• امروز : جمعه - ۲۴ مرداد - ۱۴۰۴
  • برابر با : 21 - صفر - 1447
  • برابر با : Friday - 15 August - 2025
گزارش اروم نیوز از پیاده‌‌روی جاماندگان اربعین در ارومیه؛

در مسیر جاماندگان نفس‌های وحدت به‌صدا درآمد

  • کد خبر : 291660
  • ۲۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱:۳۵
در مسیر جاماندگان نفس‌های وحدت به‌صدا درآمد
هزاران نفر از مردم ارومیه، به‌ویژه نوجوانان مشتاق و پرشور، با حضور در پیاده‌روی جاماندگان اربعین، عشق و ارادت بی‌پایان خود را به سیدالشهدا (ع) و راه مقاومت به نمایش گذاشتند.

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «اروم نیوز»، عصر روز اربعین، ارومیه رنگ دیگری به خود گرفته بود. هوا خنک و دل‌انگیز، آسمان آبی و خیابان‌های مرکزی شهر، مملو از آدم‌هایی که دل‌شان در کربلا جا مانده بود. مسیر پیاده‌روی جاماندگان اربعین، از میدان شهدای ارومیه تا مزار شهدا، به صحنه‌ای از شور، اشک، دلدادگی و همدلی تبدیل شده بود.

اگرچه بسیاری به‌دلیل شرایط اقتصادی، مشکلاتی، نتوانسته بودند پای در مسیر عشق بین‌الحرمین بگذارند، اما با دل‌هایی لبریز از حسرت و چشمانی اشک‌بار، خود را به این مسیر رسانده بودند؛ مسیری که در هر قدمش، عطر روضه و صدای لبیک یا حسین طنین‌انداز بود.

در ابتدای مسیر، جایی نزدیک چهارراه دانش، اولین موکب‌داران با پرچم‌های سیاه و سبز، از زائران جامانده استقبال می‌کردند. نوجوانانی با لباس‌های یکدست سیاه، لیوان‌های چای داغ تعارف می‌کردند و لبخند بر لب داشتند.

پیرمردی با صدایی لرزان روضه حضرت رقیه (س) را می‌خواند و زنان میانسال در گوشه‌ای، لقمه نان و پنیر و سبزی بین رهگذران تقسیم می‌کردند. موکب‌ها نه فقط محل پذیرایی که پناهگاه دل‌های بی‌قرار بودند. نام‌گذاری موکب‌ها با عنوان‌هایی چون «موکب شهیدان غزه»، «موکب نوجوانان عاشورایی»، «خادم‌الرضا» و «یا زینب (س)» حال و هوایی ویژه به مسیر بخشیده بود.

اشک‌هایی برای دلتنگی‌

نوجوانان، با پیشانی‌بندهای «یا قمر بنی‌هاشم» و «لبیک یا حسین»، به‌عنوان خادمان کوچک، با جان‌ و دل در حال خدمت بودند. یکی در حال پرکردن لیوان‌های شربت بود، دیگری لقمه‌ می‌پیچید و سومی صدای مداحی را از بلندگوها تنظیم می‌کرد تا عزاداران با صدای صاف و بلند، زمزمه «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد…» را همراهی کنند. پیرزنی که سال‌ها آرزوی پیاده‌روی کربلا را در دل داشت، در گوشه‌ای کنار موکب نشسته بود و آرام اشک می‌ریخت.

از او که پرسیدم چرا گریه می‌کنی، گفت: این اشک‌ها برای دلتنگی‌ است. هم برای کربلا، هم برای پسرم که در جنگ شهید شد. ولی مطمئنم امام حسین دل همه ما را می‌بیند. ما جا نمانده‌ایم، دل‌مان در مسیر است. در میانه مسیر، صدای طبل و سنج فضای روحانی‌تری به پیاده‌روی داده بود. جوانان و نوجوانانی با دسته‌های عزاداری کوچک، نوحه‌سرایی می‌کردند و کودکان با لباس‌های مشکی در آغوش مادران‌شان، با حس غریبی به اطراف نگاه می‌کردند. برخی با پابرهنه طی مسیر می‌کردند تا بیشتر به داغ دل زینب کبری (س) و سختی‌های کاروان کربلا نزدیک شوند.

در حالی که تنها چند هفته‌ای از پایان جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی می‌گذرد و مردم ایران هنوز داغ شهدای سرافراز آن روزها را بر دل دارند، هزاران نفر از اقشار مختلف مردم ارومیه با حضور در مسیر پیاده‌روی جاماندگان اربعین، بار دیگر انسجام ملی، شور دینی و عشق بی‌پایان به سیدالشهدا (ع) را به نمایش گذاشتند.

مسیر پیاده‌روی اربعین مملو از مردمی بود که با پای دل آمده بودند تا حسرت نرفتن به کربلا را با قدم‌هایی که بوی وفاداری و دلدادگی می‌داد، تسکین دهند. زن و مرد، پیر و جوان، کودک و نوجوان، همه آمده بودند تا نشان دهند هرچند راه کربلا بسته بود، اما دل‌هایشان در جوار گنبد طلایی حضرت اباعبدالله (ع) می‌تپد.

حضور نوجوانان در این مراسم، جلوه‌ای خاص به پیاده‌روی امسال داده بود. نوجوانانی که بسیاری از آن‌ها دوستان یا خویشاوندان خود را در جنگ اخیر از دست داده بودند، با پلاکاردهایی از تصاویر شهدا و شعارهایی در حمایت از محور مقاومت، دل‌های زخمی‌شان را در مسیر اربعین آرام کردند.

