ارومنیوز ـ ایران کشوری با منابع و ذخایر فراوان با اقلیم آب و هوایی متنوع است سرزمینی پهناور با پتانسیل لازم برای توسعه و پیشرفت است. طبعیتاش از شمال تا جنوب و شرق تا غرب فرق دارد با چند ساعت و گاهی با چند دقیقه اختلاف زمانی می توان این تفاوت را دریافت فرد می تواند در دامنه کوه ها و ارتفاعات شمال غرب برای اسکی روی ببرود و همان زمان با چند ساعت اختلاف اگر حوصله داشته و بخواهد خود را به سواحل خلیج فارس و دریای عمان در جنوب برای اسکی رو آب برساند و جت اسکی سوار شود.
ایران کشوری دلربا و زیبا است دل هر گردشگری را از کف می رباید و اگر بخواهیم از منابع و ذخایر آن و از جنگل ها و کوه هایش و از تنوع گونه های حیات وحش و و یژگی های انحصاری محیط زیست اش و از تنوع محصولات کشاورزی و … بگوییم دفتری بلند و قصه ای دراز گشته و از اهداف مورد نظر دور خواهیم شد.
اما آنچه که در این راستا قابل تامل و مدنظر است نگاهی اجتماعی به جامعه ایران با توجه به اهمیت ترکیب و تنوع اقوام، ادیان و مذاهب است در این رویکرد هدف بازنگری در شیوه تعامل و مشارکت سیاسی شهروندان است در کشور پهناور ایران هر کدام از اقوام با فرهنگ و آداب و سنن خاص خودشان با هم هم زیستی در صلح و صفا دارند در تعاملی به بلندای تاریخ و در پهنای تمدن ایران دارند کشوری که صاحب تمدن به عمر بشر است همیشه هر کدام از اقوام ایرانی در جایگاه خاصی از پازل بزرگی بنام امپراطوری ایران قرار دارند در طول تاریخ درکنار هم با آرامش خاطر و سلامت نفس حضور دارند.
در حقیقت جامعه ایرانی یک جامعه متنوع و پلورالیسم به تمام معنا است در ایران کثرت گرایی تیپ لوژی خاص خودش را دارد و پژوهشگران بزرگی که قصد مطالعه جامعه ایرانی را داشته و دارند بیشتر مواقع از پل های ارتباطی قطعات متنوع این پازل غفلت نموده و یا بی توجهی نموده اند در بسیاری موارد از تفسیر و توضیح اصول حاکم بر روابط گروه ها و طبقات اجتماعی بی اطلاع بوده و یا تعمدا از خمیر مایه این چیدمان غفلت نموده اند نخواستند و یا ندانستند که چگونه این مجموعه با یک توافق نانوشته در کنار هم قرار گرفته اند.
حتی در سال های اخیر با توجه به تنوع اقوام و گروه ها و گرایشات دینی، مذهبی و زبانی و چندپارگی فرهنگی جامعه ایرانی که همواره در گذزگاه تاریخ توانسته یک مزیت منحصر بفرد در ترکیب جامعه ایران باشد، مورد غفلت واقع شد که در اتفاقاتی اما این موضوع خود از یک پتانسیل بالقوه برادر سالهای پیش رخ داد می توان اثرات این غفلت ها را رویت نمود هر لحظه می توانست موجب سرباز کردن شکاف های بالقوه و یا تعمیق شدن شکاف های بالفعل در کشور شود غفلت از وضع موجود و چشم بستن به افق سیاست گزاری ها و برنامه ریزی های مدیران مدعی می تواند کشور را به مرحله پر خطر سوق دهد شکاف های اجتماعی در جامعه ایران غیر قابل اغماض است وخطرات ناشی از غفلت غیر قابل جبران است.
اگر چه با تامل و سیاستگزاری های صیحیح این تنوع و اختلاف سلایق خود می تواند ماده خام و منبع ایده آلی برای ایجاد همبستگی های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی باشد اما با کمی غفلت می تواند همانند سال های اول انقلاب اسلامی با تحریک دشمنان به عمیق تر شدن شکاف ها و ایجاد بحران منجر شود در فرصتی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به وجود آمد اقدامات بزرگ و کارهای بزرگی همانند استقرار «نظام جمهوری اسلامی» که تا آن روز بدیل نداشت انجام شد اما برای مشارکت همگانی و دستیابی به اهداف عالیه استقرار نظام جمهوری اسلامی نیاز به کارهای بیشتری است.
