• امروز : پنج شنبه - ۲۳ اسفند - ۱۴۰۳
  • برابر با : 14 - رمضان - 1446
  • برابر با : Thursday - 13 March - 2025

شهیدی که با نیت خدمت به محرومین پای در عرصه جهاد گذاشت/ کتابخانه مسجد لطفعلی‌خان پذیرای کتب «احمد»

  • کد خبر : 270342
  • ۱۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۷
شهیدی که با نیت خدمت به محرومین پای در عرصه جهاد گذاشت/ کتابخانه مسجد لطفعلی‌خان پذیرای کتب «احمد»

شهید «احمد شرافت دوست» با نیت کمک به محرمین پا به عرصه گذاشته و در این راه استوار ماند اکنون نیز آثار کمک های وی با اهدای کتاب هایش به کتابخانه مسجد لطفعلی خان پابرجاست.

به گزارش اروم نیوز، معلم شهید احمد شرافت دوست در مرداد سال ۱۳۴۵ در تهران چشم به جهان گشود.

خانواده وی پس از مدت کوتاهی از تولد احمد به ارومیه مهاجرت کردند.

وی دوران ابتدایی را در مدرسه محمد باقر دیرج و دبیرستان را در مدرسه نور در خیابان ولیعصر به پایان رساند.

در دوره دبیرستان در انجمن اسلامی مدرسه فعالیت چشمگیری داشته و در همین زمان در طرح لبیک یا خمینی ثبت نام کرده و در تاریخ ۴/۱۰/۶۱ همراه کاروان اربعین راهی جبهه شده و در عملیات والفجر مقدماتی به عنوان خط شکن و تخریب چی شرکت کرد و طی این عملیات بر اثر برخورد ترکش مجروح شد.

پس از آن، در سال‌های بعدی نیز در ۲ عملیات دیگر شرکت کرد که در ۴ اسفند ۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه پس از رشادت های بسیار در جبهه به شهادت رسید.

در بخشی از وصیت نامه شهید احمد شرافت دوست، می‌خوانیم:

«امروز فرزندان شما سنگر به سنگر دشمن زبون را به عقب می رانند و به پیروزی نهایی نزددیک می شوند برشما است که با تمامی قدرت در پشت جبهه ها کمک های نقدی و جنسی خود را به آنان برسانید.

امروز ندای هل من ناصر ینصرنی فرزند حسین در ایران بر هر خردو کلان واجب است و کوچکترین قصور در این مورد هیچ گونه عذری ندارد .

ای ملت شهید پرور یاد شهدا را زنده نگه دار و مگذار مزار اینان خلوت، ولو پارک ها و تفرجگاه ها مملو از جمعیت باشد،به توصیه های امام عزیز گوش کنید و آن را در ضمیر خود حک کنید و قدر او را بدانید.»

اکبر شرافت دوست برادر بزرگ‌تر شهید احمد شرافت دوست، در بیان شرح حال برادر کوچک تر خود، این‌چنین می گوید: «او فرزند چهارم خانواده و بسیارآرام و خوش رفتار بود. با وجود اینکه از من کوچکتر بود اما از نظر اخلاق و رفتار کاملا با من متفاوت بود میتوان گفت اومعجزه ای در خانواده ما به حساب می آمد چرا که همیشه بر سر دین و اخلاق با همگان به بحث و مناظره می نشست.

احمد دوران ابتدایی را در مدرسه دهقان واقع در خیابان مطهری ارومیه که امروزه به مدرسه شهید باقر دیزج معروف است، دوران راهنماییی را در مدرسه راه نور و دبیرستان را در مدرسه امام خمینی گذراند و پس از آن در رشته تربیت معلم دانشگاه شهید رجایی تهران قبول شد که ضمن تحصیل به کار معلمی نیز مشغول بود.»
برادر، شهید شرافت دوست اینگونه ادامه می دهد:«احمد آروزی پزشکی و خدمت در دورترین نقطه سردشت را در سر داشت اما به دلیل موفق نشدن جهت قبولی در رشته پزشکی شغل آموزگاری را برگزیده و هفته ای سه روز در دور ترین نقطه سردشت تدریس می کرد.»

اکبر شرافت دوست در بیان اخلاق و رفتار برادرش،اظهار می دارد:«احمد نمونه بارز انسانی کامل و صبور بود وی به خوبی در مقابل مشکلات ایستاده و با منطق و درک آن ها را حل ،همیشه نیز من را به صبوری در زندگی دعوت می کرد

وی فردی متفاوت از همه بود روحیه ای کاملا مذهبی و دیندارداشت گویا از همان ابتدا برای شهادت آفریده شده بود رفتار و اخلاقش زبانزد عام و خاص بود با اخلاق و رفتارش سعی در متقاعد کردن همه به دین و آموختن راه و روش درست زیستی بود.

