به گزارش اروم نیوز، در یک جامعه متمدن انسانی گروههای مختلف افراد وظایف متعددی را عهدهدار میشوند یا به عبارت دیگر وظایف اجتماعی تقسیمبندی میشود. در این مجموعه برای پیشرفت کار جمعی لازم است تک تک افراد وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند.
یک کاسه یا یک بشقاب یا قاشق برای صرف غذا مورد استفاده قرار می گیرد و به هر رنگ و ضخامتی که باشد کار خود را انجام می دهد ولی هر انسانی ذاتاً به سوی کاسه ها و بشقابهای ظریفی کشیده میشود که رسمهای هنری بر آن نقش بستهاند.
یکی از الطاف خداوند عالمیان به انسان، ذوق هنری است. انسان به وسیله این ذوق میتواند احساسات و عواطف خود را به همنوعان خود انتقال دهد. در مثال بالا ساختن بشقاب کار صنعتگر است ولی رسم نقش بر روی آن کار هنرمند است. و همین هنر است که انسان را جذب میکند. نقاش به وسیله رنگ و موسیقیدان به وسیله نت و قصهنویس با طرح داستان و بازیگر با حرکات در صحنه و خطاط توسط خط، احساسات خود را بیان میکنند.
و اما شاعر که با کلمات سر و کار دارد ادراکات خود را به وسیله سخن بیان میکند آن هم نه سخن معمولی، بلکه سخنی هنرمندانه.
بنابراین وظیفه شاعر در اجتماع بشری این است که دریافتها و مشاهدات عینی و ذهنی خود را با کلام هنری به دیگران القاء کند.
با این توصیف ما نمیتوانیم از شاعر انتظار ساختن هواپیما داشته باشیم همانگونه که از خلبان نیز انتظار نداریم که مثلاً یک نویسنده خوب باشد.
وظیفه شاعر در اجتماع این است که هر احساس و درک و هر شعور و عاطفه انسانی را با کلماتی منسجم ادا کند و باعث انتقال و اشاعه آن گردد به طوری که هر شنونده ای احساس کند عواطف شاعر، عواطف او نیز هست.
اگر در ارتباطات بشری هر کس وظیفه خود را به خوبی انجام دهد کل جامعه انسانی رو به پیشرفت خواهد گذاشت.
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست.
بهرام اسدی- شاعر و پژوهشگر ادبیات