امام خمینی (ره) اهداف و آرمان های رفیعی داشتند و هدف از انقلاب ارایه یک الگوی ایده آل از حاکمیت دین در جهان بود هر چند که تا آنروز با توجه به برخوردهایی که با دین شده بود افکار عمومی جهان در شرق و غرب نسبت به این باور و ادعای با شک و تردید نگاه می کرد در آن فضا دوستان مضطرب و دشمنان منتظر بودند تا ببینند در آینده کارکرد و دستاورد این نظام بزرگ چه خواهد بود.
با همه این تفاسیر جهان دو قطبی آن روز نسبت به این نظام نو پا بدبین بود هر یک از قطبین سیاسی تا جاییکه در توان داشتند برای مقابله و تحدید این نظام کوشیدند. جنگ، تحریم، ترور، تخریب، بلوکه کردن دارایی ها، زیر پا گذاشتن کلیه کنوانسیون ها و قراردادهای بین المللی، تبلغ برعلیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، تحریک دشمنان داخلی و ایجاد چند دستگی در داخل کشور و دامن زدن به اختلافات قومی و قبیله ای تنها بخش کوچکی از اقدامات آنها بر علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بود ولی با لطف الهی تمامی پروژه هایی که جهان غرب و شرق برای براندازی این نظام تدارک دیده بودند در سایه الطاف الهی و همت همگانی ملت شریف و نجیب ایران با شکست مواجه شدند و روز به روز بر عظمت و بزرگی اش افزوده شد.
تا آنجا که به ملجا تمامی نهضت های رهایبخش در جهان تبدیل شد اما با فروپاشی بلوک شرق جهان غرب به رهبری و پیشاهنگی آمریکا دلبسته تر شدند و اقدام به یارگیری و جذب بعضی از کشورهای تازه استقلال یافته نمودند کدخدای خود خوانده جهان مغرورتر شد و با همراهی دول غربی برای مواجهه با ایران با حساسیت بیشتری وارد عمل شد و بر دامنه فشارهایش افزود در زمانیکه روسیه وارث اصلی شوروی و رفیق شفیق اش چین در تالم خاطر فروپاشی اتحادجماهیر شوروی در گیر بودند و سایر کشورهای جهان انگشت حیرت بدهان به نظاره نشسته بودند جهان غرب به رهبری امریکا پی در پی برای کشور ایران مشکل درست می کردند و از همه ابزارها و نهادهای بین المللی برای رسیدن به اهداف خود کمک می گرفتند البته نه اینکه اگر وضعیت این گونه نبود اینان از آزار و اذیت ایران دست بر می داشتند و ما به حال خودمان وا می گذاشتند.
چندین بار اقدام به ترسیم نقشه برای خاورمیانه نمودند و نظم نوینی برای جهان و نقشه خاورمیانه بزرگ و همچنین طرح تقسیم کشورهای خاورمیانه و ایجاد جنگ و اشوب در منطقه را ریختند با توهم ترس از اسلام برای ایجاد شکاف و آتش افروزی در خاورمیانه دست به تربیت و اجاره تروریست نمودند و چه هزینه هایی که از جیب مردم منطقه برای ایجاد جنگ و خونریزی و برادرکشی در بین مسلمانان ننمودند درآمدهای حاصل از فروش نفت در خاورمیانه به جای هزینه شدن برای عمران و آبادانی منطقه برای تخریب زیرساخت ها در کشورهای مسلمان نمودند و با ایجاد جنگ و آشوب به رعب و وحشت در منطقه دامن زدند صد البته بخش اعظم این بازی ها برای القا ایران هراسی در منطقه است.
در همه احوال مردم ایران در همه این مدت تمام قد در کنار مسئولین حضور سبز داشتند و هیچوقت از حمایت آنها غفلت ننمودند حتی در هنگامه جنگ و نبرد برای دفاع و یا در روزگار تحریم ها و ترورها، همواره مردم در معیت مسئولین بودند و این برای دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی به شدت آزار دهنده و غیر قابل تحمل است با صراحت می توان گفت: ملت ایران در همه آزمون ها با بالاترین امتیاز قبول شدند و همواره سربلند هستند اما انتظار دارند مدیران و مسئولین هم حداقل با حداقلها همپای آنها باشند نظام سیاسی بی بدیل ایران امروز به حول قوه الهی به مرحله ثبات در فرایند اسقرار خود رسیده است پس آنچه که برای همگان می تواند یک دغدغه دایمی باشد باز تعریف و بازگشت آرمان های حضرت امام (ره) و ارزش های انقلاب اسلامی است. و امروز این انتظار که دستاوردهای این تعامل و همکاری در زندگی روزمره شهروندان خود را نشان دهد توقع زیاد و انتظاری پر بیراه نیست.
