با وجود این که مذاکرات ژنو ۲ که برای نزدیک کردن نظرات مخالفان و نمایندگان دولت سوریه در مونترو سوئیس به محوریت آمریکا و میزبانی سازمان ملل تشکیل شده بوده، تقریباً بدون نتیجه به پایان رسید؛ اما تحولات جاری در سوریه هماکنون در دو میدان نظامی و سیاسی بار دیگر در کانون توجهات رسانهای و تحلیلی قرار گرفته است. ارتش سوریه در حال پیشروی برای بازپسگیری سرزمینهای اشغالی از تروریستها و معارضان بهویژه در سه استان محل درگیری، یعنی دیرالزور، الرقه و حلب است که توانسته حدود نیمی از دو استان فوق را آزاد کند؛ اما آنچه در فاز سیاسی ملاحظه میشود، تلاش برای تحقق امری در سوریه است که نتیجهاش تضعیف موقعیت بشار اسد و تقویت مخالفان است. منحنی مطالبات و خواستههای طراحان بیرونی جبهه معارضان در سوریه در بین طیفی از صفر تا صد در تناوب و نوسان است؛ سقف حداکثری طیف، تلاش برای برکناری بشار اسد و براندازی حکومت قانونی وی به جرم حمایت از خط مقاومت منطقه است و صفر آن، تحمیل آتشبس به دولت سوریه و ارتش پیروزمند این کشور است که توانسته در کنار نیروهای دفاع وطنی تربیت شده به دست خود، عمده مراکز و مناطق سوری تحت اشغال نظیر ادلب و شمال استان حلب را از دست گروههای تکفیری و تروریستهای وارداتی آزاد کند و گروهکهایی مثل ارتش حر را در تنگنا قرار دهد.
آفرینش فرصت تجدید قوا و فضای تنفسی برای تروریستها، آزادسازی زندانیان، کمکرسانی به مناطق تحت سیطره جریانات تکفیری، وادار کردن بشار به پذیرش دولت انتقالی و… مطالبات و خواستههای بین طیفی معارضان و طراحان بیرونی تحولات سوریه است. البته اتفاقاتی که در صحنه واقعی سیاست در منطقه و محل مذاکرات رخ داد و برخی از حامیان جبهه معارضان مثل ترکیه به دلایل اختلافات درونگروهی، دیگر چون گذشته در خدمت آنها نیستند، سبب شده است که راهبرد غربی ـ عبری ـ عربی به کمتر از این مطالبات هم فکر کنند اگر چه فشار را روی نقطه حداکثری گذاشتهاند؛ اما خود نیز نه انتظار تحقق آن را دارند و نه تأمین امکانات آن را در حد توان خود ارزیابی میکنند.
دراین میان، راهبرد دولت سوریه و جبهه مقاومت این است که به مذاکرات و این که اساساً این قبیل مسائل بر سر میز مذاکره حل شود، پاسخ مثبت بدهند؛ اما مسلماً سوریها تلاش خواهند کرد مدیریت این مذاکرات را بهگونهای به دست گیرند که موجبات تقویت مواضع مخالفان سوریه را فراهم نکند. این تلاش دیپلماتیک و راهبردی سوریه حاوی چند نکته مهم است:
۱ـ این که دولت سوریه بهعنوان طرف اصلی در مقابل جبهه مخالفان و در کنار حدود چهل کشور و گروه مشارکتکننده در ژنو۲ حضور پیدا میکند، نشان میدهد که غرب از برج عاج گذشته خود پایین آمده و دولتی را که تا دیروز به نقض حقوق سوریها متهم می کرد و آن را دیکتاتوری مینامید، به رسمیت میشناسد. این امر ضمن این که مشروعیت نظام سیاسی دمشق را در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی افزایش میدهد، اقدام نظامی ـ امنیتی علیه دولت سوریه را که به گفتوگوها در منظر و مرآی جهانی پاسخ مثبت داده، سخت میکند.
۲ـ شکاف در بین مخالفان نتیجه دیگری است که این روزها در تحولات سوریه قابل مشاهده است. راهحل سیاسی، تعارف آمریکاییهاست و آنچه در صحنه سوریه میگذرد، اقدامات تروریستی، نظامی و امنیتی است. با وجود اینکه ادعا شد گروههایی نظیر داعش و جبهه النصره و… در مذاکرات ژنو حضور ظاهری و فیزیکی نداشتند؛ اما مطالبات آنها از طریق کشورهای پشتیبانیکننده آنها چون قطر و عربستان مجال طرح پیدا کرد و زیادهخواهی آنها سبب اختلاف در بین گروههای معارض شد. از سوی دیگر، برخی گروههای مخالف وطنی به سهمخواهی گروههایی نظیر داعش که حدود نود درصد نیروهای آنها، تروریست تکفیری وارداتی است، اعتراض جدی کردند.
۳ـ رونمایی از دروغ راهحل سیاسی آمریکا، نکته دیگر تلاش برای دگرگونسازی صحنه سوریه است. اختلافات موجود در بین گروههای مخالف و معارض سوری و غیرسوری نشان داد که آمریکاییها که مدعی تقویت و تعقیب راهحل سیاسی برای برونرفت سوریه از چالش موجود هستند، دروغ میگویند و اساساً تعارف سیاسی میکنند. آنچه در صحنه میدانی سوریه مشاهده میشود، این است که آمریکا ذرهای از عملیاتی کردن مطلوب غایی خود، یعنی براندازی نظام سیاسی سوریه عقبنشینی نکرده؛ زیرا هر اقدامی در خاک سوریه در حال انجام است، از جنس امنیتی ـ نظامی است که یک طرفش به آمریکا برگشت پیدا میکند؛ اگرچه اقدام رسانهای آنها از طریق بهخط کردن ظرفیت عظیم خبری ـ تحلیلی امپریالیسم رسانهای، بیشتر سیاسی مینمایاند. تهدید به روی میز گذاشتن گزینه نظامی، تحریک و تشجیع مخالفان و رساندن اسلحه و مهمات به تروریستها، از شاخصههای اقدام امنیتی است که آمریکا در سوریه انجام میدهد. عربستان نیز در این میان، بازوی دیگر قضیه تسلیح تروریستها محسوب میشود که گستره فعالیتش از جنوب عراق تا فلوجه؛ والانبار تا سوریه را پوشش میدهد؛ اما از آنجا که آنها هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه میدانی با مشکلات جدی و عدیدهای مواجهند، فعلاً ترجیح میدهند مراحل دیپلماتیک را بار دیگر امتحان کنند؛ اما تجارب مختلف به سوریها آموخته است که جبهه معارضان و آمریکا قابلاعتماد نیستند و آنچه واقعیت دارد، این است که باید دست برتر خود را حفظ کنند و ارتش به عملیات موفقیتآمیز خود در پاکسازی مناطق ادامه دهد. سوریها با تجاربی که به دست آوردهاند، متوجه این نکته مهم هستند که سرنوشت سوریه در خاک این کشور رقم میخورد نه در ژنو.
منبع : بصیرت