به گزارش اروم نیوز،مایکل سینگ، کارشناس مؤسسه واشنگتن، در جلسه استماعی در کمیسیون امور خارجه مجلس نمایندگان با موضوع بررسی پرونده هستهای ایران و وضعیت گروه ۱+۵، تصریح میکند که با عقد توافقنامه جامع هستهای، همه مشکلاتی که در مورد ایران وجود دارد حل نمیشود و همچنان لازم است منابع و تلاش دیپلماتیک صرف مقابله با نفوذ ایران در منطقه و فراتر از منطقه شود.
توافق بد/ توافق خوب
شعار مذاکره کنندگان ما در این مذاکرات از این قرار است، چرا که باید هم چنین باشد، «عدم توافق بهتر از یک توافق بد» است. اما از نگاه آمریکا، چگونه میتوان یک توافق خوب را از یک توافق بد تشخیص داد؟
• یک توافق خوب، توافقی است که به طور آشکار منافع آمریکا را پیش ببرد ـ نه تنها منافع ما در بحث منع گسترش تسلیحات هستهای در سراسر جهان بلکه ثبات در خاورمیانه و اعتبار و نفوذ ما در منطقه، که در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته است.
• گفتگوها یک تلاش دیپلماتیک هستند برای مقابله با تهدیدی بزرگ که متوجه منافع ما شده است ـ تهدیدی که منافع متحدین ما در منطقه و فراتر از منطقه را نیز در معرض خطر قرار داده است ـ که ناشی از تلاشهای هستهای ایران است.
• همانند هرگونه مذاکرات دیگر، هرگونه توافقی باید برای ایران هم قابل قبول باشد؛ اما اینکه یک توافق خاص مورد پذیرش ایران هست یا خیر، نه تنها به محتوای آن توافق بلکه به اینکه مقامات ایرانی بپذیرند جایگزینهای این توافق بدتر هستند یا خیر، بستگی دارد.
مذاکره کنندگان ما در شرف عقد یک توافقنامه تاریخی با ایران هستند. اینکه این توافقنامه یک موفقیت تاریخی یا یک خطای تاریخی بستگی به پاسخ این سؤال دارد که آیا این توافقنامه این اطمینان پایدار را به وجود میآورد که ایران از دست یافتن به سلاح هستهای بازداشته شده و منافع ما در منطقه تأمین میشود یا اینکه منطقهای بیثباتتر را ایجاد میکند، متحدین ما را نسبت به اقدامات ما بیاعتمادتر میسازد و ایران با ظرفیت هستهای باقی مانده خود در آیندهای نزدیک تسلیحات هستهای تولید میکند یا خیر.
مسیر پیشرو
مهمترین اصل چانهزنی میان آمریکا و ایران باید «حذف در برابر حذف» باشد ـ ایران زیرساختهای هستهای غیر قانونی خود را در برابر حذف تحریمهای هستهای، حذف میکند.
• آمریکا باید برای پذیرش یک برنامه هستهای صلحآمیز در ایران آماده باشد، اما برنامهای که به سوخت وارداتی وابسته باشد؛ آمریکا نباید فعالیتهای گردش سوخت بومی را در ایران بپذیرد تا زمانی که از نیات صلحآمیز هستهای ایران مطمئن شود.
• کنگره باید پافشاری کند که تأسیسات هستهای که بر خلاف تعهدات ایران در انپیتی ساخته شدهاند، حذف شوند؛ این نه تنها برای ثبات منطقهای مهم است بلکه برای تقویت رژیم منع گسترش تسلیحات هستهای در سراسر جهان ضروری است.
• ایران این موارد را به عنوان خواستههایی غیر منطقی تصویر خواهد کرد، اما در واقع این اقدامات هیچ دشواری را بر اقتصاد ایران یا مردم آن تحمیل نمیکنند. بلکه بالعکس، ایران از یک برنامه هستهای غیرنظامی برخوردار خواهد شد که شبیه به بسیاری از دیگر کشورها عمل میکنند، از جمله در خود آمریکا و نیز تحریمهای اقتصادی هم برداشته خواهد شد.
جایگزین این اصل ـ یعنی اجازه دادن به ایران برای برخورداری از یک زیرساخت هستهای گسترده ـ بیتدبیری است و با توجه به عزم راسخ ایران برای پیشرفت ظرفیت تسلیحاتی هستهای خود، بعید است که موفق باشد.
• موفقیت هرگونه توافقی که ظرفیت هستهای قابل توجهی را برای ایران باقی نگاه میدارد، اولاً به گستردگی و ضریب نفوذ بازرسیها بستگی دارد.
• اما بزرگی برنامه هستهای ایران، سرسختی آن تا کنون برای شفاف سازی در مورد فعالیتهای هستهای پیشین، بازرسیها را با مشکل مواجه میکند. همچنین تعلل ایران در اجازه بازرسی از تأسیسات نظامی همچون پارچین، که برای فعالیتهای هستهای ایران حیاتی هستند، به اندازه تأسیسات غیرنظامی اعلانی، این امر را دشوارتر میسازد.