امروز انتظار می رود کسانیکه خود را برای مدیریت در این وضعیت نامزد می کند می داند در هر دوره انتخابات که برگزار می شود بنا به رویه ای که دشمان برای مواجهه با این نظام در نظر گرفته اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است و ملت ایران این را خوب درک نموده اند و در بسیاری مواقع حتی از مسئولین سبقت می گیرند.
اما در سال های اخیر مواجهه مسئولین ما با زندگی مردم و حل نشدن دغدغه های معیشتی و بیکاری مزمن و سایر مشکلات در جامعه، خانواده ها را کم طاقت نموده است در بسیاری مواقع مشکلات حادث از رفتار مدیران موجبات دلتنگی صاحبان اصلی نظام همین مردم عادی شده است بی برنامگی ها، سو مدیریت ها، اختلاس ها، دریافت های نجومی، تبعیض ها، فزون طلبی بعضی ها، دور زدن قانون توسط بعضی ها، داستان آقازاده ها و رفتارهای بو دار بعضی از مدیران موجبات آشفتگی افکار عمومی جامعه شده است.
عدم مسئولیت پذیری و فرافکنی مسئولیت از جانب هر کسی که باشد می تواند تبعات ناخوشایندی به دنبال داشته باشد اگر جامعه ای با ظلم باقی بماند به تحقیق با دروغ محکوم به نابودی است.
امروز مسایل معیشتی خانواده ها می رود بنیان خانواده ها را بر هم زند آمار ازدواج های منجر به طلاق ناشی از مسایل معیشتی هر روز سیر صعودی دارد. بیکاران به صف نشسته و در انتظار استخدام و متقاضیان وام برای گشایش گره های کور زندگی هر روز بیشتر می شود.
نوک پیکان نمودار امید به زندگی به کدام سمت نشانه رفته است براستی چه تعداداز جوانان برای زندگی مشترک خود را آماده نموده اند داستان دور نمودن اقتصاد معتاد به نفت یک دغدغه عمومی است و آن هم راه حلی دارد که باید دولت را به یک کمپ ترک اعتیاد برد تا با گذشت زمان ترک کند نه اینکه هر روز بر قیمت کالا و خدمات دولتی افزوده و شیوه و راه های اخذ مالیات هر روز بروز شده اما اخبار اختلاس و دریافت های کلان و توجیه های ناشیانه آزار دهنده تر شود.
اما باز هم هیچکدام از این موانع و مشکلات نمی تواند خللی در اراده آهنین این ملت ایجاد کند این بار هم مردم در انتخابات حضور یافته و مشارکت می نمایند اما از ریئس جمهور آینده انتظار دارند که حتما قبل از اینکه انتخاب شود برنامه ای برای عمران و آبادانی این کشور ارایه نماید نه اینکه بعد از اینکه آرا شمارش شد و به هر ترتیبی و شانسی که اسمش خوانده شد تازه بخواهد مشکلات کشور را شناسایی نماید و مسایل و دغدغه های جامعه را مطالعه کند و به دنبال توجیه و توضیح مضاف باشد و برای مشکلات روضه خوانی کند و در نهایت کلیه گناه ها و تقصیرات را بر گردن کسانی دیگر انداخته و مردم را حواله به غیب نماید.
حتی بچه های نسل سوم و چهارم انقلاب نیز خوب متوجه شده اند مشکلات این کشور تک بعدی نیست همانند اقلیمش و سایر موارد مذکور متعددش، متنوع است و سیاستگزاری در این کشور خودش نیز قلق خاص خودش را دارد با نگاه های تک بعدی و تک ساحتی کار به جای نخواهد رسید.
