به گزارش اروم نیوز به نقل از مرزداران، بحث بر سر مقوله حجاب و عفاف و لزوم توجه به این موضوع یکی از مقولاتی است که شاید نقل تمام محافل و جلسات فرهنگی باشد و ضرورت توجه به آن در سخنان تمام مسئولان و مدیران، خودنمایی کند.
صحبت از حجاب و عفاف که میشود شاید ناخودآگاه ذهن اغلب مردم به سوی دختران و زنان بیحجاب و بدحجاب برود، هر چند منکر لزوم فرهنگسازی در ارتباط با رعایت حجاب در میان بانوان نبوده و نیستیم، اما باید دید سهم مردان از «حجاب و عفاف» چه میزان است و آیا به واقع توجهی به این موضوع میشود؟
تقلید از فرهنگ غلط غرب تا بدان جا در ذهن و فکر بعضی از جوانان ایرانی رسوخ کرده که از مدلهای موی غربی، لباسهای تنگ و چسبان، پوششهای زننده و یا لباسهای بدننما که بگذریم این روزها شاهد عادی شدن برداشتن ابرو توسط برخی از پسران جامعه و حتی آرایش آنها هستیم.
متأسفانه و صد افسوس شهر مرزداران ماکو نیز این روزها دچار چنین معضلی شده که شاید این وضعیت دیگر عادی شده باشد و این عادی بودن یعنی زنگ خطر.
آرایشگاههای مردانه نیز پابه پای این بحران بیهویتی، هویت از کف داده و با تبلیغ مدلهای فشن، برداشتن ابرو، رنگ مو و رنگ ابرو، خود به یک تابلوی تبلیغاتی در گسترش این معضل تبدیل شدهاند.
برخی دیگر از آنها نیز از برنامههای ماهوارهای الگو میگیرند تا به قول خودشان از آموزشهای بهروز و مدهای جدید بهره گیرند و هنر خود را روی مشتریهایشان عرضه کنند!
متنوع شدن تفریحات فرهنگی، شناخت و فهم ارزشها و در نتیجه تغییر ناگهانی آداب و رسوم و سبک زندگی اجتماعی، باعث به وقوع پیوستن رفتارهای ناهنجار و متضاد یا اصول جامعه میشود که یکی از این رفتاره است.
اما این عزم ملی در چه راستا و با چه رویکردی باید لحاظ گردد. متاسفانه امروزه یکی از معضلاتی که دامن خانواده های ایرانی و زندگی آنها را گرفته است، جایگزینی سبک زندگی غربی به جای سبک زندگی ایرانی است.
با گسترش فناوری و متاسفانه ورود دیش های ماهواره ای به منازل و خو گرفتن مردم با برنامه های به ظاهر مفرح آن، عملا مردم با سبک زندگی غربی هم آغوش شده اند و به زبان ساده تبعیت از فرهنگ اصیل ایرانی را نوعی بی کلاسی و دِمُده می پندارند در حالی که اتفاقا هدف غرب از تولد و بارور کردن همه شبکه های ماهواره های و رسانه های ترویج فساد و فحشا، به غارت بردن همین فرهنگ ناب ایرانی اسلامی ایرانیان است که باید اذعان کنیم تا حدی نیز موفق بوده است.
والدین و فرزندان و شکاف بین آنها
شاید در نگاه نخست بازگشت به چندین سال قبل و پیروزی از سبک زندگی گذشتگان کاری سخت و رنج آور باشد، اما اندکی تامل و قدری تفکر قطعا هر ایرانی را به این فکر وا میدارد که افسردگی، تنهایی، غربت و … تنها دستمایه غربی ها برای زندگی ایرانیان بوده است.
امروز جوانان و نوجوانان تا حدی از خانواده های خود فاصله گرفته اند که عملا تنها زیر یک سقف زندگی می کنند و هیچ قرابت فکری دیگری با یکدیگر ندارند در حالی که در گذشته های نه چندان دور، پدر یا مادر در نقش اولین رفیق هر نوجوان و جوان ظاهر می شدند اما این آموزه های شبکه های ماهواره ای است که دیگر پدر و ماد رنمی توانند فرزندان را درک کنند و از این رو جوان باید برای پر نمودن خلا های عاطفی خود به رفقای ناباب پناه ببرد.
این وضعیت تنها با عزم ملی دگرگون می شود. عزمی که نه به مدیریت مدیران کاری دارد و نه به نقش حکومت و نظام. این ایرانیان هستند که باید تعریف خود را از خانواده تغییر دهند و با بازگشت به سبک زندگی اسلامی ایرانی خود، به سبک های زندگی دیگران یک «نه» بزرگ بگویند.