• امروز : یکشنبه - ۲۳ شهریور - ۱۴۰۴
  • برابر با : 22 - ربيع أول - 1447
  • برابر با : Sunday - 14 September - 2025

نقش مرجعیت شیعه در انقلاب اسلامی

  • کد خبر : 202636
  • ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۰:۰۰

امام خمینی(ره) با مطالعه ژرف و همه جانبه در باره ایران دریافت که تنها راه رهانیدن توده های مسلمان ایران از کابوس خرافات و اندیشه های ارتجایی قیام و نهضتی است که به رهبری مرجع تقلید بوقوع پیوندد. به گزارش اروم نیوز به نقل از آذرنگاه، در اواخر سلطنت قاجاریه در ایران یکی از فئودالهای […]

امام خمینی(ره) با مطالعه ژرف و همه جانبه در باره ایران دریافت که تنها راه رهانیدن توده های مسلمان ایران از کابوس خرافات و اندیشه های ارتجایی قیام و نهضتی است که به رهبری مرجع تقلید بوقوع پیوندد.

به گزارش اروم نیوز به نقل از آذرنگاه، در اواخر سلطنت قاجاریه در ایران یکی از فئودالهای بزرگ و با نفوذ یعنی حشمت الدوله سعی داشت برای انباشتن ثروت خود و بخاطر توسعه املاک بی حد و حسابش اراضی مرحوم سید مصطفی را به مالکیت خود در آورده و حدود املاک خود را بیشتر وسعت دهد، اما مرحوم حاج سید مصطفی که خرده مالکی بیش نبود و همتی والا و اراده ای آهنین و تصمیمی شکست ناپذیر داشت یعنی او کسی نبود که بتوان خریداریش کرد.

آن مرحوم در برابر حشمت الدوله ایستادگی کرد و نه تنها قدرت ظاهری و کاذب او نتوانست اراده پولادین سید مصطفی را از بین ببرد بلکه تهدیدات و نیرنگ‎هایش هم کارگر واقع نمی شد و مرحوم سید مصطفی اصرار و پافشاری داشت که قطعه زمین متعلق بخود و فرزندانش را نگهداری کند، زیرا نان خانواده اش را از آن تامین میکرد. این مقاومت حشمت الدوله را به خشم آورد و مانند یک گرگ گرسنه و درنده سر انجام نقشه قتل سید مصطفی را بدست یکی از نوکران خود فروخته اش بنام بهرامی بانجام رساند و بدین گونه پدر بزرگوار حضرت امام بقتل می رسد.

مقاومت مادر امام با عبدالله قاتل همسرش این بود که این شیر زن تعقیب قاتل همسرش را در اولویت برنامه های زندگی خود قرار داده و قضیه را خیلی جدی پیگیری میکند. آن مادر نمونه بهمراه فرزندان یتیمش از خمین راهی تهران میشود و دلاورانه بدون احساس ترس در دربار محمدعلی شاه که در آن زمان بعلت مسافرت مظفرالدین شاه به اروپا نایب السلطنه بود تحصن اختیار میکند و فریاد می زند تا قاتل مجازات نگردد دست از تحصن بر نخواهد داشت.

بالاخره دلاوری، مقاومت و تسلیم ناپذیری این شیر زن باعث شد بهرامی دستگیر و محاکمه و در محل اعدام آن روز بدار آویخته شود. شاهدان نقل کرده اند که این شیر زن دست فرزند کوچک خود روح الله را گرفته و در مراسم اعدام حضور یافته بود و پس از مراسم بفرزندان خود گفت از امروز آسوده باشید و آرام زندگی کنید چون قاتل پدرتان به مجازات عمل خود رسید.

شهید سید مصطفی دارای ۳ پسر و ۳ دختر بودند که پسرهایشان عبارتند از سید معروف به پسندیده که از علما جلیل القدر و ساکن قم میباشند و سید نورالدین که از محترمین مقیم تهران بودند و در شعبان ۱۳۹۶ ه – ق برحمت ایزدی پیوست و آخرین فرزند سید روح الله بود. مادر روح الله بانو هاجر از خاندان علم و تقوا و معرفت است. پدر آن مرحومه حضرت آیت الله میرزا احمد از علما و مدرسین والامقام بود و با شهادت سید مصطفی خواهر وفادارش به خانه برادر شهیدش رفته و سرپرستی کودکان خرد سال آن مرحوم را عهده دار گردید.

روح الله از ۵ ماهگی تحت سرپرستی عمه و مادر بزرگوارش قرار گرفت و در دامن دو بانوی پرهیزگار پرورش یافت و دایه ای به نام خاور داشت که در نگهداری وی کمال کوشش را مبذول میداشت. روح الله بیش از ۱۵ سال نداشت که روزگار ناهنجار ضربه ای دیگر برایش وارد آورد عمه عزیزش را که سرپرستی فداکار و دلسوز و پناهگاهی محکم بشمار میرفت به ناگهان در گذشت و دیری نپایید که چراغ عمر مادرش نیز بدست تند باد  اجل در سال ۱۳۳۶ ه – ق خاموش گردید. روح الله گرچه بعد از این دو بانو دچار رنجها و ناهمواریهای توان فرسایی شد ولی هیچگاه خود را نباخت و در برابر سیل حوادث کمر خم نکرد و از پای در نیامد بلکه دلیرانه در سایه اعتماد به نفس به کوشش در راه پیشرفت و تعالی و تحصیل علم و دانش و فضیلت پرداخت و در راه تکامل قدم بر داشت.