انتخابات یعنی حضور حداکثری شهروندان برای انتخاب نامزدهایی که برای تصدی جایگاه تعریف شده در مورد موضوع انتخابی که قبلا قانون معین نموده است انتخاب شود و مطابق با میل و اراده و با جلب نظر شهروندان اقدام نماید شاید سئوالاتی در ذهن مخاطب متبادر شود که چگونه این امر امکان پذیر خواهد بود که نماینده (در همه موارد انتخابی) منتخب مطابق توافق جمع عمل نماید، اما از آنجاییکه همه حکومت ها دارای سابقه حاکمیتی در کشورهای خود می باشند و کشورها دارای یک مجموعه قاعده و قانون مورد وثوق همگانی(اکثریت مطلق) است پس فرد منتخب نیازی ندارد که برای مطلع شدن از دیدگاه کسانیکه به او رای داده اند و یا او نماینده منتخب در آن جامعه است مانند دولت شهرهای یونان و رم او نیاز به برگزاری جلسات مکرر و روزانه ندارد بلکه او باید در چارچوب قانون عمل نماید و آن فرد مجری قانون است مدیریت او را فقط در ترکیب مواد قوانین و یا در ساخت و تکمیل یک پازل که تکه ها و قطعات آن قبلا در جامعه به تصویب و مورد قبول جمع (اکثریت مطلق) واقع شده است، می باشد.
فرد کاندیدا شده برای احراز جایگاه در سیستم سیاسی که نیاز به مراجعه به آرا عمومی است باید دارای برنامه باشد و در مراجعه به برنامه ارایه شده از سوی او می توان به میزان کارآمدی و توانمندی او پی برد لذا نامزدها برای اینکه خود را مستحق جایگاه مورد نظر قانونگذار معرفی کنند به ارایه برنامه های خود اقدام می نمایند از آنجاییکه حکومت جمهوری اسلامی با سابقه چندین دهه جزو حکومت های جوان می باشد در دهه های گذشته افرادی که می بایست در مورد معرفی افراد به جامعه ایفا نقش میکردند گاها افرادی را در مبارزات انتخاباتی به جامعه معرفی نمودند که در بعضی موارد شانیت جایگاه مورد انتخاب را نداشته و یا از مدیریت ضعیفی برخوردار بودند.
فضای هنگامه انتخابات در همه جای دنیا همواره تب آلود است و در این هنگامه گاهی رفتار افراد به سختی قابل تمییز می شود اما رعایت اخلاق در همه جا مورد پسند افکار عمومی است بد اخلاقی و تخریب ارزش ها از جانب هر کسی که باشد مضموم است.
بعد از انتخابات یک گفتمان در جامعه ما رواج پیدا نموده و بشکل فزاینده ای اپیدمی شده است الخصوص در مورد انتخابات ریاست جمهوری بیشتر منتخبین از یک ادبیات مشترک و خاصی استفاده می کنند که نشان از نبود شناخت فرد مورد نظر از جامعه است همه ما با این جملات با این مضامین آشنا هستیم که می گویند «من یک ده خرابه ای را تحویل گرفته ام» و یا «اصلا مسئولیت همه خرابی ها دولت قبلی است» و یا “من تازه کارم را شروع کرده ام و با سیاست از این درخت به آن درخت فرجی است» وارد کارزار انتخابات می شوند. همه ما بااینگونه جملات با این مضامین و یا مشابه اش آشنا هستیم که حال آدم از تکرارش به هم می خورد.
یک نامزد خوب کسی است که قبل از اینکه به جایگاه مورد نظر اعلام کاندیداتوری خودش را علنی کند باید به اندازه کافی از امکانات و موانع سرراه خود اطلاعات لازمه را داشته باشد قبل از حضور مطالعات لازم را نموده باشد نه اینکه بعد از اتمام دوره خدمت اش و در روز تودیع و معارفه هنوز هم که هنوزه به دنبال متهم بگردد و یا شبانه روز به دنبال کسی است که مسئولیت ناکارآمدی خود را به گردن او بیاندازد.
هر کسی که نامزد می شود در واقع باید ابتدا با خود به توافق برسد و بداند که با خود چند چند است بعد بیاید خود را در محک انتخابات بسنجد نه اینکه اول به دنبال جلب نظر عموم باشد بعد از اینکه رای آورد و برنده میدان رقابت شد تازه بشیند جامعه را امکان سنجی نماید و از محدودیت ها و موانع بگوید وحشت زده و سراسیمه مسایل را به هم بدوزد و از مشکلات سپری برای توجیه ناکارآمدی خود نماید.
