• امروز : سه شنبه - ۲ اردیبهشت - ۱۴۰۴
  • برابر با : 24 - شوال - 1446
  • برابر با : Tuesday - 22 April - 2025

مرتضی بخواب که علی بیدار است!

  • کد خبر : 129624
  • ۰۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۰:۰۰

دنیای راه راه نوشت:   بعد از گذشت دو دهه از جنگ ، باید تأسف خورد به حال کسانیکه در سایه سار آرامشی که حاصل از جانفشانی‌های قهرمانان ملی این کشور است، شکر عافیت می‌خورند و نمک بر زخم آنهایی می‌زنند که در این راه از جان خود گذشتند. برخی چه خوب یاد و خاطره آن سرافرازان […]


دنیای راه راه نوشت:

 

بعد از گذشت دو دهه از جنگ ، باید تأسف خورد به حال کسانیکه

در سایه سار آرامشی که حاصل از

جانفشانی‌های قهرمانان ملی این کشور است،

شکر عافیت می‌خورند و نمک بر زخم آنهایی می‌زنند

که در این راه از جان خود گذشتند.

برخی چه خوب یاد و خاطره آن سرافرازان را

در سالروز آزادسازی خونین شهر گرامی داشتند.

اگر نگاه داشتن احترام آن معلم عشق نبود،

اگر حفظ حرمت شهیدی چون مطهری نبود ؛

خیلی پیشتر از این باید به برخی احوال و اقوال آقازاده ایشان پرداخته می‌شد.

ما هر چه می‌خواهیم احترام آن معلم نمونه انقلاب، مطهری مطهر را حفظ کنیم

و جواب آقازاده ایشان را ندهیم، انگار نمی‌شود.

من اگر بخواهم اعداد انقلاب را از ۵۷ تا ۹۲ بشمارم،

علی مطهری بین این همه اعداد ثقیل، عددی محسوب نمی‌شود.

من بیشتر صفحات کتاب انقلاب را خوانده ام، اما در این بین نامی از علی مطهری ندیده ام.

نشنیده ام که خاک سرزمین‌های نور جنوب،

رد پایی از علی مطهری را در ذهن سیال رمل هایش به خاطر داشته باشد.

آن روزها اگر جسم جلیلی – مثل خیلی‌ها که صدها کیلومتر از جبهه دور بودند – سالم می‌ماند،

اگر پای جلیلی برای دفاع از کشور در کربلای ۵ توی شلمچه قطع نمی‌شد،

معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار بعضی‌ها بود.

بگذار منطقی‌تر بگویم؛ آن سال‌ها که برخی در بحر فلسفه هستی،

دنبال چیستی دنیا و چرایی جهان و ادله کافی برای اثبات خدا بودند،

سعید آنقدر مرد بود که برای دفاع از آرمان‌های امام و انقلاب، برود سوی جبهه ها.

جلیلی مثل خیلی‌ها اسیر مدرک نبود اما به این درک رسیده بود که حریم کشور و انقلاب مدافع می‌خواهد.

جلیلی با یک پا راهی را تا انتها رفت که بعضی هنوز به ابتدای آن هم نرسیده اند.

جلیلی در جنگی حماسی یک پایش را برای حفاظت از درخت انقلاب فدا کرد

و حالا در عرصه دیپلماسی با پای دیگرش، می‌دود برای به ثمر نشاندن درخت انقلاب.

سعید در این چند سال همه تلاشش این بود تا گاف دیپلماتیک دولت‌های گذشته را جبران کند.

او برخلاف اسلافش، بجای صاف کردن بدهی ایران به غرب، غرب را بدهکار ایران کرد.

خوب شد جلیلی «جبهه رفتن» و «اهل جهاد بودن» خود را همچون برخی در بوق و کرنا نکرد،

آنوقت چه‌ها که به او روا نمی‌داشتند.

