به گزارش اروم نیوز؛ اگر آذربایجان غربی از هر امکان و توسعه ای هم در طول سالیان گذشته محروم مانده باشد، همواره به یک ویژگی خود می نازد و آن شهرتش بعنوان استانی رنگین کمال از اقوام و ادیان مختلف است که بی تنش و دعوا در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی را تجربه می کنند و چه بسا تفاوت ها باعث نزدیکی بیشترشان نسبت به هم شده است.
۸ سال درکنار یکدیگر بدترین شرایط جنگی را تحمل کردند و زیرحملات خونبار دشمن دست در دست هم زنجیره ای برای دفاع از میهن و سدی برای جلوگیری از نفوذ به خاک سرزمینمان را تشکیل دادند، چه بسیار از اقوام کرد و ترک که با وصلت دختران و پسران خود با یکدیگر به نوعی اخوت را در بین خودشان محکم تر کرده اند و به جای اینکه بزرگان و مسئولان و به اصطلاح روشنفکران جامعه عاملی بر قوت گرفتن این پیوندها، افزایش اتحاد در بین اقوام خود و هدایت آنان به احترام بیشتر به اعتقادات و رسوم یکدیگر باشند، خود به عاملی تفرقه افکن تبدیل شده اند و چند ماه یک بار با اظهار نظرهایی جاهلانه سعی در از هم پاشیدگی این آرامش می کنند و به نوعی به اقوام خود القای جدایی از دیگر قومیت هایی که در کنار آن ها ساکن هستند، می کنند.
چند ماه پیش نماینده مردم بوکان در مجلس طی نطقی خواهان توجه به قوم کرد شده بود که این موضوع به خودی خود ناپسند نیست اما آنچه باعث ناراحتی و چه بسا تفرقه و از هم پاشیدگی می شود، دنباله صحبت های ایشان مبنی بر بی توجهی کامل مسئولان آذربایجان غربی به کردهای این استان و اجازه حضور ندادن به این اقوام در میدان های مختلف بود در حالیکه هم اکنون در همین استان مدیر، معاون، قهرمان، عضو شورا، نماینده، نخبه و ورزشکار از این قوم بیشتر از دیگر اقوام نباشد، کمتر هم نیست.
در پی این اظهارات و دراقدامی ناشایست تر نماینده مردم مهاباد در مجلس شورای اسلامی در هفته گذشته سخنانی را مبنی بر تشکیل استان کردستان شمالی به مرکزیت مهاباد مطرح کرد که این موضوع هم با یادآوری سخنان نماینده بوکان به قول ضرب المثل معروف «کاری دشمن شاد کن» بود تا دشمنان و بدخواهان بار دیگر امیدوار به آرزوی دیرینه خود یعنی ایجاد تفرقه در بین مردم قومیت ها شوند.
بحث تجزیه آذربایجان غربی بعنوان یکی از استان های مهم مرزی و دارای موقعیت ویژه همواره مطرح و متاسفانه در این بین برخی از مسئولان به جای اینکه بر ریشه کنی چنین مباحثی در جامعه تلاش کنند، بر آن دامن زده و آرامش را از مردمان آن می گیرند.
در چند روزی که این خبر در خروجی بسیاری از رسانه ها و شبکه های اجتماعی قرار گرفته است، واکنش های مختلفی را داشته و چه بسا بسیاری از جوانان ترک و کرد در این فضاهای مجازی به جان هم افتاده اند و این همان تفرقه و از هم گسیختگی است که مباحث نسنجیده یک نماینده عامل آن شده است و تکرار مستمر آن در بازه های زمانی مختلف و به نحوه متفاوت باعث خواهد شد تا آرامش و امنیتی را که شاهد آن هستیم دیگر به یک افسانه تبدیل شود.
در حالیکه مردم با آرامش و احترام کامل در کنار یکدیگر به زندگی ادامه می دهند، تصمیم گیران یقه پاره کرده و هرکدام سعی دارند دیگری را ظالم جلوه دهند، آیا به واقع چنین اقداماتی می تواند سرانجام، آبادانی استان را رقم بزند؟
چنین خط کش گزاری برای تعیین مرز بین کرد و ترک ها در آذربایجان غربی نه تنها به پیشرفت هیچ کدام از طرفین ختم نخواهد شد بلکه آتشی بر زندگی شان می شود که هیزم های آن خانه و کاشانه مردم، آرامش فکر و روح و روانشان است و آتش این هیزم سخنانی بی پایه و اساس مطرح شده نه از سوی مردم بلکه چند نفر انگشت شمار از مسئولانی که به خیالشان برای خود محبوبیت ایجاد می کنند اما امان از دل غافل که این محبوبیت، محرومیت و نابودی را برای کل جامعه در پی خواهد داشت.
بی شک اگر این استان محرومیت داشته است این محرومیت فقط برای شهرهای کردنشین نبوده و سایر شهرها هم با چنین مشکلاتی دست به گریبان بودند، اگر خطری متوجه آذربایجان غربی بوده تنها کردها در مقابل این خطر نبودند و مردم دیگر قومیت ها و البته بیشتر ترک ها هم همین خطر را با پوست و گوشت خود لمس کرده اند، به نظر اگر قرار بر همیت برای ارتقاء زندگی جامعه خود هستیم نباید جدایی را شرط آن قرار دهیم و مردم را به نزاع دعوت کنیم.
بسیار جای تاسف دارد ما از دولت بخواهیم به یک توافق و تفاهم با ملتی که دارای خط فکری و عقیدتی و سیاسی کاملا برعکس ملت ما است، دست پیدا کند و در مقابل خودمان در داخل نه تنها تلاشی برای اتحاد و نزدیکی به یکدیگر نداشته باشیم بلکه فضا را برای تنش و تفرقه آماده کنیم و باید ترسید از فردایی که استان هایی با قومیت های مختلف این بار خواهان جداییشان از این سرزمین و اتصال به کشوری هم قوم و یا اعتقاد با خود شوند.