به گزارش اروم نیوز، یکی از مهمترین جنبه های زندگی انسان تعاملات عینی و زنده اجتماعی او همراه با پیرامون خود است. انسان از ابتدای حیات تاریخی خود همواره با پیرامون و نیز اطراف و اکناف خود در پیوند کامل بوده و زمینه جریان یابی حیات او یه سوی آینده با بهره گیری از شناخت خود و پیرامون خود حاصل شده است.
خوراک، پوشاک و مسکن که نیازهای اولیه انسان را تشکیل می داده اند و همچنان نیز می دهند، همه از رهگذر تعامل انسان با پیرامون خود ایجاد و بر-آورده شده اند.
نمونه آشکار در این زمینه تمدن های بزرگ انسانی است که همه از مسیر پیوند انسان با پیرامون خود آغاز شده و به سرانجام رسیده اند. وجه مهم این پیوند،عینی بودن و زنده بودن این پیونده بوده است.
اما انسان معاصر، امروزه فرسنگ ها با این پیوند عینیِ و زنده با خود و پیرامون خود فاصله دارد. مناسبات اجتماعی معاصر در اوج خود شکل کاذب یافته و همه رنگ مجاز به خود گرفته است.
حقیقت و واقعیت امروزه در کنه خود شکل و محتوای مجازی یافته اند؛ تکنولوژی و ابزار صورت ماجرا است چرا که حقیقت و واقعیت زندگی امروز در شکل محتوای خود، تابعیی بیش از صورت اصلی خود یعنی تکنولوژی و ابزار نیست.
به عبارت ساده انسان معاصر برده ی مطیع ابزار و تکنولوژی شده است. برای مثال تکنولوژی مجازی برابر است با زندگی مجازی! زندگی مجازی هویت مجازی می خواهد و هویت مجازی حال و آینده مجازی!
در این میان روشن ترین ابعاد این پروسه در قالب شبکه های اجتماعی نوظهور و کهنه ظهور قابل رصد است. شاید حتی روشن از رصد باشد که هست.
گفته آمد که انسان و حیات او به تعاملات متنوع او با خود و پیرامون خود از طبیعت تا اجتماع، از فرد تا خانواده، از تحصیل تا شغل، از تولید تا مصرف و غیره بسته است و هر قدر این تعاملات زنده وعینی باشند، بنیان های اجتماعی و فرهنگی و نیز دینی و مذهبی حیات انسانی مستحکم تر خواهد بود.
الف: دین مبین اسلام از حیث محتوا شکل جمعی دارد. یعنی جمعیت و جمع بودن از اولویت های اصلی این دین آسمانی است: نماز جماعت، دعای جمعی، شورا، تعاون، صله رحم و غیره.
انسان، وجودی روحانی دارد وهمین وجود روحانی او، روان و جان او را در تأثیر از هم نوع خود و هم پیرامون مادی و معنوی خود یاری می دهد. پس زندگی اجتماعی انسان ورای تأثیر و تأثرات مادی دارای ابعاد معنوی عمیق است و ابعاد معنوی عمیق و حتی صورت مادی آن در ارتباط عینی و زنده انسانی دارای جریان بالقوه است نه در شکل مجازی!
پس زندگی مجازی(در شبکه های مجازی) این بعد مهم و روحانی بین دو انسان یا چند انسان را تضعیف و در نهایت خنثی کرده و از انسان ماشینی گوشتی می سازد.
حاصل آنکه انسان خلاصه شدن در جهان مجازی، شماره شدن و پنهان شدن در پس ابزار مجازی، منظومه روحی انسان را تا سر حد نابودی تضعیف می کند و برای او عواطفی کاذب و مصنوعی و گذرا در حد چند لحظه می سازد: خندیدن، تأسف و عکس العمل آنی برای مطلبی، عکسی، تصویری و یا ویدیویی! ( بی-اخلاقی ها و بی معیارهای متنوع در ساحت شبکه¬های مجازی در انتشار تصاویر خصوصی، اطلاعات خصوصی و شخصی و غیره به اختیار و یا بالاجبار و به سرقت وغیره از جمله عواقب تضعیف و نابودی ابعاد روحانی انسان، ایمان و نرم خویی و نوع دوستی اوست.)
در واقع انسان و ابزار جایگاهی وارونه می یابند. در جای که ابزار کمک حال انسان در موقعیت ها و شرایط گوناگون است و باید نیز باشد، در اینجا انسان دست افزار و مطیع ابزار شده و ابزار از او هر آنچه می خواهد می سازد.
ب: هویت انسان همواره از ابتدای خلقت او شکل روشن و واضحی داشته است. اینکه او اشرف مخلوقات الهی بوده و همه کائنات به امر خداوند متعال بر او سجده برده اند از کمیت و کیفیت جامع انسان حکایت دارد.
انسان در طول تاریخ به شکل آشکار حضور خود را در همه ابعاد حیات تثبت ساخته است. نگاهی به فرهنگ شفاهی و فولکلور و باورهای مردمی و نیز فرهنگ و ادب و هم تاریخ علم و دانش همگی مهر تأیید بر حضور دائمی، آشکار و مستقیم انسان در عرصه های مختلف می زنند.
این حضور در عرصه های مختلف تشکیل دهنده هویت فردی و جمعی او بوده اند و نیز هستند. انسان ذاتی آشکارگرا دارد و حتی جنبه های معرفتی حیات او که گاهاً صورت پنهان دارند به ذات انسانی او باز نمی گردد و بیشتر جنبه عارضی و سببی دارند.
اما انسان معاصر در قالب زندگی و جهان مجازی و در اعماق ابزارمجازی، خود را پنهان می کند. پنهان شدن از سر راز همان جنبه عارضی وسببی حیات معرفتی انسان است اما پنهان شدن در اعماق ابزارمجازی از سرعجز وناتوانی و خلاصه شدن در حد یک شماره و نمره است.
این چنین پنهان شدن یا از سر فرار از خود و پیرامون خود و هم نوع خود است و یا از سر هجوم بر این خود و پیرامون خود وهم نوع خود!
ابزار مجازی فقط ارتباط و سرعت را در نظر دارد و آن را تا سر حد اعجاب و شگفتی ممکن می کند که خود مزیتی والا است اما این بعد کیفی فقط یک کیفیت ابزاری است و باید در همان حد بماند و در خدمت انسان باشد نه انکارکننده هویت او!
تکرار مکرارات است که خانواده و فردیت، حریم خصوصی و شخصی و غیره در چهارچوب زندگی مجازی و حضور در جهان مجازی در حد هیچ بی اثر و بی حضور می شوند اما نکته اصلی آنجا است که زمینه ساز اصلی این هیچ شدن و آن مجاز شدن و این ماشین گوشتی شدن، خود ما هستیم.
در تولیدِ نوع و فرمت شبکههای مجازی نقش ما در حد صفر است اما در استفاده و در معرض اثرات آن قرار گرفتن خود ما در اولیت هستیم. خلاء های زمینه-سازِ حضورِمطلق در شبکه های اجتماعی را به جد بررسی کنیم و از سر تففن و رفع تکلیف به ماجرای شبکه های مجازی ننگریم.
انتهای پیام/