لاجرم هر کسی که برای ریاست جمهوری نامزد می شود حتما می داند که کشور ایران در سطح بین الملل مسایل و مشکلاتی دارد و اگرچه یک طرف موضوع ما هستیم طرف دیگر مسایل کس و یا کسان دیگری هستند ما شناخت لازم را داریم و آنها در این چند دهه هویت درونی خود را شناسانده اند ما از ماهیت درونی و نیات پلید و شوم آنها باخبریم حتی در این چند سال گذشته یک نوع دیپلماسی جدید خنده و خوشرویی را هم آزمودیم که جواب نداد ما هر چند قدم که به سوی آنها بر می داریم آنها به همان تعداد بر کیل دشمنی و عناد خود می افزایند البته با کمی اغماض شاید این نوع رفتار هم برای شناخت ابعاد خصومت و عناد دشمن زیاد هم بد نبود شاید حداقل کسانی که نسبت به امریکا و غرب نگاه خوشبینانه ای داشتند شاید هم متوجه شده اند که آمریکا با ایران خصومت عینی دارد و این داستان ذهنی نیست و آمریکا برای به انزوا کشاندن ایران حاضر است به هر شکلی که شده باشد هزینه کند و می کند. در حقیقت دوره انتخاب فرصت چندان طولانی نیست که با آزمون و خطا آن را تلف کرد و یا با وعده های سرخرمن جامعه را عملا تعطیل نمود.
فردی که برای ریاست جمهوری کاندیدا می شود حتما می داند کشور ما با در جامعه بین الملل با بازیگرانی باید کل کل کند که خود را پدر خوانده و قیم می دانند حتی در داستان شوم مذاکرات هسته ای ثابت نمودند که آنها به این موضوع باور نموده اند و از اینکه ما آنها را قبول نداریم یا برای ما جای سئوال است بماند.
دشمن کمر به نابودی ما و انهدام باورها و از بین بردن ریشه های شناخت ما بسته است و در طول این چند دهه ثابت نمودند در رفتار خود با ما صادق نیستند و کمترین ارزشی به تعهدات و قراردادهای خود ندارند و منظور آنها از هر گونه توافق و قرارداد اراده برای رسیدن به منویات نا نوشته خودشان است هیچوقت قاعده بازی به شکلی نیست که ما می خواهیم باید قبول کنیم که ما به قراردادها و برنامه های آنها الحاق می شویم و با کوچکترین تعلل و کمترین تنزل از ارزش ها و باورهای خود ما را خواهند بلعید.
ما امروز به برکت خون های ریخته شده و جان های فدا شده و جانبازی هایی که برای اعتلای پرچم حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی تقدیم نموده ایم در عرصه های بین المللی به جایگاه واقعی خود دست پیدا کرده ایم و به دنیا ثابت نمودیم امروز آمریکا پدر خوانده و ارباب بلا منازع جهان نیست.
حداقل اینکه دیگر آمریکا نمی تواند به همین راحتی برای ملت های مظلوم جهان نقشه کشیده و آنها را به بردگی وادارد و دارایی های ملت ها را چپاول نماید. دیگر از امتیازات انحصاری شهروندان غربی برای حضور در ایران خبری نیست.
اما همه دستاوردهای ما در عرصه های مختلف در صورت بروز کوچکترین خطا و اشتباه در رفتار کسانیکه برای نقش های اصلی انتخاب می شوند می تواند لطمات جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد. دول غرب و در پیشاهنگ آنها آمریکا گلویشان در خاورمیانه و علی الخصوص ایران گیر کرده است آنها بدنبال منافع خود هستند اگرچه به بهای انهدام تمامی منابع ملت های خاورمیانه باشد.
با کمی خویشتنداری آنها مجبور به قبول اصول پیشنهادی ما برای ادامه بازی و حضور در منطقه خواهند بود. اما در سال هایی که گذشت ما بیشتراز آنکه در عرصه های بین المللی بازیگر باشم در بعضی مواقع بد جوری بازی خوردیم به جای اینکه طرف های مقابل ما با ما رو در رو بازی کنند بارها دبه در آوردند اصلا بیشترین انرژی ما در بخش سیاست خارجی تلف شد و اقصاد کشور به شدت لطمه دید طرف های ما متوجه شده بودند.
اما بعضی ها نخواستند باور کنند که ما با گله ای از گرگ ها طرف هستیم، که هستیم و هر کدام از آنها در درون گله به تنهایی رفتار می نمایند تا ناز یکی را درست می کردیم یکی دیگر در آن طرف غش نموده و می افتاد چه بلاهایی که به سر ما نیاوردند و چه بازی ها که ننمودند و ما همه اش بر غش کردن آنها خندیدیم.
