به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «اروم نیوز»؛ حجتالاسلام مهدی شاهیزاده پژوهشگر اندیشکدههای غدیر و امامتشناسی در یادداشتی نوشت: در طول تاریخ، جریانهای متعددی همچون امتیها، فرقه حجتیه، اندیشه اسلام منهای روحانیت، قرائتهای سکولار از دین و حتی پروژههای مهندسیشدهای نظیر «اسلام آمریکایی» و «شیعه یا سنی انگلیسی» تلاش کردهاند با حمایت مستقیم یا غیرمستقیم استعمار پیر و نظام سلطه، دین اسلام را به یک مکتب صرفاً فردی و عبادی فرو بکاهند.
در واقع، آنها به دنبال حذف سیاست از دین و معرفی دین بهعنوان امری صرفاً شخصی و منزوی هستند؛ چرا که جامعه سکولار، جامعهای مطلوب برای نظام سرمایهداری، فساد ساختاری و استعمار نوین است.
یکی از پایههای مقابله با این پروژه، بازخوانی دقیق پیام غدیر است. مسئله غدیر و امامت از مسلمات تاریخ اسلام و متواترات روایی است به گونهای که اهل سنت و شیعه به تواتر آن اذعان دارند و بهدرستی از غدیر بهعنوان یکی از بزرگترین اعیاد اسلامی یاد شده است. اهمیت غدیر تنها در یک اعلام ولایی خلاصه نمیشود، بلکه نقطه اتصال سیاست، مردمسالاری دینی، و دین در عرصه حکومتداری است.
رسول خدا (ص)، در روز غدیر و به دستور الهی، با معرفی امیرالمؤمنین علی(ع) بهعنوان ولی و امام امت اسلامی، رسالت خویش را به اتمام رساند. آیه «الیوم اکملت لکم دینکم…» دقیقاً در همین موقع نازل شد و بیانگر آن است که بدون طرح مسئله امامت، دین ناقص است. بنابراین، غدیر بهمعنای تبلور دین کامل، الگوی حکومت اسلامی و ترسیم شاخصهای حاکم اسلامی است.
بر همین اساس، قرآن کریم از یأس و ناامیدی کفار در روز غدیر سخن میگوید؛ چراکه آنها تصور میکردند پس از رحلت پیامبر، اسلام در عرصه مدیریت سیاسی دچار خلأ خواهد شد. معرفی امام علی(ع) تمام این توطئهها را نقش بر آب کرد. ائمه اطهار(ع) نیز در امتداد این مسیر، سد محکمی در برابر تحریف و سکولاریزهسازی دین بودند.
متأسفانه برخی امروز نیز گرفتار همان خطای تاریخی شدهاند که در عصر امیرالمؤمنین(ع) برخی معاویه را سیاستمدارتر از علی(ع) میدانستند. حضرت در خطبه ۲۰۰ نهجالبلاغه، با صراحت پاسخ میدهند؛ «به خدا سوگند، معاویه از من زیرکتر نیست، ولی او اهل غدر و فجور است…» و در ادامه با تبیین مرز اخلاق سیاسی با فریبکاری، مکتب سیاسی امامت را از نفاق سیاسی اموی جدا میکند.
غدیر، «دانشگاه حکومتداری اسلامی» است در آن روز، پیامبر(ص) با معرفی معیار حاکم در تراز جامعه اسلامی، تبعیت از امام عادل، و شاخصهای وحدت امت اسلامی، مسیر آینده را ترسیم کردند. اگر امت به پیام غدیر عمل میکرد، هرگز دچار تفرقه، جنگ و تحریف نمیشد.
سیر تاریخی نظریه ولایتفقیه نیز از همین نقطه آغاز میشود. ائمه معصومین(ع) در نبود خود، به ضرورت تداوم خط امامت از طریق فقهای جامعالشرایط تأکید کردهاند. در طول تاریخ نیز فقهایی همچون محقق کرکی در دوره صفویه، وحید بهبهانی، فیض کاشانی، کاشفالغطاء و محقق اردبیلی، پایههای نظریه ولایت فقیه را شکل داده و در دوره مشروطه بهگونهای آن را بسط دادند.
هرچند در آن دوران، فقیه بر رأس حکومت نبود، اما اثرگذاری ولایت فقیه را در مقاطع حساس تاریخ، از جمله در فتواهای ضد استعماری همچون تحریم تنباکو مشاهده میکنیم. امام خمینی(ره) با جسارت، عمق دینی و درک عمیق از زمانه، این نظریه را عینیت بخشید و «ولایت فقیه مطلقه» را بهعنوان ستون نظام اسلامی در برابر اندیشههای انحرافی و مدلهای غربگرا مطرح کردند.
امروز، تجربه ما نشان داده تنها نظامی که توانسته در برابر استعمار و استکبار بایستد، نظام مبتنی بر ولایت فقیه است. تلاش روزافزون دشمنان برای تخریب مرجعیت دینی و تضعیف نهاد ولایت، خود گواهی بر عمق تأثیر این تفکر در احیای اسلام ناب محمدی(ص) است.
غدیر، نه یک خاطره تاریخی، بلکه نقشه راهی زنده و جاری برای اداره جامعه اسلامی، وحدت امت، و مقابله با طواغیت عصر است. آنگونه که امام علی(ع) فرمودند: «وَاللَّهِ مَا مُعَاوِیَهُ بِأَدْهَى مِنِّی»؛ این کلام، امروز هم در برابر سیاستبازان فریبکار عالم مصداق دارد؛ اگر امت با علی(ع) میماند، اسلام، وارث عزت سیاسی و اجتماعی حقیقی میماند.