در راه تکامل

امام خمینی(ره) در همان اول کودکی نزد معلمی به نام میرزا محمود بخواندن و نوشتن مشغول و سپس نزد استاد ابوالقاسم تحصیلات خود را دنبال و پیش استاد شیخ جعفر درس خود را ادامه و بعد در نزد استاد حمزه محلاتی به تمرین و تعلیم خط پرداخت و قبل از ۱۵ سالگی تحصیلات فارسی آنروز را به پایان رسانید و آنگاه به تحصیل علم پرداخت و در محضر برادر بزرگوارش آیت الله پسندیده صرف و نحو و منطق را آغاز و تا سال ۱۳۳۸ ه-ق در حضور ایشان به تحصیل مقدمات پرداخت و بعد برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه اصفهان رفت و در سال ۱۳۳۹ در حوزه علمیه اراک جذب نغمه های استاد بزرگ مرحوم حاج شیخ عبدالکیم حائری یزدی شد و در محضر اساتید فن با آموختن علوم مختلفه ادامه تا اینکه مرحوم آیت الله حائری حوزه علمیه اراک را به شهر قم انتقال داد و امام نیز به قم رفت و در مدرسه دارالشفا با جدیت تحصیلات خود را دنبال و در اثر پشتکار توانست در سال ۱۳۴۵ ه-ق سطوح عالیه را به پایان رساند و در حوزه درس مرحوم حائری شرکت نماید.

در سال۱۳۵۵ ه-ق حاج آقا حائری رحلت نمود و امام در آن زمان از بر جسته ترین علما حوزه بشمار میرفت و بر مقام فقاهت در علوم هیات و فلسفه و حکمت و عرفان دارای تخصص کامل بود و استاد علم هیات ایشان مرحوم شیخ علی اکبر یزدی و استاد عرفان و حکمت و فلسفه عالم ربانی آیت الله شاه آبادی بود.

امام از همان آغاز جوانی هم زمان با فرا گیری علوم اسلامی در مقام تهذیب نفس و خود سازی بر آمد و به تحصیل معنویات و کسب فضایل انسانی و روحانی پرداخت و در مدت بسیار کوتاه در این رشته موفقیت بزرگ و درخشانی کسب و سر آمد پرهیز کاران عصر خویش قرار گرفت و در میان شخصیتهای بزرگ علمی و روحانی محافل مذهبی و عامه مردم شهر قم مقام و منزلت ویژه و پر ارجی کسب کرد و ابهت و عظمت شگرفی از خود در دلها بوجود آورد.

زندگی نوین امام در سال ۱۳۴۸ با ازدواج با دختر مکرمه آیت الله آقای جاج میرزا محمد ثقفی تهرانی حاصل ازدواج ایشان اولین فرزندشان حاج مصطفی خمینی همنام پدرش بود که در نجف در سال ۱۳۵۶ ش به دست عوامل استکبار بشهادت رسید و دومین فرزند ایشان حاج آقا سید احمد خمینی که در سال ۱۳۷۳ به لقاء الله پیوست و دارای ۳ دختر و سه داماد به نامهای اشراقی و بروجردی و اعرابی میباشند.

امام در چندین علوم تخصص و مهارتی کامل داشته تدریس کتب فلسفی را در سال ۱۳۴۷ ه-ق که ۲۷ سال نداشت آغاز کرد و و تدریس علوم منقول و خارج فقه و اصول را در سال ۱۳۶۴ ه-ق با ورود مرحوم آیت الله بروجردی به قم آغاز نمود با توجه باخلاق کریمه و علم و زهد و تقوا بخصوص شجاعت وی سبب احیای دین اسلام که داشت دیانت از این سر زمین توسط عوامل اسکتبار ریشه کن شود از مشرق جمال نورانی امام بزرگوار چون آفتاب طلوع نمود و دنیا را به خود متوجه ساخت و نام خمینی کبیر در سراسر گیتی طنین انداز شد.

نقش مرجعیت شیعه در انقلاب اسلامی

امام خمینی(ره) با مطالعه ژرف و همه جانبه در باره ایران در یافته بود که تنها راه رهانیدن توده های مسلمان ایران از کابوس خرافات و اندیشه های ارتجایی قیام و نهضتی است که به رهبری مرجع تقلید وقت بوقوع پیوندد این مرجع تقلید شیعه است که می تواند تارهای عنکبوتی استعمار را که بر مغزها و قلبها طنیده شده، بگسلد ره گم کردگان را راهنمایی نموده به انسانهاهویت بخشد و انسانها را از تاریک اندیشی رهانیده بسوی خورشید انقلاب اسلامی بکشاند و آنها را به مسئولیت سنگین و پر ارزشی که بر دوش یک مسلمان راستین قرار دارد آشنا سازد.