افسوس از روزیکه عده ای برای ادامه مواجهه با غرب دغدغه داشتند بعضی از خودی ها گل به خودی می زدند و سر خودی ها را به سندان دشمن می کوبیدند. چهار سال از بهترین دوران سپری شد در حالی که از جنگ خبری نبود و از دشمنان داخلی هم نایی برای تخریب نمانده بود اما بعضی ها از بلوف گزینه های روی میز نگران شدند و بسیاری دلواپس نتیجه بودند و محکوم شدند.
ما می خواهیم در عرصه های بین الملل به جایگاه اصلی خود یعنی یک بازیگر اصلی در تعاملات و مراودات برسیم ما می خواهیم برای حاکمیت ما کسی جرات القا برنامه نباشد و کسی به خودش اجازه ندهدکه یک روز با fatf و یک روز با سند ۲۰۳۰ و روز دیگر با دیگر نسخه های سیاسی القایی از سوی هر کسی که بخواهد باشد برای ما تعیین تکلیف نمایند و در نهایت جسارت بخواهد ما را برای اینکه بازی دهد و سرابی از دستاوردهای جهان سرمایه داری و لیبرالیسم را به ما نشان بدهد ما را مجبور به قبول سیاست های بسته بندی شده، همونیژه و پاستوریزه شده بنماید. و از ما بخواهند که «ورد آن درویش در مانده» را خوانده و به سماع بپردازیم.
براستی ملت ایران با سایر ملل جهان فرق های فاحشی دارد موضوعات بزرگی را تجربه نموده اند و تجارب ذی قیمتی را در بسیاری از زمینه ها کسب نموده اند هرگز حاضر به پذیرش ذلت و خواری نمی شوند. ایران امروز در حال دست یابی به جایگاهی رفیع در تمام عرصه ها است هر چند که در مباحث اقتصادی و معیشتی در مضیقه قرار دارند باز هم صبور و استوارند البته این هم نتیجه مدیریت مدیرانی است که از بطن جامعه فاصله گرفته اند و یا در خانه های آنچنانی و با حقوق و درآمدهای آن چنانی زندگی مرفهی دارند.
باید باور کنیم که در چند سال گذشته مدیرانی بر مسند مدیریت نشستند که با عامه مردم همگرایی کمتری داشتند. شاید گاهی بعضی از کرنش ها در برابر جهان غرب با قیمومیت و پدر خواندگی آمریکا چندین سال است که بر طبل خالی جنگ می کوبد و مانند مترسک باغ همسایه ما کرک و پشمش ریخته و کلاغ در کلاهش لانه نموده است نتیجه رفاه بیش از حد کسانی باشد که دغدغه معیشت خود دارند اینان گویی نمی دانند که دیگر هیچ پرنده آزادی از صدای حلبی سنگی این مترسک وحشت نمی کند.
آمریکا تاریخ انقضاش سر رسیده دیگر کمتر کسی از عمله هایش توان پرداخت هزینه های عربده کشی ها و یاو سرایی های او را ندارد از این رو به ترقه بازی و آتش افروزی روی آورده است. کسانیکه ما را از آمریکا و عربده هایش می ترسانند کسانی هستند که برای خودشان می ترسند البته این پیغامش این نیست که ما جنگ طلبیم بلکه ما دوست داریم آنها هم صلح طلب بشوند ملت ایران انقلابی هستند و هر وقت ببینند که منافع شان به خطر می افتد برای ارزش های خود در هر کجا باشد، می جنگند.
باید باور نمود دیگر در تاریخ اسلام کربلا تکرار نخواهد شد دیگر امام را در مسجد نخواهند توانست ضربه بزنند. پس امروز نیاز است مردانی بر مسند ریاست جمهوری تکیه کنند که شجاع، مدیر و مدبر باشند. امروز برای حل مشکلات این کشور نیازی به کلید نیست و اگر هم کسی بخواهد کلید بیاورد باید قفل بیاورد و دروازه راه های دور زدن قانون را قفل کند. برای برون رفت از این مخمصه معیشتی باید مدیرانی از جنس خود این مردم که صاحبان اصلی این انقلاب و نظام هستند بر مسند امور بنشینند.
تا زمانیکه راه های دور زدن قانون بسته نشود و تا زمانیکه رفتار مدیران در قالب قانون قرار نگیرد تا زمانیکه روابط بر ضوابط غالب شود تا زمانیکه فقر و بیکاری و مشکلات معیشتی شهروندان به دغدغه مسئولان تبدیل نشود و تا زمانیکه جریان پول و بازار سرمایه در جامعه شفاف نگردد حتما در اجرای قانون مشکلاتی بوجود خواهد آمد.
* سیروس سعادت