پای مصنوعی جلیلی، از «وجود ذهنی» برخی‌ها طبیعی‌تر است.

«دکترای فلسفه و کلام» بخورد توی سر کسی که ادب کلام و نزاکت گفتار را نمی‌داند.

آدم دیپلم حسابداری هم نباشد، اما دو کلام حرف حساب بزند.

 آخر چگونه می‌شود با مبانی فکری مکانیکی، به حقایق متافیزیکی رسید؟

راستی آقای مطهری، گفتید مدرکتان دکتراست؟

منطق ایجاب می‌کند که یک دکتر، تجزیه و ترکیب و سطح تحلیلش در مسائل مختلف

و ادبیات گفتاری اش از عامه مردم و تحصیلکردگان مادون خود، قدری قوی‌تر و پخته‌تر باشد.

اما توی افکار و حرف‌های شما یک نپختگی ادبی- عقیدتی احساس می‌شود.

امروزه آدم آنقدر که سفسطه را در کلام مدعیان فلسفه حس می‌کند، از سوفسطائیان سراغ ندارد آن را.

هر کس نهال سیب اندیشه اش را در باغستان صدرا کاشت، بعد از گذشت چند سال درخت باورش بارور شد.

نمی‌دانم چرا سیب کال اندیشه شما نمی‌رسد.

این حرف‌های نسنجیده و کورکورانه و از روی حب و بغض از شما به هیچ عنوان قابل هضم نیست.

عقل سالم در بدن سالم می‌تواند باشد،

اما قرار نیست هر که جسمش سالم است، عقل سالمی هم داشته باشد.

آدم بدنش ناقص باشد، اما درک و فهمش کامل باشد.

مگر خرازی نبود که در جبهه با یک دست علمداری می‌کرد.

گفتم علمدار، گفتم دست… آخر مگر علمداری دست هم می‌خواهد؟

علمداری غیرت می‌خواهد.

عباس دست نداشت، اما سوار بر اسب، تا آخرین لحظه بی دستی، هم مشک را در بر داشت و هم علم را.

اصولا بی دستی برای علمدارها نقص محسوب نمی‌شود.

نداشتن دست برای علمدار‌ها فرصت است تا تهدید.

بگذار شاهد بیاورم، عباس بی دست بود، اما تا اسم علمدار می‌آید همه یاد پسر ام البنین می‌افتند.

به داشتن و نداشتن پا نیست، آدم باید وجودش را داشته باشد، که البته برخی‌ها از داشتنش محروم اند.

کما اینکه در دولت‌های پیشین، دوستان امروز مطهری در عرصه سیاست خارجی غیر از دو پایی که داشتند،

دو پای دیگر هم قرض کردند و به سرعت می‌دویدند، البته در هنگامه عقب نشینی!

اما جلیلی با یک پا آنقدر با سرعت پیش روی کرد که خود دشمن هم باور نمی‌کرد این حمله غافلگیرانه را!

این هم از سرعت جلیلی!

آقای مطهری!

امام خامنه ای اما بیشتر از اکسیژن، هوای شما را دارد.

بخت با شما یار است که طرف حساب تان ابرمردی ست

که به «جذب حداکثری» معتقد است و تمام تلاشش بر«دفع حداقلی» است.

لطفا برای رسیدن به هدف خود اینقدر از امام خمینی مایه نگذارید!

شکی نیست اگر عمر امام به این دنیا بود، در واکنش به گستاخی شما همان پاسخ «غلط کردید» را می‌داد.

 پای خود را از گلیمتان دراز‌تر نکنید.

پایی که جا ماند، شرف دارد به جایگاهی که با این پافشاری برای آدم برقرار بماند.

سعید جلیلی مرد بود که رفت جبهه، شما همان بهتر که تیتر یک روزنامه‌ها و سایت‌های زرد باشید.

سید محمد رضی زاده 

8805954900989560759

 

لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=129624

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.