• همین عوامل احتمال شناسایی تأسیسات هستهای مخفی را دشوار میسازد.
• از آنجا که وضع مجدد تحریمها کُند و دشوار خواهد بود، در صورت نقض قرارداد از سوی ایران، واشنگتن باید از میان دو گزینه ناخوشایند مجازاتهای صرفاً دیپلماتیک و اقدام نظامی، یکی را انتخاب کند.
توافقی اینچنین تأثیرات منفی احتمالی بر منافع آمریکا در خاورمیانه و فراتر از آن میگذارد.
• یک چنین توافقی، ایرانی را تشویق و تقویت میکند کند نشان داده است از هر گروه یا کشوری که مخالف منافع آمریکا است، حمایت و پشتیبانی میکند.
• این قرارداد به ایران کمک میکند تا در ارائه تصویری غیرقابل اتکا از آمریکا موفقتر عمل کرده و مشروعیت شورای امنیت سازمان ملل را نیز زیر سؤال میبرد.
• این امر باعث میشود تا متحدین آمریکا در منطقه به رقابت با ظرفیتهای هستهای ایران پرداخته و بدون هماهنگی کردن با آمریکا، به مقابله با فعالیتهای ایران بپردازند.
• در نهایت اینکه چنین قراردادی، تلاشهای آمریکا برای محدود کردن غنی سازی و تکنولوژیهای بازفراوری در سراسر جهان را محدود میکند؛ فعالیتهایی که ماهیتاً استفادههای دوگانه دارند.
بنابراین، توافقنامهای که گروه ۱+۵ پیشنهاد کرد ـ اجازه دادن به ایران برای برخورداری از ظرفیت هستهای محدود در برابر افزایش بازرسیها ـ باید صرفاً مد نظر باشد تا زمانی که شواهدی موثق به دست آید که ایران تغییر استراتژیک جدی در رفتار خود داده است.
• از جمله شواهدی که نشان از چنین تغییری خواهد بود این است که ایران در مورد فعالیتهای گذشته هستهای خود شفاف سازی کند و دست از حمایت از گروههایی همچون حزبالله بردارد.
• یک چنین اقداماتی باید به عنوان شرایط برداشته شدن تحریمها در نظر گرفته شوند.
• با در نظر گرفتن اینکه این مسائل در مذاکرات کنونی حل نمیشوند و نیز اهمیت مشاهده شواهدی که حاکی از همکاری ایران هستند، پیش از برداشته شدن از فشارهای قابل بازگشت، هرگونه برداشته شدن تحریمها را باید عقب بیاندازیم.
موفقیت در مذاکرات به چیزی بیشتر از محتوای پیشنهادات ما بستگی دارد ـ موفقیت به تقویت اعتبار جایگزینهای تهدیدآمیز ما در عوض این توافقنامه بستگی دارد. اگر گزینههای جایگزین برای ایران خطرناکتر به نظر رسد، با احتمال بیشتری توافقنامه مورد مذاکره را میپذیرد.
• میتوان از طریق یک پیام محکم و متفق از سوی کاخ سفید و کنگره، تهدید تحریمها را معتبرتر ساخت و تأکید کرد که اگز مذاکرات تا ۲۴ نوامبر به نتیجه نرسد، فشارها افزایش مییابد.
• با فشار آوردن بر صادرات نفتی ایران نیز میتوان تحریمها را تقویت کرد.
• اعتبار نظامی ما با آشکار کردن این پیام که همچنان نسبت به خاورمیانه متعهد هستیم تقویت میشود؛ همچنین تقویت منابع نظامی و دیپلماتیک در منطقه و نیز تقویت سیستم اتحاد خود در این منطقه، که به شدت تضعیف شده، میتوان این اعتبار را بالا برد.
• واکنش نشان دادن به تهدیدات جدی دیگر در منطقه به ویژه در عراق و سوریه و نیز مقابله با سیاستهای ایران در منطقه به ویژه کمکهای تسلیحاتی به حزبالله، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، میتواند اعتبار نظامی ما را تقویت کند.
• در نهایت اینکه، چه توافقنامهای امضا شود و چه نشود، کنگره و دولت باید با همکاری هم اطمینان حاصل کنند که منابع اطلاعاتی و دیپلماتیک کافی صرف نظارت و واکنش نسبت به فعالیتهای ایران میشود؛ ما نمیتوانیم این منابع را صرف امر دیگری کنیم با این باور که یک چنین توافقی میتواند دیگر مسائل را مرتفع سازد.
رسیدن به یک توافقنامه هستهای که به طور کافی منافع ما و متحدین ما را برآورده سازد، دشوار خواهد بود و نیازمند صبر است و برداشتن گامهایی که تعهد ما نسبت به خاورمیانه را آشکار میسازد، متحدینمان را مطمئن میگرداند و ایران را بازمیدارد، نیازمند تلاش و منابع قابل توجهی است آنهم در زمانی که بحرانهای مختلف در سراسر دنیا، نیازمند این دو مهم هستند.
تسنیم