به گزارش اروم نیوز به نقل از زرین خبر؛ خیلی وقت بود می خواستم بدانم یک معتاد ترک کرده چه حالی داره،چگونه شد به اعتیاد دچار شد و خیلی سوالهای دیگر.
با هماهنگی یکی از دوستانم,فردی را به نام آقای غلام نژاد پیدا کردم که بازنشسته آموزش وپرورش بود؛قبلاً با وی مصاحبه ای را انجام داده بودم ولی نمی دانستم که عضو انجمن پیشگیری از اعتیاد نیز هست.
با او تماس گرفتم و راهنمایی خواستم,شماره یک نفربه نام آقای دیهیم را به من داد و گفت که این فرد همان است که شما دنبالش می گردید.
شب بود و دیر وقت ؛نتوانستم به خود بقولانم که اکنون تماس نگیرم؛ولی به خود جرات داده وبا وی تماس گرفته و قرار ملاقاتی را برای ساعت۱۰ونیم شب گذاشتم.
نحوه شروع صحبت با یک معتاد پاک شده برای اولین بارذهنم را به خود مشغول کرده بود،نحوه پوشش ونیز سخنانی که بر زبان می آورد؛ اما برخلاف تصورم با ظاهری آراسته وبا روی باز از من استقبال کرد، به داخل منزل رفیتم و با لبخندی بر لب خواست که اول من شروع کنم و من هم گفت وگو را با این سؤال آغاز کردم:
چه شد که به مواد روی آوردید و چه موادی مصرف می کردید؟
گفت:بنده متولد سال۱۳۴۵هستم و برای اولین بار در ۱۳سالگی از سیگار شروع کردم وبعد از آن نیز گرفتار موادی مانند تریاک،هروئین وحشیش شدم.
وی هم چنین سرگذشتش را نیز توضیح داد و افزود:از ۱۳سالگی که با مواد آشنا شدم تا ۱۸سالگی ادامه دادم وبعد از ۱۸سالگی که به سربازی رفتم مصرف مواد را نیز قطع کردم ولی دوباره با اتمام سربازی به مواد روی آوردم که به دلیل محیط کاری و محل سکونتم بود.
دیهیم گفت:در ابتدا با تریاک که به آن موادسیاه می گوییم آشنا شدم وتا سال۷۰تریاک مصرف می کردم وبعد از سال۷۰ به مدت ۱۰سال با مواد سفید که همان هروئین است آشنا شدم وبه همراه تریاک مصرف کردم وبعد از سال۸۰نیز معتاد تزریقی بودم تا اینکه در سال۸۶در حالی که از هر لحاظ در زمینه های مادی،معنوی،جسمی وروحی تخریب شده بودم ،به طور کلی تصمیم به ترک گرفتم .
آیا کسی شما را راهنمایی کرد یا خودتان خواستید که ترک کنید؟
می گوید:وضعیت بگونه ای بود که دیگر رگ سالمی در بدنم نمانده بود وحتی دیگر سرنگ های معمولی نیز من را راضی نمی کرد و از سرنگ های دامپزشکی استفاده می کردم تا اینکه در تاریخ۱۰/۶/۸۶پیامی به من رسید که یک مرکزی در شاهین دژ هست که ترک می کند؛بنده تا آن روز می خواستم ترک کنم و چند بار نیزقطع مصرف کرده بودم ولی مجدداً بعد از یکی دو روز برگشته بودم سراغ مواد و دوباره آتش اعتیاد در وجودم شعله ور می شد.
به شاهین دژ وبه خانه بهبودی رفتم و۲۱روز در آنجا بستری شدم وسپس پس از برگزاری جلسات توجیهی وکلاسهای آموزشی مواردی را برای رعایت به بنده گفتند تا دوباره سراغ مواد نروم.
وی ادامه می دهد:بنده ۳۰سال بود که مواد مصرف می کردم و دیگر خسته شده بود به همین دلیل برنامه را جدی گرفتم,هرچه داشتم از دست رفته بود وتنها خانم وبچه هایم مانده بودند.
چه شد به فکر تاسیس مرکز ترک اعتیاد افتادید؟
ببینید در میاندوآب به نظر من اصلی ترین مشکل ما اعتیاد است و اعتیاد دلیل بسیاری از مشکلات ما مانند طلاق،سرقت و… است.