پای صحبت عاشقان حسین

یکی از این نوجوانان که پرچم یا حسین (ع) را در دست داشت، گفت: دوست داشتم به کربلا بروم، اما حالا با این پیاده‌روی احساس می‌کنم امام حسین ما را همین‌جا هم می‌بیند.

در بخشی از مسیر، خانواده‌های شهدا نیز با چهره‌هایی آمیخته به غم و افتخار در حال حرکت بودند. مادر شهیدی که پسرش در جنگ اخیر به شهادت رسیده بود، با چشمانی اشک‌بار گفت: فرزندم آرزوی کربلا داشت؛ حالا که خودش نیست، من به‌جای او آمده‌ام. این راه را باید تا آخر رفت.

مسئولان استانی نیز با حضور در جمع مردم، بر اهمیت حفظ وحدت و تداوم روحیه مقاومت تأکید کردند.این حضور میلیونی، پاسخی کوبنده به دشمنان است. همان‌گونه که در میدان جنگ پیروز شدیم، در جبهه ایمان و عشق به اهل‌بیت نیز سربلند خواهیم ماند.

نصب ایستگاه‌های فرهنگی، موکب‌های پذیرایی، توزیع کتابچه‌های مهدوی و تبیینی و اجرای برنامه‌های عزاداری، از دیگر جلوه‌های این حرکت مردمی بود که نشان داد فرهنگ عاشورا نه‌تنها در میدان‌های نبرد، بلکه در دل‌های مردم این سرزمین ریشه دوانده است.

 زهرا تیموری، ۱۳ ساله، عضو فعال در بسیج دانش‌آموزی نیز درحالی‌که پرچم «لبیک یا زینب» در دست داشت، گفت: همیشه دلم می‌خواست بین‌الحرمین رو با چشم خودم ببینم. ولی حالا که نتونستم برم، با راه رفتن تو این مسیر حس می‌کنم توی دل کاروان کربلا هستم.ما نسل عاشوراییم، تا آخر پای راه اماممون می‌‌مانیم.
محمدرضا کاظمی گفت: پدرم همیشه می‌گفت اربعین فقط یه پیاده‌روی نیست، یه بیعت جدیه. حالا که خودش نیست، من با قدم‌هام دارم به‌جای اون بیعت می‌کنم. این راه، راه پدرمه… راه حسین (ع).
نرگس احمدی، ۱۴ ساله، از محله گلشهر ارومیه در حالی که با دوستانش نوحه‌خوانی می‌کرد، گفت: اینجا همه با هم هستند، هیچ‌کس تنها نیست. ما اومدیم نشان بدهیم امام حسین فقط برای بزرگ‌ترها نیست، ما در راه امام حسین جان خود را فدا می‌کنیم
یکی از موکب‌داران قدیمی ارومیه، با لبخندی پرمحبت گفت: هر سال پای این موکب می‌ایستم تا خستگی زائران را به جان بخرم. امسال که شرایط سخت‌تر شده، اما هیچ چیز مانع خدمت به این عاشقان نیست.
وی گفت: وقتی لبخند تشنگان و گرسنگان را می‌بینم، انگار دل خودم هم تازه می‌شود. او درحالی‌که چای داغ را به زائران تعارف می‌کرد، از حس و حال معنوی مسیر گفت و افزود: فضا پر از عشق و صفاست. هرکسی از راه می‌رسد، گویا فقط برای حسین آمده است.
فاطمه محمدی موکب‌دار جوانی که با دوستانش یک ایستگاه پذیرایی اداره می‌کرد، گفت: برای من این موکب نه فقط محل خدمت، بلکه محلی برای آرامش دل است. هر لقمه نانی که می‌دهم، حس می‌کنم قطعه‌ای از عشق حسین (ع) را به دیگران منتقل می‌کنم.
وی ادامه داد: دیدن حضور نوجوانانی که با شور و شعف خادمی می‌کنند، خیلی انرژی‌بخش است. امروز حتی خودم هم از همین‌ها انرژی می‌گیرم.
 مصطفی، که مسئول پخش شربت و آب بود، از جو و فضای پذیرایی گفت: هرکس وارد موکب می‌شود انگار خستگی از تنش درمی‌آید. صدای نوحه، بوی چای و حضور گرم مردم، فضای خاصی ایجاد کرده است. خیلی‌ها از دور و نزدیک آمدند، حتی بعضی‌ها با پای پیاده برای رسیدن به اینجا تلاش کرده‌اند.
وی یادآور شد:ما همه آمده‌ایم تا بگوییم، حسین (ع) تنها نیست.
یک نوجوان ۱۴ ساله، که در موکب به خانواده‌ها و افراد مسن خدمت می‌کرد، گفت: وقتی به چهره‌شان نگاه می‌کنم و می‌بینم چقدر خوشحال می‌شوند، دلم پر می‌کشد. حس می‌کنم دارم کاری بزرگ انجام می‌دهم، کاری که امام حسین (ع) دوست دارد.
وی ادامه داد: خیلی دلم می‌خواست امسال خودم راهی کربلا باشم، ولی اینجا بودن هم خودش یک جور پیاده‌روی است.مردم اینجا مثل خانواده‌اند. همه با هم کمک می‌کنند، از کوچک‌ترین‌ها تا بزرگ‌ترها. حتی کسانی که برای اولین بار آمده‌اند، سریع کنار دست ما قرار می‌گیرند و مشغول کمک می‌شوند. انگار این مسیر، آدم‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کند.
انتهای خبر/
لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=291660

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.