به گزارش اروم نیوز، شهید «عیوض اسمعیل زاده» بیست و نهم فروردین 1340 در روستای چورس از توابع شهرستان خوی دیده به جهان گشود. پدرش اکبر، کشاورز بود و مادرش گلشاد نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سرانجام در بیست و هفتم اردیبهشت 1365 در منطقه حاج عمران براثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
در ادامه وصیتنامه شهید بزرگوار را میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحيم
با درود به امام زمان(عج) منجی انسانها و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خیمنی(ره) این ابراهیم زمان، این بت شکن قرن و این ابرمرد زمان و با درود به شهدای صدر اسلام از کربلای حسینی تا کربلای ایران که با خون خود نهال اسلام را آبیاری نمودند و سلام بر تمامی رزمندگان حق علیه باطل. حالا که به جبهه می روم و پای در چکمه می نهم و سینه دشمن را نشانه می روم نه به خاطر خصم و کینه، بلکه برای احیاء و صدور دینم است و از خدای تبارک و تعالی می خواهم که مرا یاری کند تا در راه او گام بردارم و تمام وجودم در راه او باشد و در این راه هر گلوله ای به تنم بخورد با یاد خدا تحمل می کنم و از خدا می خواهم که قدرت صبر و طاقت را به من عنایت کند.
پدر و مادرم، من با کمال میل به این جبهه مقدس که برای پیروزی اسلام است می روم. چون ما به خود تعلق نداریم. یعنی خلق نشده ایم که راحت طلب باشیم یا در پی آسایش دنیوی باشیم. نه، این ارزشی ندارد. خلق شده ایم که جانشین خدا در روی زمین باشیم تا آزمایش شویم. در این راه هیچگونه وحشت و نگرانی در وجودم احساس نمی کنم. بلکه خیلی مسرورم. این آگاهی را دریافتم که می توانم بفهمم فرمان امام بلادرنگ اجرا شدنی است. چون به امر امام لبیک گفتم با عنایت کامل مجری آن هستم. من این مرگ را از عسل بر خودم گواراتر می دانم، چون اطاعت از امام است. این وظیفه شرعی هر مسلمان است. اکنون که من عازم میدان نبرد شده ام شهادت را کاملاً در وجودم لمس می کنم و ذره ای تردید بر من مستولی نیست.
ای جوانان! مبادا در خواب غفلت بمیرید، امام حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر(ع) در راه حسین(ع) با هدف شهید شد. ای پدران و مادران، مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب حسین(ع) و زینب(س) را بدهید که داغ72 شهید را تحمل نمودند.
وصیتی به خانواده :
پدر و مادر عزیزم و برادرام گرامیم، شما را به چند چیز توصیه می کنم:
1 – این آب و خاک و مکتب اسلام بر گردن ما حق دارند. در حفظ آنها کوشش کنید و نگذارید به دست اجنبیان از بین برود.
2 – اسلحه ام را زمین نگذارید و راهم را ادامه دهید که اطمینان دارم ادامه خواهید داد.
3 – رهبر عزیز را تنها نگذارید و همیشه از او تبعیت کنید.
4 – امیدوارم هیچوقت به من ناکام نگویید چون نهایت کام را گرفتم که بهترین نعمت هاست.
ای خانواده و ای اقوام، بر من اشک نریزید. اگر واقعاً مرا دوست دارید راهم را ادامه بدهید با کمک های مالی به جبهه ها، با شرکت در جبهه ها و من بهترین راه را رفتم و به بهترین آرزوهایم رسیدم. این قابل درک نیست مگر برای آنان که خدا را از هر چیز بیشتر دوست دارند. ای برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانهاست و سعی کنید که دشمنان بین شما و روحانیت تفرقه نیاندازند و از آنها جدا نکنند. اگر از شما جدا کنند روز جشن ابرقدرت هاست و روز بدبختی مسلمانان. حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگه دارید.
انتهای خبر/