• امروز : پنج شنبه - ۳۰ مرداد - ۱۴۰۴
  • برابر با : 27 - صفر - 1447
  • برابر با : Thursday - 21 August - 2025

دودی که از کمبود امکانات به چشم یک روستایی رفت

  • کد خبر : 229135
  • ۱۰ شهریور ۱۳۹۴ - ۰:۰۰

گزارش حاضر در راستای آتش سوزی یک منزل روستایی است که مدتی پیش روی داد. خانه روستایی سوخت و تخریب شد به همراه آن چند گوساله و مقداری پول که برای خرید خدمت سربازی از دوست و آشنا جمع شده بود نیز طعمه حریق شد. به گزارش بُلفَت، سپیده صبح هنوز از افق سر نزده […]

گزارش حاضر در راستای آتش سوزی یک منزل روستایی است که مدتی پیش روی داد. خانه روستایی سوخت و تخریب شد به همراه آن چند گوساله و مقداری پول که برای خرید خدمت سربازی از دوست و آشنا جمع شده بود نیز طعمه حریق شد.

به گزارش بُلفَت، سپیده صبح هنوز از افق سر نزده بود که دایی مینه و پسرش راهی (ئاغلی گرده) مزرعه‌اشان شده بودند تا خیارها را برای بازار عصرانه ربط بچینند و به فروش برسانند ساعت ۱۰ صبح بود بعد از صرف نان و ماستی تکیه به درخت بلوط داد تا استراحتی به تن رنجورش بدهد.

 ناگاه از دور دختری را دید که سراسیمه‌ و آشفته‌وار به سویش می‌امد و فریاد می زد: دایی مینه سوخت… دایی مینه سوخت… وقتی رسید نزدیک بود از حال برود گفت پریا چی سوخت؟ دایی خانه! خانه‌ات!

شوکه و با رنگ و روی پریده می‌گفت، نه! نه! خانه‌ من.. چرا ?چطور.. دشمنی? نه!

عثمان پا شو بریم آخه پسر این موبایل لامصبت به چه دردی می‌خوره اگه از روستا یه زنگی می‌خورد الان ما اونجا بودیم. پدر تقصیر از من نیست بخدا آنتن نمیده داخل روستا همین مشکل رو داره. همینطور که به طرف روستا می‌دویدند تو دل خودش می‌گفت، زنم عایشه.. نوه‌ام.. وای گوساله‌ها.. یکیشون یک ماه نشده که زائیده پناه بر خدا عصر گاوها از گله روستا بیایند چه مصیبتی.

 به بالای آبادی رسید دید مردم دور خانه‌اش را حصار کرده‌اند که مبادا خانه‌های دیگر آتش بگیرد دود تازه داشت بالا می‌آمد. عثمان زود باش تو برو من نفسم بند آمد یه کاری بکن .

وقتی رسید سراغ عایشه را می‌گرفت، گفتند خوبه، ببین اونجاست. خدایا شکرت، آب بیارید. دست بوس کوچک و بزرگتانم. نگذارید خانه‌های دیگر آتش بگیرند. کلنگ و بیل بیاورید بام طویله متصل است به خانه کاک علی زود باش بردارید. یکی امد و گفت ،زنگ زدیم آتش نشانی ربط الان می‌رسد خاموشش میکند.

از زمان حادثه ۵۰ دقیقه طول کشید تا ماشین نیمه سنگین ربط به روستا برسد دیگر کار از کار گذشته بود همه اسباب و وسایل سوخته بودند. ۵ گوساله‌اش تلف شده بودند ۱۴ میلیون تومانی که برای بازخرید خدمت سربازی پسرش از این و آن جمع کرده بود در آتش بی‌رحم و سنگدل سوخت.

دایی مینه می‌گفت تو را به خدا مواظب خانه همسایه‌ها باشید آتش نگیرند دیگر کاری نمیشه کرد. ماشین‌های سبک آتش نشانی سردشت بعد یک ساعت و بیست دقیقه آمدند و آبشان را به خانه سوخته پاشیدند و رفتند.

طبق استانداردهای جهانی آتش‌نشانی بعد از اعلام هر گونه حادثه اتش‌نشانی می‌بایست بین ۳ الی ۵ دقیقه در محل نیروهایش حضور یابند.

