۵/۰۹ [۱۳۵۷] در مسجد ملی به طور ایستاده سخنرانی و اظهار داشت هیچ وقت امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید بدانید که حکومت شما به دست اشرار می افتد آن وقت اشرا به شما حکومت خواهند کرد سپس اظهار داشت این نهضت اسلامی که شروع شده اگر انشاالله به ثمر برسد آن وقت تازه اول کار است و در آن وقت است که دگر میکروبی وارد نظام اسلامی شد باید همه  مسلمانان بسیج بشوند تا آن را از جامع اسلامی کنار بزنند ضمناً نامبرده فوق در این مدت تبعیدی مریدان زیادی به دور خود جمع کرده که اکثر آنان از تیپ جوان هستند و علناً و غیر مستقیم آن ها را تحریک می نماید مراتب جهت آگاهی و هرگونه اقدام مقتضی اعلام می گردد.

رئیس شهربانی سروان پیروزگر

گلایه ی فرمانداری شاهپور از فرمانداری قم در مورد تعیین وضعیت حجت الاسلام معادیخواه در شاهپور به دلیل اقدامات و فعالیت های نامبرده

به :وزارت کشور

از: استانداری آذربایجان غربی فرمانداری شاهپور

مقام معظم استانداری آذربایجان غربی محترماً پیرو ۲۹۷/م- ۲۵۳۷/۳/۲۸ [۱۳۵۷] با تقدیم فتوکپی گزارش ۷۲ -۲۸-۸۸۵/۴- ۲۵۳۷/۲/۲۸ [۱۳۵۷] شهربانی شاهپور به استحضار عالی میرساند. که فرمانداری قم بدون توجه به مکاتبات عدیده کتبی و تلگرافی و مکاتبات تلفنی در خصوص اخذ تصمیم مقتضی درباره عبدالمجید معادی خواه محکوم علیه کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم و نظریه ادامه عملیات تحریک و تهیج مردم که موجباتی فراهم نموده تا نامبرده فوق روز به روز جری تر شده و دامنه فعالیت ها و اقدامات ضد ملی را مرتباً گسترش دهد. مستدعی است از طریق وزارت کشور تذکرات لازم به فرمانداری قم داده شود تا در اسرع وقت و قبل از حدوث اتفاقات ضدامنیتی در منطقه در مورد وی اقدام عاجل به عمل آید بدیهی است در صورت ادامه روش فعلی فرمانداری قم مسئولیت عواقب هر گونه اغتشاش و ناامنی احتمالی منطقه به عهده آقای فرماندار قم خواهد بود.

فرماندار و رئیس کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان شاهپور- محسن شافعی

گزارش شهربانی شاهپور مبنی بر فعالیت های حجت الاسلام معادی خواه در این شهر و مستأصل ماندن از کنترل نامبرده

از: شهربانی شاهپور

به: تیمسار ریاست شهربانی استان آذربایجان باختری رضائیه (دایره اطلاعات)

عبدالمجید معادی خواه فرزند حسین واعظ تبعیدی پیرو شماره ۷۲- ۲۸- ۸۸۵/۴- و ۲۵۳۷/۰۲/۲۰ [۱۳۵۷] مقام عالی را آگاه می سازم نظر به این که در اثر تحریکات و تبلیغات سوء نامبرده فوق که به طور ماهرانه در پوشش مذهب و انجام فرایض دینی به عمل می آورد هر روز به تعداد جوانان به اصطلاح مرید نامبرده که در وقت نماز جماعت وسایر اوقات به دور وی جمع می شوند افزوده می شود و احتمالاً چنانچه در روزهای آینده نیز از عمل وی جلوگیری نشود به تعداد آن ها اضافه خواهد شد و با عنایت به این که تذکرات این شهربانی هیچ گونه تأثیری در روحیه وی ندارد و صراحتاً اظهار می دارد این کارها مربوط به آزادی فردی من می باشد و شما هر عملی که درباره ی من می توانید انجام دهید. و با توجه به اوضاع و احوال کنونی در صورت اعمال شدت عمل، امکان دارد موجب تحریک و دادن انگیزه به طرفداران وی شده و ناراحتی هائی به وجود آورد. لذا مراتب معروض مستدعی است امر و مقرر فرمایند با توجه به مفاد گزارشات قبلی در مورد وی ضمن اتخاذ تصمیم مقتضی نظریه عالی را سریعاً امر به ابلاغ فرمایند که به چه نحوی با نامبرده رفتار شود.

رئیس شهربانی شاهپور سروان پیروزگر

 

لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=129389

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.