به گزارش اروم نیوز، بحرانهای اجتماعی به عنوان پدیده هایی نامطلوب، اذهان نخبگان و افکار عمومی مردم را به خود مشغول میدارند، به طوری که نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید می آید و مقامات رسمی کشور را به چاره جویی و اقدام در جهت اصلاح و رفع و یا پیشگیری از آنها وا میدارد. از میان مسائل و آسیبهای اجتماعی، خودکشی یکی از معضلات عصر حاضر شناخته شده، تغییر ساختاری و جوانتر شدن افرادی که اقدام به خودکشی میکنند نیز بر مشکلات افزوده است. در این شرایط، جامعه نه تنها نیروهای مولد خود را از دست میدهد، بلکه باید به دلیل بیماری ها، معلولیت ها و آسیب های روانی – اجتماعی ناشی از این معضل، هزینههای نگهداری و ارائهی مراقبت های خاص را نیز برای سال های طولانی بپذیرد.
از سوی دیگر، خودکشی به سلامت روان اعضای خانواده قربانیان آسیب می زند، تأثیرات منفی بر زندگی اجتماعی به جای میگذارد و احتمال وقوع آن را در محیط خانواده و اجتماع افزایش می دهد.
خودکشی در تمام فرهنگ ها و دوران ها وجود داشته است و در ادیان یهود، مسیحیت و اسلام به آن اشاره شده است. در سال ۲۰۰۳ تعداد ۴۲۳۲ نوجوان و جوان ۱۰-۲۴ ساله جان خود را بخاطر خودکشی از دست دادند که این میزان بیانگر نرخ ۸/۶ در هر یک میلیون نفر است. خودکشی علت ۲/۱۱ مرگ های نوجوانان و جوانان محسوب می شود و سومین عامل مرگ و میر در این رده سنی خودکشی معضلی هشت وجهی است: ۱)معنایی؛ ۲) آماری؛ ۳) تاریخی؛ ۴) مذهبی؛ ۵) فلسفی؛ ۶)روان شناختی؛ ۷) جامعه شناختی و ۸) رفتاری. از این رو باید توجه کرد که در خودکشی نمی توان تنها بر یک بعد توجه کرد. خود کشی نه تنها یک خسارت شخصی است بلکه یک خسارت اجتماعی نیز هست. صرفنظر از ارزیابی های شخصی و اخلاقی، ارزش یک شخص را میتوان بر حسب نقشی که در جامعه ایفا می کند نیز ارزیابی نمود. بنابراین، از آنجا که خودکشی متضمن خسارت برای جامعه است،
لذا یک معضل اجتماعی محسوب میشود. موضوعی که ذهن بنده را به خود درگیر کرده است این است که چرا در برخی از سرزمینها یا گروه های اجتماعی، میزان خودکشی بالاست، در صورتیکه سایرین میزان خودکشی کمتری دارند؟ آیا مشخصه قربانیان: بیماری ذهنی، اختلال فیزیکی، شخصیت اقتدارگرا یا میانگین هوشی بالاست؟ وجه تمایز گروه هایی که در آنها میزان خودکشی بالاست، نسبت به گروه هایی که میزان خودکشی آنها پایین است چیست؟ یکی از گروه هایی که میزان و دلایل اقدام به خودکشی در آنان بسیار حائز اهمیت است دانشجویان هستند. در ایران به طور متوسط سالانه ۳۲۱۶ نفر خودکشی می کنند، که به طور تقریبی در هر سال نرخ آن ۶ در هر صد هزار نفر است. در سال ۱۳۸۰ از هر صد هزار نفر ۳۶/۶ نفر خودکشی منجر به فوت داشته اند که این رقم در بین مردان ۶۵/۷ و در بین زنان ۰۴/۵ نفر در هر صدهزار نفر بوده است. آمارهای منتشر شده خودکشی بر شیوع بالاتر آن در برخی مناطق کشور دلالت دارد به طوری که بالاترین نرخ میزان خودکشی مردان به استان همدان با ۵/۱۳ خودکشی به ازای هر صدهزار نفر و در زنان به استان های ایلام با ۵/۱۵ و کرمانشاه با ۱/۱۳ به ازای هر صد هزار نفر تعلق دارد.