حجت السلام و المسلمین سید محمد مصری خویی در کتاب کرامات مرحوم آقا میرفتاح درباره امام امت می نویسد که اگر در نهضتی رهبری مرجع وجود نداشته باشد نمی توانند عامه مردم را بیدار سازد و لذا با شکست مواجه خواهد شد. قاعد بزرگوار بر اساس درک این واقعیت در آن روزگار نکبت بار با آنکه طبق تعالیم قرآن و مبارزه را وظیفه خود میدانست و خود نیز ذاتا دارای روحیه انقلابی و سلحشوری و مبارزه جویی بود از هر گونه حرکت و عمل حساب نشده که صرفا احساساتی باشد خودداری می ورزید و در مبارزاتی که با رهبری مرجع تقلید زمان همراه نبود وارد نمیشد و با بکار بردن تاکتیکی انقلابی جوری حرکت میکرد که تا آغاز نهضت حتی بزرگترین افراد و دوستانش به عمق افکار و معنویات وی پی نبردند و نتوانستند دریابند که در درون ایشان چه آتشی شعله ور است و این کوه استوار با ظاهری آرام چه آتشفشان بی آرامی را در سینه به بند کشیده خود دارد که اگر دهن گشاید جهان را بلرزاند و اینگونه تاکتیک اندیشمندانه و نهان داشتن افکار و روحیه انقلابی خویش از آن کار های خارق العاده بود که فقط برای ابر مردی همانند امام خمینی(ره) امکان پذیر می باشد.

شاخص‎های خط امام مبارزه با استبداد ستمشاهی و مبارزه با استکبار و صهیونیسم جهانی و تضاد با امپرالیسم بود.

۱- مبارزه با استبداد ستمشاهی یکی از شاخص ترین خط امام از سال ۴۲ مبارزه مستقیم با رژیم پهلوی که منافع ابر قدرتها از جمله امریکا را در منطقه صیانت میکرد و امریکا از رژیم حاکم بعنوان ژاندارم منطقه و حافظ منافع استکبار جهانی استفاده میکرد. شاه که حمایت کننده امریکا بود در اواخر عمر آیت الله بروجردی در صدد برآمد تغییرات اجتماعی مورد نظر کندی رئیس جمهور وقت امریکا را به نحو دلخواه کاخ سفبد تغییر دهد تا چپاول اقتصادی و فرهنگی برای آنان فراهم گردد لیکن از حضور مرجع بزرگ نگران بود پس از فوت آیت الله بروجردی تصور کرد زمینه در اجرای دستورات ارباب فراهم است.

در زمان نخست وزیری علم طرح انقلاب سفید عدم پایبندی خود را به اسلام و قانون اساسی ابراز داشت و امام آنرا مغایر مبانی شرع میدانستند و بعنوان یک مرجع دینی حکومت را زیر سوال کشید و در سخنرانی عاشورای ۱۳۸۳ ه-ق در قم بپا کردند که به من خبر دادند عده ای از وعاظ تهران را به سازمان امنیت برده و تهدید کرده اند که از سه موضوع حرف نزنند ۱- از شاه بدگویی نکنید ۲- بر اسرائیل حمله نکنید ۳- نگویید که اسلام در خطر است و دیگر هر چه بگویند آزادند. در حالی که گرفتاریها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است.

۲- مبارزه با استکبار و صهیونیسم جهانی امام از سال ۴۲ و در جریان ۱۵ خرداد همان سال آغاز و در تمام دوران تبعید و پس از پیروزی انقلاب ادامه داشت و دارای خصلت ضد امریکایی و ضد اسرائیلی امام سبب شد حاصل تلاشها و برنامه ریزی آنها در ایران از میان برود.

۳- تضاد با امپریالیسم مخالفت با سازشکاری و امپرالیبرالیسم را نیز باید یکی دیگر از ویژگیهای خط امام دانست، که سازش کشورهای اسلامی با آنها موریانه ای است که بر پیکر و جامعه اسلامی افتاده و آنرا از درون تهی و بی خاصیت می سازد .باید دین اسلام بوسیله شیر دلی چون امام از انزوا نجات می یافت و خود را به جهانیان عرضه می داشت وی از قدرت فوق العاده دشمنان نهراسید و باتکاء نیروی دینی و حمایت پروردگار مردانه قدم به میدان مبارزه گذاشت و جز اسلام به هیچ چیز نیندیشید و جان عزیز خود را در پیشگاه خداوند بطبق اخلاص گذاشت و تا آخرین لحظه از زندگی از مبارزه فروگذار نشد و همیشه خود را فالق و غالب بر دشمن میدانست.

گفتنی است به یاد رهبر کبیر انقلاب، مسجد خان شهر خوی که در سال ۱۲۰۸ توسط حسین قلی‎خان دنبلی ساخته شده بود مورد بازسازی قرار گرفت و به یاد ایشان به مسجد حضرت امام خمینی(ره) تغییر نام داد.

گردآوری از اسماعیل بنیـادی

انتهای پیام/ب

لینک کوتاه : https://oroumnews.ir/?p=202636

برچسب ها

ثبت دیدگاه

در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.