احمد قبل از شهادت خود با پدرمان تماس گرفته و درخواست گلاب نمودند تا قبل از عملیات کربلای ۵ وضو گرفته و در عملیات حاضر شود »

برادر بزرگتر شهید احمد شرافت دوست، در بیان رشادت های دوران جبهه و جنگ برادر شهیدش از زبان همرزمان وی، می گوید:«برادرم در زمان جبهه و جنگ به عنوان تخریب چی و غواص فعالیت می کرد وی از طریق گردان علی اکبر که تعدادشان ۱۲ نفر بوددر عملیات کربلای ۵به عنوان غواص خط شکن وارد آب میشوند اما دست چپش در برخورد با آرپی چی زخمی شده و به عقب برگردانده می شود که به محض به هوش آمدن بمباران شیمیایی انجام شده و در ۲/۱۲/۶۵در محل شلمچه به فیض شهادت نائل می شود.»

فاطمه شرافت دوست، خواهری که ۱۰ سال بزرگتر از احمد است نیز در شرح حال برادر خود، می‌گوید: «برادرم پس از اخذ دیپلم و گذراندن تحصیلش در ارومیه در دانشگاه شهید رجایی تهران مشغول به گذراندن دوره آموزگاری شد او علاقه بسیار زیادی به مطالعه و تحصیل داشت و در خواندن کتابهای علمی هیچ کوتاهی نمی کرد وی در کنار کتابهای علمی و درسی اش به مطالعه کتابهای مذهبی نیز علاقه مند بود.

کتاب‌ها و مجلات علمی وی اکنون بنا بر وصیت خود شهید، به کتابخانه مسجد لطفعلی خان اهدا شده است.»

فاطمه شرافت دوست در بیان عملکرد برادر شهیدش در مسئله امر به معروف و نهی از منکر بیان می کند: «احمد در مسئله امر به معروف و نهی از منکر بسیار جدی بود همیشه در دعوت ما و دوستان به حجاب و عفاف اهتمام داشت.»

پس از گفت‌و‌گو با برادر و خواهر شهید احمد شرافت دوست سراغ همرزمانش را می‌گیریم که بنابر اظهار برادر وی، اکبر شکرالهی و فرامرز محرمی هر ۲ در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده اند اما علی همتی و بهروز صدقی از ایثارگران و همرزمان شهید هستند.

علی همتی، یکی از همرزمان شهید احمد شرافت دوست است که به گفته وی در سال۶۲ در عملیات خیبر آشنا شده و دوست و پشتیبانی محکم برای یکدیگر بوده اند.

این ۲ همرزم در عملیات های والفجر مقدماتی، خیبر و کربلای ۵ باهم بوده اند.

وی، در بیان شرح حال شهید شرافت دوست می گوید: «وی فردی کاملا فهمیده و آگاه بود و فرامین فرماندهان را با گوش جان پذیرفته و اطاعت می کرد وی اصرار بر پیروزی در جنگ و جلوگیری از گرفتار شدن نوامیس در دستان دشمنان داشت و باید با دادن جان هایمان از آرمانهای امام پیروی کرده و از ورود دشمن به خاک جلوگیری کنیم و نگذاریم اهداف دشمن محقق شود.»

همتی، در اشاره به آرزو و آمال همرزمش می گوید: «احمد دائم آرزوی برقراری عدالت در جامعه را داشت. وی خواستار از بین رفتن تبعیض و برقراری رفاه وآسایش در زندگی مردم بود.»

این همرزم شهید شرافت دوست، در بیان خاطرات خود از دوران همراهی با شهید، اظهار می دارد: «شب عملیات خیبر بود همراه احمد ،فرامرز محرمی واکبر شکرالهی نشسته بودیم که محرم لب به سخن گشوده و گفت «بیایید به یکدیگر قول دهیم اگر هر کدام از ما شهید شد و دیگران جا ماندند روز قیامت دیگران را شفاعت کنند.»همان شب فرامرز به شهادت رسید و عملیات بعدی اکبر شکرالهی به فرامرز پیوست.

روزی احمد رو به من گفت: «امیدوارم دوستانمان قولشان یادشان مانده و مارا در قیامت شفیع و یاور باشند.»در عملیات سوم یعنی کربلای ۵ احمد نیز به درجه رفیع شهادت رسید.»

به راستی که مقام شهدا را جز شاهدان اصلی کسی نمیتواند به زیبایی و عین حقیقت بیان کند وحقیقت آنها را چشمی جز دل نمی تواند درک کند و بر جان گیرد آن که مقام و جایگاه شهدا را خواند و پویایی را سرلوحه هستی خویش قرارداد، و آن که از شهید، جز لقب و نامی نمی داند، تنها دل را به سکونت در کوچه ای آرام که به نام شهیدی آذین شده، خوش می دارد، اما فریاد ممتد شهید در ثانیه ثانیه زمان جاری است؛ فریادی که ریشه در «هل من ناصر ینصرنی» سیدالشهدا دارد و امتداد، تا گسترده ترین میدان موعود.

* تهیه و تنظیم: مهسا عبدی

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=270342

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.