همچنین بالا بودن فراوانی خودسوزی های زنان در دو استان ایلام و کرمانشاه از نکات درخور توجهی است که باید به آن اشاره کرد. بنده با توجه به پژوهش هایی که در بعد از تصادفات با وسایل نقلیه و قتل محسوب می شود، این رابطه انجام داده ام فکر می کنم بالاتر بودن بودن نرخ خودکشی در برخی مناطق کشور (به ویژه غرب ایران) دارای دلایل خاص خود است که نمی توان با دلایل کشورهای غربی و سایر نقاط جهان توجیه شود.
به نظر من نقش فرهنگ و آداب و رسوم قومیت های مختلف ایران را باید در تبیین دلایل پژوهش هایی که در رابطه با خودکشی و به ویژه خودکشی در دانشجویان باشد نسبتا در کشورهای خارجی بیشتر از ایران هستند و در ایران مخصوصا پژوهش در مورد علل و یا نرخ خودکشی دانشجویان نسبتا محدود است. با این حال به مرور مختصری از کارهای انجام گرفته می پردازیم.
در پژوهشی با عنوان نگرش به خودکشی در میان جوانان مکزیکی-آمریکایی و آمریکایی، پرسشنامه نظرسنجی خودکشی در میان ۷۶ جوان مکزیکی-آمریکایی و ۷۶ جوان آمریکایی پخش شد. تحلیل یک متغیره، تفاوت معنا داری را از نظر آماری در ۳۵ گویه از ۱۰۰ گویه که شامل مذهب، آسیب شناسی روانی، تحریک پذیری، پرخاشگری، پذیرش(مقبولیت) خودکشی، درخواست کمک و تأثیرات عاطفی است، نشان میدهد.
در پژوهشی با عنوان بررسی نگرش دانشگاهیان نسبت به مرتکبان خودکشی که روی ۳۶۰ نفر از دانشجویان مقطع لیسانس انجام شد، پس از خواندن گزارش کوتاهی در باره ی ارتکاب خودکشی از نظر سطح تمایل به خودکشی و تفکر و تصورات به وجود آمده ارزیابی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سطح فکر بیشترین تأثیر را بر روی درک خودکشی دارد و خیال پردازان خودکشی به میزان معناداری بیشتر از دیگران احتمال دارد که خودکشی کنندگان را افرادی عاقل و معتدل، دوست داشتنی و قابل اعتماد قلمداد کنند و بیشتر احتمال دارد که آنها را به عنوان دوست صمیمی انتخاب کنند. این نتایج نشان داد پذیرش رفتار خودکشی با سطح تفکر فرد به خودکشی همبستگی مثبت و مستقیمی دارد. در ایران درپژوهشی با عنوان تحلیل جامعه شناختی گرایش دانشجویان به خودکشی که جهت تعیین عوامل موثر برخودکشی دانشجویان ترتیب داده شده بود تعداد ۳۸۰ نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه مشارکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که به طور کلی مهم ترین پیش بینی کننده های تغییرات میزان گرایش به خودکشی پاسخگویان به ترتیب حمایت اجتماعی (۴۵/۰-)، رفتار بزهکارانه (۳۲/۰)، نظارت خانواده (۳۱/۰) و تقدیرگرایی (۲۵/۰) بوده است . باید افزود که سبک های هویتی جوانان و راهبردهای حل مسئله نیز از عوامل حفاظت کننده و خطر در خودکشی محسوب می گردند، به گونه ای که سبک هویت تعهد و استفاده از روش های مسئله مدار و افراد از عوامل محافظت کننده برای خودکشی هستند در حالی که سبک هویت سردرگم-اجتنابی و استفاده از روش های هیجان محور از عوامل خطر محسوب می آمار و ارقام خودکشی بسیار پر رنگ دید و به آن توجه ویژه ای کرد.
دکتر میلاد عابدی- متخصص روانشناسی بالینی
انتهای پیام/