به گزارش اروم نیوز؛ حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است با توجه به معانی ذکر شده در باب حجاب و عفاف در مییابیم حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است.
اگرچه پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد یعنی پوشش ظاهری افراد و بویژه زنان را حجاب میگویند که مانع از نگاه نامحرم به آنان میشود. عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است راغب اصفهانی در مفردات القران مینویسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها غلبه الشهوه؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری میشود.
حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیفتر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب.
برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این گروه از حجاب، تنها پوستهای و ظاهری بیمعنا دارند و از سوی دیگر کسانی هستند که ادعای عفاف کرده و با تعابیری همچون؛ من قلب پاکی دارم، خدابا قلبها کار دارد، آدم باید چشمش پاک باشد و… خود را سرگرم کرده و مصداق «لیفجر امامه»(بلکه انسان میخواهد آزاد باشد و گناه کند- قیامت آیه ۵) میشوند.
آثار اجتماعی حجاب
هر عملی که افراد جامعه انجام میدهند، در نگاه کلان اثر مستقیم در اجتماع دارد زیرا از خانواده که واحد کوچک اجتماعی است جامعه تشکیل میشود و همانگونه که رفتار فرد در جامعه موثر است، اشخاص نیز از اجتماع و قوانین آن تاثیر میپذیرند.
حجاب علاوه بر آثار شخصی و شخصیتی، دارای آثار اجتماعی است. جامعهای که در آن بانوان باحفظ حدود وحقوق دیگران ظاهر میشوند و موجب تخریب روح و جسم همنوعان خود شده و محیط آرام وامنی را برای جوانان فراهم سازند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهد رفت.
اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم میمانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگی حفظ خواهد شد و محیط خانواده تحت تاثیر خودنماییهای عدهای از زنان بدحجاب و بیحجاب قرار نمیگیرد و هم مراکز اجتماعی مثل ادارهها و بیمارستانها و… در کمال سلامت رفتاری خواهند بود و بزهکاریهای اجتماعی به حداقل خواهد رسید.
حضرت امام خمینی(ره) در مورد فعالیت اجتماعی واشتغال زنان همیشه این نکته را بیان میکردند که: «فعالیت اجتماعی، سیاسی کنید ولی حدود شرعی از جمله رضایت همسر را رعایت کنید.»
بسیاری از پروندههای ضداخلاقی از عدم رعایت حدود شرعی نشات گرفته است و آمار جنایی ذکر شده همواره زنگ خطری بوده که اندیشه گران تربیتی را نگران میساخته است. یکی از آثار اجتماعی حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعی خانوادهاست، بالا رفتن درصد طلاق در کشور ما زندهترین شاهد این مطلب است.
از روزی که حجاب دچار تغییر و تحول شد و آزادیهای تعریف نشده در جامعه ما پا گرفت، سطح طلاق به مقدار نگرانکنندهای بالا رفته و میزان ازدواج رو به کاهش نهاده است و این جزء آثار اجتماعی بیحجابی است که جامعه را در درازمدت به ورطه هلاکت میرساند. البته آثار مثبت حجاب و پیامدهای منفی بیحجابی به اینجا ختم نمیشود.
وقتی که به صحنه تفکرات عالم نگاه میکنیم و بینش اسلام را مشاهده مینماییم، به روشنی در مییابیم که جامعه بشری هنگامی خواهد توانست نسبت به مسئله زن و رابطه زن و مرد، سلامت و کمال مطلوب خود را پیدا کند که دیدگاههای اسلام را بدون کم و زیاد و بدون افراط وتفریط درک کند و کوشش نماید آن را ارائه کند.
اسلام میخواهد که رشد فکری، اجتماعی، سیاسی، علمی و بالاتر از همه فضیلتی و معنوی زنان به حد اعلا برسد و وجودشان برای جامعه و خانواده بشری حداعلای فایده و ثمره را داشته باشد.
همه تعالیم اسلام از جمله مسئله حجاب، بر این اساس است. مسئله حجاب به معنی منزوی کردن زن نیست. مسئله حجاب به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بیقید و شرط زن ومرد در جامعه است. این اختلاط به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد و بخصوص به ضرر زن است. حجاب به هیچوجه مزاحم و مانع فعالیتهای سیاسی، اجتماعی وعلمی نیست.
همواره برای حل معضلهای اجتماعی میبایست زمینههای پیدایش آن را رفع نمود. و الا درمان در حدّ مُسکّن، نقش ایفا خواهد کرد و بیمار به مرور خواهد مرد. غفلت از زمینهها و عدم پردازش و رفع منابع تغذیه یک معضل، در سطح اجتماعی مصیبتبار است.
امروزه در جامعه ما بدحجابی، تنها یکی از مظاهر بیحیائی مفرطی است که نمونۀ آن حتی در ساعات اداری و خیابانهای معمولی اروپا دیده نمیشود. اگر بخواهیم مشکلات دیگر را نیز ببینیم، فساد اداری، وضعیت وخیم رانندگی، عدم احترام به قوانین، وضعیت بسیار وخیم همسایهگی، از مظاهر دیگری است که میتوان از آنها بعنوان مظاهر فقدان حیا نام برد.
گرایش به پوشش و عفاف یک گرایش فطری در میان زنان و مردان است. اما میزان و شکل آن رابطه مستقیمی با اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. در سرزمینهای مختلف، انسانهایی که به ارزشهای اخلاقی اعتقاد بیشتری داشتهاند. از پوشش کاملتر و متینتری استفاده کردهاند و هر قدر سطح ارزشهای اخلاقی در آن جوامع پآیین آمده، پوشش مردان و زنان نیز در سطح پآیینتری قرار گرفته و شکل نامناسبی پیدا کرده است.
ادیان الهی، همواره بر پوشش تأکید کرده و آن را لازمه دینداری شمردهاند. مطابق با آیین یهود، زنان هنگام حضور در اجتماعات، موی سر خود را میپوشانند و به حجاب پایبند هستند. در مسیحیت نیز پوشش اهمیت زیادی داشته و زنان معتقد به حضرت مسیح(ع) میکوشیدند مانند حضرت مریم(س) موی خود را بپوشانند و با حجاب وارد جامعه شوند.
هنوز هم نقاشان مسیحی، تصویر حضرت مریم(س) را با پوشش و حجاب کامل میکشند. زنان و راهبهها و قدیسها یکی از کاملترین حجابها را دارند. این امر نشان میدهد که از نظر آنان، داشتن حجاب، به دینداری نزدیکتر و در پیشگاه خدا پسندیدهتر است و تمام اینها مصداق بارزی است بر اینکه زنان حتی از دوران باستان و در طول تمام دورانها و تاریخ جوامع بشری حجاب داشته اند.
انتهای پیام/