به گزارش اروم نیوز،سلام جناب عبدالرضا( رحمانی فضلی)
?در سفرتان به آذربایجان( شرقی) و در جمع خبرنگاران و در کنار صدها جمله که فرمودید، نظرمان به آن قسمت از فرمایشتان که اظهار داشتید: سه فوق لیسانس بیکار در منزل دارید،( سلام برسانید) جلب شد، و نیز برق از چشمان( مست و خمار) ملت آنهم در دوران (پر شور و شعف) پسابرجام ربود.( الان برق چشم نداریم ربوده شده)
از شما چه پنهان که بارقه های امید بخش این خبر از بسیاری خبرهای، دولت( پر گشایش) منورتر بود. از اخباری چون: ” از رکود گذشتیم”(خخخخخخ….)، یا حتی بیشتر از نوید کلام شیوای! رئیس جمهور که گفت: امسال ۹۳ نیست، ۹۲ نیست، ۹۱ هم نیست بلکه ۹۴ هست و سال بعد ۹۵ خواهد بود( عجب!! واشگفتا ) ، و حتی( و حتی تر) مسرت بخش تر از پایان صد روز معروف و حل جمیع مشکلات مردم خوب و پر حافظه کشورمان( خخخخخخرچ… توجه کردین فقط صد روز)، خدای ناکرده سوتفاهم نشود( اگر شد هم شد)، شادمانی ما نه بخاطر بیکاران شما( دقیقا به همین خاطر) که از بابت این است که ملت برای اولین بار در یک شاخصه اجتماعی با وزیری آنهم در دولتی که دریافتی مدیرانش( درییاافتی ها، یه چی میگم یه چی میشنوی) در حدِ برو بالا، بالاتر، بالاتر … هم طراز شده اند. و از اینکه در این شاخص مهم و سنگین در حد وزارت هستیم، شادمانیم( به نوعی همه مان وزیریم).
و اما چند نکته ظریف( منظور نکته ریز و دقیق نه محمد جواد ظریف): اول اینکه این شباهت و نزدیکی شما و ملت از اندکی مغایرت رنج می برد( دقیقا اندکی) آنهم فاصله دریافتی شما با ملت است، چرا که به جرات میتوان گفت با دریافتی شما آقازاده های شریف شما علی الظاهر فعلا انگیزه یابیدن شغلی ندارند( شاید هم پستی، دانشگاهی، عضویت اتاقی و… نمانده که انگیزه داشته باشند) و عطای سحرخیزی و کار را به لقایش بخشیده اند( ایثار) و قناعت کرده اند به جیب بابا، در حالیکه ملت در دوران پسابرجام علاوه بر فشار مضاعف بیکاری( لابد اینهم میراث دولت قبله ) صد مشکل دیگر را هم می تحملند( خب بروند به جهنم).
دوم اینکه دلمان به حالتان سوخت(سوختگی درجه سه) آنجا که وزیری چون شما که در راس مهمترین وزارت خانه دولت(پر افتخار پسابرجام)، از تغییر ملاک ومعیارهای پذیرش در سیستم دولتی بی خبر است و نمی داند که جای شایسته و سالاری و گزینش و آزمون و مصاحبه و مدرک و تحصیلات( کلهم ” کشک”) را فعالیت در ستادهای تبلیغاتی و انتخاباتی گرفته و خلاصه اینکه همانگونه که از رکود گذشته ایم( دو هزار بده آش به همین خیال باش) از شایسته سالاری نیز گذشته ایم( ویییییییییییییییییییین.. میگ میگ).
در دوران ” ستادسالاری” هستیم و بدانید و آگاه باشید؛ که آن مدرک فوق لیسانس( خخخخخخ) ( خخخخخخخخخخخخخ) که با افتخار دم از آن برای فرزندانتان زده اید اسباب خنده ملت شد( رجوع کنید به: خخخخخخخ) چرا که امروز جز این کاربردی ندارد، خلاصه اینکه اگر مدرکی، ابلاغی، عکسی، شالی، … دال بر حضور آقازاده ها در ستادی ( ترجیحا سبز یا بنفش) را هست، فالفور بفرستید جذب شوند (در حد “روابط عمومی”)، در صورتی که دود و دم تهران ( از نوع بالاشهر سرسبز و خوش آب و هوایش) به ایشان نسازد( بروند آمریکا پیش بچه های فریدون و ظریف)، فرمانداری تکاب که اتفاقا زیر مجموعه (وزین)جناب تان است، آمادگی دارد فرزندان (برومندتان) را پذیرش نموده و در پستی بکار گیرد.( هر چند ستاد تکاب یه کوپن داشته توی استان که اونم خرج آقازاده رئیس یکی از ستادها شده و الان سه سال دعواست بین اعضای فعال ستاد که چرا بچه های ما و بعضا خود ما سرمان بی کلاه مانده و از جایمان تکان نخوردیم و… ) اما شما بفرست بادمجان دور قاب چینی پیدا میشود جایش را به او بدهد( سرمایه گذاری).
ومن الله توفیق
امضا( یا اثر انگشت)
الف، ب، پ …
انتهای پیام/