خانه‌ی دو طبقه کاک مینه که حاصل زحمات چند ساله‌اش بود در چند ساعتی به خاک و خاشاک سوخته مبدل گشت. یکی می‌آمد و یکی می‌رفت. می‌گفتند، خودتو فرزندانت سلامت مال دنیا چرک کف دسته، میرود و میاید. با همت اهالی ده، دوست و آشنا از اول می‌سازیمش ناراحت مشو غم مخور…

دایی مینه حیرت زده چشم به خانه آرزوهایش دوخته بود و می‌دید سقف خانه پایین میاید و سنگها یکی یکی می‌ریزند. رئیس شورای ده گفت، زنگ زدم به شهرداری ربط لودر یا بیل مکانیکیشون را بفرستند تا این خاک و خاشاک را کناری بریزد فردا دایی مینه شروع به ساختنش خواهیم کرد … اما چه ساختنی … ؟!

طبق استانداردهای آتش نشانی مفاد ذیل حداقل‌هایی است که برای برخورداری از خدمات ایمنی و تجهیزات آتش نشانی به عنوان مبنا و چارچوبی مد نظر قرار گرفته شده است.

–          ایستگاه اتش نشانی به ازای هر ۵۰ هزار نفر جمعیت یک ایستگاه آتش نشانی یا به ازائ هر ۵ کیلومتر مربع منطقه تحت پوشش یک ایستگاه آتش نشانی برای ارائه خدمات مورد نیاز است.

–          نیروی آتش نشانی به ازای هر ۲۵۰۰ نفر شهروند حداقل یک نیروی آتش نشان نیاز می‌باشد به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت شهری یک گروه ۳۳ نفری امداد و نجات با تجهیزات نیاز است.

–          شیر آتش نشانی به ازای هر ۱۲۵۰۰ متر مربع از منطفه تحت پوشش یک شیر اتش نشان مورد نیاز می‌باشد و یا به ازائ هر ۳۰۰۰ نفر جمعیت شهری حدافل یک شیر اتش نشانی باید نصب شود.

–          به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت شهری یک نفر نیروی داوطلب لازم است و نیز با هدف افزایش مشارکتهای مردمی و ارتقای سطح فرهنگ ایمنی در قالب طرح تشکیل آتش‌نشانان افتخار به نیروهای مردمی و داوطلب، دوره‌های مقدماتی آموزش داده شود تا در مواقع بحرانی یاری رسان حادثه دیدگان باشند.

شهرستان سردشت اولین شهر قربانی سلاح شیمیایی جهان با جمعیتی بالغ بر ۱۲۰ هزار نفر و قرار گرفتن شهرستان بر روی رشته کوههای زاگرس و جاده های صعب‌العبور و مسیرهای روستایش دو واحد آتش‌نشانی مستقل با امکانات محدود در داخل شهر سردشت و تحویل دو ماشین نیمه سنگین به شهرداری ربط و میرآباد بدون کادر متخصص و تجهیزات استاندارد گویای این واقعیت است که فقط جهت رفع تکلیف به این امر حیاتی اکتفا کرده‌اند.

می‌پرسیم تا کی خانه‌ی دایی مینه‌ها و این جنگل و طبیعت بکر و پسر و دختر بچه‌های غرق شده در آبشار شلماش، رودخانه زاب و غیره وسیله آزمون و خطای ما در قرن بیست و یکم باشند.

شورا و شهرداریهای کوچک با بودجه ۴۰۰ الی ۶۰۰ میلیون سالانه تا کی میدان تاخت و تاز انتظارات شهروندان در همه ابعاد حتی مرجع نهادهای دولتی از خدمت رسانی گرفته تا حل مشکلات فردی و خانوادگی باشند.

پس می‌طلبد مسؤلان در راستای حفظ و صیانت از سرمایه‌های انسانی و ملی  و نیز جلوگیری از سوانح و حوادث غیر مترقبه که پیوسته شهرستان را تهدید می‌کند و عملأ پیامدهای دردناک و جبران ناپذیری را به دنبال دارد و نیاز و  ضروری و حیاتی شهرستان به ایجاد ایستگاههای آتش‌نشانی مستقل در حوزه زیر نفوذی خود با کادر تخصص و آموزش دیده و تجهیزات استاندارد می‌باشد، اقدام عاجل کنند.

روستای سویرو از توابع بخش مرکزی شهرستان و در ۲۲ کیلومتری شهر سردشت قرار دارد.

انتهای پیام/

 

 

 

لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=229135

برچسب ها

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.