به گزارش اروم نیوز به نقل از آذرنــگاه ،
گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر طی سال های اخیر ، زنگ خطر بزرگی را برای مسئولان و خانواده ها به صدا درآورده است ، زنگ خطری که لزوم اتخاذ راهکارهای درست در راه مبارزه اصولی با این معضل را بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار می دهد.
نوشته هایی که در زیر آمده خلاصه ای از صحبتهای یک جوان ۳۲ ساله پاک شده خویی است که سه سال است ، تاریکی را بسوی نور ترک و تا به امروز پاک مانده است:
باسلام لطفا” خودتان را معرفی کنید:
سلام توحید هستم یک مسافر ۳۲ سال دارم و بیش از ۱۴ سال مصرف تریاک ، شیشه ، کراک و هروئین داشتم و امروز به لطف خدا و تلاشهای خانواده ام بیش از سه سال است که به رهایی رسیده ام .
از شروع اعتیادتان بگویید ؟
حدود ۱۴ سال (۱۳۷۹) پیش توسط یکی از دوستانم به خانه اش دعوت شدم که بساط مصرف حشیش و شاهدانه برپا بود برای اولین بار آنجا مصرف کردم . خوب به یاد دارم آن شب از مصرف آنها خیلی لذت بردم . به خاطر همین کسب لذت هفته ای یکبار در جمع بظاهر دوستانه شرکت می کردم و هر بار هم بیش از دفعه قبل از مصرف این مواد لذت می بردم.
هیچ وقت فکر نمی کردم معتاد بشوم ، فکر می کردم حشیش و شاهدانه ماده ای است که فقط باید مصرف کرد و لذت برد و هر وقت هم نخواهی می توانی مصرف نکنی . آن زمان کسی از اطرافیانم از مصرف من خبر نداشت. چندین ماه این روند ادامه داشت و وقتی بخودم آمدم متوجه شدم که مصرف حشیش به اصلی ترین نیاز جسم و روح من تبدیل شده بود. خانواده ام به مرور متوجه تغییراتی در من شده بودند ولی افسوس کار از کار گذشته بود ، من به یک معتاد تبدیل شده بودم !!
سال ۸۳ بود که به مصرف شیشه سوق پیدا کردم و همراه شیشه ، اقدام به مصرف هروئین و کراک نیز مبادرت نمودم و از آن پس شیشه و هروئین برای من جزئی از خانواده شد و بجز شیشه هیچ کسی را نمی دیدم.
صبح تا شب در اتاق خودم را حبس میکردم و مشغول کشیدن شیشه می شدم و به مرور زمان بدون اینکه متوجه باشم تغییراتی در من روی داد و دچار توهم شدیدی شدم ، بطوریکه آدم ها را شیطانی و درختان را در حال رشد و دراز شدن می دیدم ، صداها را عوضی می شنیدم و با چاقو والدین خود را تهدید به دادن پول برای خرید شیشه میکردم ، به خانواده خود بدبین و شکاک بودم و صداهای عجیبی به گوشم میرسید ، مأموران را در حال دنبال کردن خود و سرازیر شدن از در و دیوار با هلیکوپتر میدیدم ، اجنه ها را مشاهده میکردم و آنها را گرفته و داخل یک کیسه زندانی میکردم.
در این سالهای تاریک تلاشهای بسیاری از طرف خانواده ام برای ترک بنده کشیده شد و هر دفعه تصمیم به ترک میگرفتم ولی مثمر ثمر واقع نشدند و خلاصه تا به خود بیایم دیر شده بود و زندگی ام از هم پاشید و تا مرز تباهی و فنا شدن پیش رفتم و دیگر از خسته بودن خسته شده بودم تا اینکه با تلاشهای شبانه روزی والدینم که برای نجات بنده از دام اعتیاد کشیدند ، موفق به ترک و پاکی شدم.
والدینم میگفتند یا این روانی شده و باید ببریمش پیش روانپزشک و یا اینکه داره با ما لج میکنه و میخواد کاری کنه که بهش بگیم خیلی خوب اذیت نکن برو دوباره مصرف کن ولی من منتظر نشدم کسی بهم بگه ، خودم رفتم مصرف کردم و دیگه بریده بودم گفتم چند سوت میکشم فقط حالم خوب شه و دوباره خیلی زود برگشتم سر جای قبل.
الان چه احساسی داری ؟
احساس خوشی و اینکه توپ توپ هستم و روزی یکبار احساس میکنم که علیرغم داشتن سن ۳۲ سال ، تازه متولد شده ام.
چه آرزویی داری ؟
برای رسیدن به نور از خیلی تاریکی ها گذشته ام ، در زمانیکه در مجموعه و تحت گذراندن طول درمان و پاکی بودم تنها آرزویم برگشتن به خانه و آغوش گرم خانواده بود و الان که پاک پاک هستم و در این لحظه در خانه و آغوش خانواده هستم ، تنها آرزویم پاک ماندن است.
برای مصرف کنندگانی که از مصرف (اعتیاد) خود به ستوه آمده اند ، اولین قدم و یا اولین فکر را در چه میدانید ؟
اولین توصیه این است که اگر چند ماده مصرف میکنند آنرا تبدیل به یک ماده کنند و خوب ترجیحا” به تریاک تغییرش دهند و مقدار و ساعت مصرف را یادداشت کنند اگر این قدم را بردارند باید بگویم شاید ۵۰% مسئله حل می شود و قبل از هر چیز باید یک اراده قوی داشته باشند.
از مسئولین چه انتظاری داری ؟
تنها خواسته ما از مسئولین فراهم ساختن یک شغل برای من و امثال بنده برای ایجاد یک زندگی آرام و دور از آلودگی و تاریکی است.
چیزی هست که نگفته باشید و بخواهید برایمان بازگو کنید ؟
پاک ماندن در بین چهار دیواری کار سختی نیست ، شرط آن است که در جامعه پاک بمانی.