وقتی در آنجا بنده از مواد پاک شدم,تصمیم گرفتم که چنین مرکزی را در میاندوآب راه اندازی کنم وتجربیاتم را در اختیار سایر معتادین قرار دهم تا آنها نیز پاک شوند وبا آقای غلام نژاد آشنا شدم وبا همکاری وی به بهزیستی و… رفتیم وپس از اخذ مجوز مرکز پنجره ای رو به سلامتی(کمپ ایثار)را راه اندازی کردیم و اکنون با برنامه کمک یک معتاد به معتاد دیگر حدود۵سال است که این کار را انجام می دهیم و نزدیک به یک هزار وهشت نفردر این مرکز پاک شده را از استانهای آذربایجان غربی وشرقی تحویل جامعه داده ایم وحتی پرونده پیگیری نیز برای آنها تشکیل داده ایم که می توانم بگویم بیش از۷۰۰نفر آنها بر سر خانه وزندگی وشغل خود بازگشته اند.
وی هم چنین در مورد کمپ نیز با ابراز گلایه از مسئولین می گوید:مشکل ما نبود یک مکان ثابت برای احداث کمپ است ومجبوریم سالانه مکان خود را عوض کنیم.
دیهیم می افزاید:متاسفانه در میاندوآب نمی دانم به چه دلایلی ادارات ومسئولین همکاری لازم را ندارند و نسبت به بیماری اعتیاد بی تفاوت هستند ولی در شهرهای آذربایجان شرقی کسانی که در کمپ ما پاک شده اند با همکاری مسئولین وادارات کمپ های مجهزی را احداث کرده اند.
وی ادامه می دهد:چند جا را پیشنهاد دادند که در مقابل هریک مشکلاتی خاصی برایمان پیش آمد و نتوانستیم آن زمین را گرفته وکمپ احداث کنیم وباید بگویم که حتی اکنون مریضی داریم که از خانه اش زنگ می زنند ومی گویند بیایید.
روش شما برای ترک اعتیاد چگونه است؟
وی می گوید:ما در این روش چند اصول را رعایت می کنیم و مراحل ۱۲گانه را در سپری می کنیم تا یک معتاد پاک شود.
این فرد رهاشده از آتش اعتیاد در مورد شربتی هم که به نام ترک اعتیاد خوانده می شود,توضیح می دهد ومی گوید:این شربت همان ادامه مواد مخدر به سصورت سرپوشیده است وشربت متادون عوارض را مانند مواد مخدر دارد.
به نظر شما اصلی ترین عامل گرایش به اعتیاد چیست؟
به نظر بنده اعتیاد به دلیل خلای صورت می گیرد که در وجود انسان شکل می گیرد،که این خلا در مرحله اول به خانواده برمی گردد ودر آن اقوام وفامیل وسپس دوستان ومحیط اطراف.
آیا تابحال وسوسه شده اید که درباره به سمت مواد بروید؟ور فته اید با نه؟
بله چندین بار وسوسه شده ام چرا که وسوسه اعتیاد همواره به دنبال ماست,ولی با توکل به خدا وبا رعایت راهنمایی انجمن دوباره به سراغ اعتیاد نرفته ام و حتی ۶سال است که لب به سیگار هم نزده ام.
شما شخصیت یک معتاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه برخی به معتاد به چشم یک جنایتکار نگاه می کنند درحالی که معتاد یک بیمار است و نیازمند توجه مسئولین ومردم ونیز به دنبال جایی می گردد که ترک کند وبه آغوش جامعه وخانواده برگردد.
امروز از اینکه یک فرد پاک هستید چه احساسی دارید؟
الان احساس یک فرد واقعی را دارم وهرگز فکر نمی کردم که یک روز مواد را ترک کنم وهمیشه فکر می کردم که تا آخر عمر معتاد خواهم ماند.
بنده زمانی که معتاد بودم هیچ احساس مسئولیتی نداشتم ویک مرده متحرک بودم ولی دیگر از این وضعیت خسته شدم وتصمیم به ترک گرفته وآن را عملی کردم واکنون در کنار خانواده ام خوب وخوش زندگی می کنم در حالی که در آن موقع چنین زندگی را نداشتم.
دیدگاه جامعه وخانواده تان چه تفاوتی به شما کرده است؟
در آن زمان حتی یادم هست که بچه هایم از اینکه من در کنارشان به مدرسه بروم،اذیت می شدند وحتی خانواده ام نیز در خیابان بی تفاوت از کنارم رد می شدند ومرا طرد می کردند ولی اکنون اینگونه نیست و مانند یک فرد عادی در اجتماع زندگی می کنیم.
سخن پایانی شما:
اعتیاد یک بلای خانمان سوز است که اگر دامن کسی را بگیرد همه چیزش از وی می گیرد و امیدوارم که با توکل برخدا؛ همه افراد جامعه با نگاه مثبت به ابن حرکت ها کمک کنند تا پیام بهبودی به همه گرفتاران بیماری اعتیاد برسد و روزی را شاهد باشیم که دیگر معتادی نه تنها در کشورمان بلکه در دنیا وجود نداشته باشد .