به گزارش سرویس دفاع مقدس اروم نیوز،سردار حسین علایی یکی از نزدیکان و دوستان صمیمی شهید مهدی امینی بود که به بیان خاطرات خود از شهید امینی پرداخته است.
صحبت های او درباره سردار شهید مهندس مهدی امینی که در کتاب «مسافر نیمه شعبان» به چاپ رسیده است، به شرح ذیل می باشد:
«اواخر سال ۱۳۵۹ بنده به عنوان فرمانده سپاه آذربایجان غربی منصوب شدم.طبیعتاً اولین کاری که کردم،این بود که از برخی از دوستانی که با آن منطقه آشنایی داشتند ،سراغ کسانی را گرفتم که بتوانیم با هم در سپاه ارومیه کار کنیم.یکی از افرادی که به من معرفی شد ،مهدی امینی بود.البته او را پیش تر یکی دوباری دیده بودم،ولی آشنایی چندانی با هم نداشتیم.او به تبریز آمد و نشستیم و با هم مفصل حرف زدیم و در همان نشست فهمیدم که مهدی می تواند یکی از معاونین من در سپاه ارومیه باشد.بنابراین با هم از تبریز به ارومیه رفتیم و او را به عنوان معاون عملیات سپاه منصوب کردم و رفته رفته بیشتر و بهتر با خلق و خوی او آنا شدم و متوجه شدم که مهدی بسیار روحیه حزب اللهی دارد و در آن منطقه با توجه به مسایل و شرایطی که وجود داشت،به این قبیل افراد خیلی نیاز بود.
در راه که از تبریز به ارومیه می رفتیم،متوجه شدم که در همان روزهای اول جنگ،در جبهه آبادان حضور داشته است.علاوه بر این او فردی تحصیل کرده بود و در زمان رژیم گذشته فارغ التحصیل شده و مهندس بسیار زبده ای بود.در کنار این بسیار متعبد و اهل ذکر بود.
نکته دیگر هم اینکه مهدی اهل ارومیه بود و منطقه را خیلی خوب می شناخت و برمسایل آنجا کاملاً اشراف داشت.آشنایی من با آقا مهدی شروع شد و بین ما یک دوستی عمیق هم شکل گرفت.
چند ویژگی او برای من در دیدار اول جاذبه داشت و به من می گفت که این آدم می تواند یکی از چهره های برجسته و تأثیرگذار سپاه در منطقه باشد.اول اینکه دیدم او با اینکه مهندس راه و ساختمان است و می تواند با این تخصص برود دنبال یک کار پر درآمد و در آن زمان هم بازار کار برای چنین فردی بسیار پررونق بود،ولی با همه وجود خود را وقف انقلاب کرده است.همین نکته که با شروع جنگ،بلافاصله خود را به آبادان می رساند ،خودش گواهی است بر این ادعا که او از عمق وجود در خدمت انقلاب بود.
نکته دوم که برای من حایز اهمیت بود،پیروی متعبدانه ایشان از امام بود.در آن زمان وضعیت سیاسی گروه های مختلف و متنوع هنوز خیلی شفاف و روشن نبود.به نوعی از چپ ترین چپ ها مثل مارکسیست ها در عرصه سیاسی حضور داشتند تا گروه های راست و ارتجاعی.به راستی شناخت و تشخیص حق از باطل هم کار دشواری بود.من در همان دیدار اول متوجه شدم که مهدی فهم و درایت بسیار بالایی دارد و به نوعی با همه وجود و با اعتقاد راسخ یک خط امامی تمام عیار است و کوچکترین تردیدی در او در پیروی از امام و در دفاع از یاران مخلص امام وجود ندارد.
نکته سوم،شجاعت و روحیه سلحشوری مهدی بود.می شود گفت در همان مدت چند ماهی که در جبهه بود،آب دیده شده بود و از نظر نظامی هم سطح بسیار بالایی داشت.ضمن اینکه اهل تفکر هم بود و اول برنامه ریزی می کرد بعد تیراندازی.این مسأله هم خیلی مهم بود.او قرار بود فرماندهی عملیات سپاه را بر عهده بگیرد و در این مسئولیت تفکر و داشتن طرح و برنامه بسیار حایز اهمیت بود.
این ویژگی هایی که در همان دیدار اول و با گفتگوی مفصلی که داشتیم ،در او دیدم کاری کرد که من در واقع مرید او شدم و احساس کردم که فرد بسیار مناسبی است.این نکته هم نادیده گرفته نشود که مهدی دو یا سه سال از من بزرگتر بود.وقتی به ارومیه آمدم ،متوجه شدم برداشت من از مهدی غلط نیست.چرا که دیدم در بین بچه های ارومیه او جایگاه بسیار بالایی دارد و در حقیقت همه به این خصوصیات واقف اند و مهدی نفوذ زیادی در بین مردم و به خصوص جوانان حزب اللهی و انقلابی شهر دارد و چهره محبوبی است.
این نکته هم شاید جالب باشد که بدون هیچ گونه گزینشی،پس از همان دیدار اول و آشنایی با ویژگی های مهدی ،بنده تصمیم گرفتم که او را به عنوان معاون عملیات سپاه استان معرفی کنم.یعنی این قدر جاذبه داشت که احساس کردم که به پرس و جو و تحقیقات بیشتری نیازی نیست ،البته در آن دوران فرماندهان سپاه در استان ها قدرت زیادی داشتند.
چهره شهید امینی به دلیل آن روحیات و آن حالاتی که داشت،از ذهن کسانی که او را می شناختند،پاک شدنی نیست.من همین الان که دارم حرف می زنم،می بینم آن خاطرات چند ماهه با ایشان ،برای سالیان در ذهنم ماندگار شده است و امکان ندارد که بتوانم فراموش کنم.
واقعاً نمی توانم او را توصیف کنم.گفتن این حرف که او از زندگی دنیایی برید و با همه وجود در خدمت انقلاب بود.وصف حالات او و شخصیتش خیلی دشوار بلکه محال است.»
تصاویری از شهید مهدی امینی:
