نجیبه معصومی سرای؛ دیگر نه قلم توان ترسیم دارد، نه دوربین توان ثبت. فاجعهای که امروز در غزه در حال وقوع است، از مرزهای تصویر و واژه عبور کرده است، دیگر نمیتوان با نگارش گزارشی یا تنظیم گزارشی میدانی از دردهای کودکان غزه کاست.
دیگر حتی اشک هم تسکین نیست؛ گریههایی که پشت صفحهها و لنزها مینشینند، تنها تکرار بیثمر اندوهیاند که جهان را فراگرفته، اما هنوز ارادهای برای توقف آن شکل نگرفته است.
غزه امروز، بیش از هر زمانی، صدای خفه شده حقیقت در میان هیاهوی سیاست و سکوت سنگین رسانههای مدعی آزادی است کودکانی که در زیر آوار نفسهای آخرشان را میکشند، مادرانی که تکههای پیکر فرزندانشان را به آغوش میگیرند، و پدرانی که با دستان خالی خانهای دیگر را از دست میدهند؛ اینها واقعیتهایی هستند که حتی دوربینهای حرفهای نیز از ثبت کامل آن ناتوانند.
در برابر این جنایت آشکار، سکوت بسیاری از مدعیان حقوق بشر، رسوایی تاریخیای را رقم زده است کسانی که در برابر کوچکترین حادثه در گوشهای از جهان، کمپینهای بینالمللی به راه میاندازند، حالا در برابر قتل عام سازمانیافتهای که با بمبهای هوشمند و حمایتهای سیاسی صورت میگیرد، یا سکوت کردهاند یا به توجیه جنایت مشغولاند.
دیگر قلم و دوربین، تنها نمیتوانند بار این فاجعه را به دوش بکشند. جهان نیازمند قیام وجدانهاست، هر انسان آزادیخواه و صاحب اندیشهای، باید امروز با تمام وجود در برابر صهیونیسم افسارگسیخته بایستد؛ صهیونیسمی که نهتنها خاک و خانه را ویران میکند، بلکه وجدان جهانی را نیز به چالش کشیده است.
در چنین شرایطی، بیتفاوتی، خود نوعی مشارکت در جنایت است. باید به میدان آمد، حتی اگر میدان، یک صفحه مجازی باشد یا تریبونی کوچک در محلهای دورافتاده، باید از حقیقت گفت و پرده از چهره واقعی اشغالگران برداشت باید به نسل جدید یاد داد که فلسطین تنها یک نام جغرافیایی نیست؛ نماد ایستادگی، مقاومت و فریاد خاموش عدالتطلبی است.
امروز، اگر من و تو نیز مانند بسیاری دیگر خاموش باشیم، فردا فریادهای کودکانمان در جای دیگری از این جهان شنیده نخواهد شد باید صدای غزه باشیم، حتی اگر این صدا از گلوی بریدهمان برخیزد چراکه دشمن، همانگونه که در غزه خانهها را ویران میکند، در سکوت ما نیز امید به مقاومت را میخشکاند.
در برابر این حجم از قساوت، اگر خون لازم است، من آمادهام. آمادهام تا با ریختن خونم فریاد مظلومیت غزه را به گوش جهانیان برسانم. شاید آن زمان، افکار عمومی جهان بیدار شود. شاید آن وقت، کسی از خود بپرسد که این حجم از وحشیگری چگونه در قرن بیستویکم ممکن شده است؟ شاید دیگر نتوان چهره کودک بیسر غزه را نادیده گرفت.
مقاومت، تنها از پشت سنگر و سنگ نمیگذرد. گاهی قلم، گاهی فریاد و گاهی حتی اشک، خود نوعی سنگر است. اما امروز، آنچه بیش از هر زمان نیاز داریم، ایمان به انسانیت و جسارت ایستادن است. اگر برای ایستادگی باید هزینه داد، باید آماده بود؛ چون حقیقت، ارزش آن را دارد.
بیایید سکوت را بشکنیم، حقیقت را فریاد بزنیم و ثابت کنیم که هنوز در این جهان، انسانهایی هستند که اگرچه سلاحی در دست ندارند، اما دلشان برای عدالت میتپد و خونشان برای مظلوم میجوشد.