به گزارش اروم نیوز، از وقتی که در تاریخ بیستم بهمن ماه میدان فردوسی (در بین اهالی شهربانی فلکه سی) سلماس به نام انقلاب مزین شد، عده ای با هیاهوی تبلیغاتی و جنجال رسانه ای سعی در به کرسی نشاندن حرفهای خویش داشته و شروع به ایجاد کمپین کرده و به نشانه اعتراض نامه هایی به مقامات عالی رتبه کشوری نگاشتند.
این گروه که در اقلیت به سر می برند به واسطه اینکه در بین برخی افراد سیاسی مشهور از مقبولیت ضمنی برخوردارند به راحتی جریان را به سمتی سوق دادند که نه تنها دامنه دار کردن موضوع به منفعت و صلاح کشور نیست بلکه اقدامات منفی آنها که توأم با توهین و فحاشی شروع شده می تواند آغازگر حرکت خطرناکی باشد که وحدت ملی ایرانیان را هدف قرار داده است.
مسئله ای که باید بر روی آن دقت کنیم و به راحتی اجازه ندهیم که عده ای فضای تشویش را در دوران آرامش کنونی کشور و در حالی که خاورمیانه در تب و تاب آشوب و نا آرامی می سوزد به وجود آورند.
اما اصل ماجرا چیست و جنجال از کجا به وجود آمد و چه کسانی خواهان تبدیل شدن این موضوع به جنجال هستند؟
رسانه های استکباری، حامی و عامل تشویش در جامعه ایران/ ضرورت نیافتادن در دام رسانه های بیگانه
با رسانه ای شدن موضوع اولین گام را رسانه های استکباری برداشته و شروع به توهین و فحاشی به مقامات و مردم ولایتمداری شدند که خواسته شان نهادینه شدن نام انقلاب در شهرشان بود.
رسانه های بیگانه که از کشور آمریکا و با هزینه های اسرائیل و برای تامین منافع غرب اداره می شوند با تحریک و شوراندن مردم ایران و به ویژه هموطنان فارس زبان سعی بر این داشتند که این کار را نمادی از فارس ستیزی مردم سلماس و آذربایجان انگاشته و این طور وانمود کنند که زبان ملی ایرانیان در حال نابودی است و باید برای نجات آن کاری کرد.
این رسانه های مغرض وقتی که فضا را مناسب دیدند ادبیات رسانه ای شان تبدیل به فحاشی و توهین به قومیتی خاص شده و وقتی دیدند از عهده آن برنمی آیند، مسبب ماجرا را گروه های سیاسی خاص عنوان و مقامات سلماس را با الفاظ رکیک مورد خطاب قرار دادند.
رسانه های به ظاهر مخالف همدیگر اما همسو با یکدیگر/ فرصت طلبی از نوع اسرائیلی
اما خوشبختانه مردم ولایتمدار و انقلابی ایران اسلامی آن قدر آگاه هستند که در دام تله های رسانه های فرصت طلب اسرائیلی که سالها پیش در ماجرای کاریکاتور روزنامه ایران نیز با همین سبک و سیاق وارد شدند بیافتند.
در خردادماه ۸۵ نیز نوع دیگر همین رسانه ها که به ظاهر مخالف خونین یکدیگر هستند اما بودجه هایشان از یک کیسه تأمین و هم آخور هستند، شروع به تحریک عده ای غافل نموده و سعی داشتند کاریکاتور یک روزنامه را به بحرانی ملی و همچنین بین قومیتها تبدیل کنند اما شکست خوردند و در مورد مجسمه فردوسی نیز شکست خواهند خورد، چرا که آرمانهای انقلاب در بین مردم ولایتمدار ایران اسلامی خدشه ناپذیر و آنها همه چیز را فدای انقلاب می کنند تا باشد روزی حکومت اسلامی و انقلاب عظیم مردم مسلمان ایران به انقلاب جهانی مهدی(عج) وصل و پرچم ولایت را تحویل ایشان نمایند و در این راه جان و مال همه مان فدای انقلاب است.
میدان داری عده ای برای مطرح شدن و همچنین ایجاد فضای التهاب در کشور/ سکوت کنندگان دیروزی، گریبان چاکان امروزی
اما با تحریک همین رسانه های بیگانه عده ای فرصت را مغتنم شمرده و سعی کردند با وارد شدن در گود جنجال و هیاهو میدان داری کنند، همانانی که در قبال اهانت فرماندار تکاب به شهدای گرانقدر انقلاب و اسلام سکوت معنی دار و تأمل برانگیز کردند با سر و صدای زیادی وارد کارزاری شدند که مخالفت خود را با نامگذاری میدانی به نام انقلاب نشان دهند البته زیر پوشش فردوسی ستیزی.
این عده اندک که وقتی خود را تنها دیدند شروع به نامه نگاری به اقصی نقاط کشور برای جلب حمایت نخبگان و سیاسیون کردند که گرچه عده ای آنها را همراهی کردند اما باید بدانند نام انقلاب تا ابد بر روی این میدان خواهد ماند و مردم ولایتمدار آذربایجان، انقلاب را با هیچ چیز دیگری حتی مشاهیر بومی و مسائل قومیتی خویش تعویض نمی کنند و این برای انقلاب بوده است که مردم سلماس صدها شهید تقدیم آن کرده و بدان افتخار می کنند.
اسلام تنها رمز و نماد وحدت ایرانیان/ وحدت حول محور اسلام از دیدگاه معمار کبیر انقلاب
لازم است که ذکر شود آنانی که بر طبل وحدت ملی که از نظرشان راه آن از فردوسی می گذرد می کوبند خوب به یاد داشته باشند که تنها و تنها رمز وحدت و اتحاد ملت ایران انقلاب و اسلام است و این مسئله ای که مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده است.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز در جای جای سخنان خویش همواره بر اصل اتحاد و وحدت اسلامی تأکید می کردند و به غیر از آن را شکننده و ضعیف می دانستند.
امام خمینی(ره) در یکی از سخنرانی هایش می فرمایند: «اگر مسلمانان، آن عزت و عظمتی را که در صدر اسلام داشتند، بازیابند، به اسلام و وحدت کلمه روی آورند، آن اتّفاق بر محور اسلام بود که آن قدرت و شجاعت مافوقالطبیعه را به وجود آورد».
و در وصیتنامه سیاسی-الهی خویش نیز آن را یادآور می شوند، امام راحل در وصیت نامه خویش آورده اند: علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی ملتها را دعوت به وحدت کنند و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل میدهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.
منتظر حرکت مسئولان استانی در صفحه شطرنج جنجال رسانه های مغرض هستیم/مطالبات خانواده های شهدا عملی نشده است!
امروزه آنچه که مبرهن است مردم ولایتمدار و انقلابی آذربایجان غربی منتظر واکنش مقامات استانی هستند تا ببینند که آیا اعتراضات عده ای قلیل اثری در تصمیم گیری آنها در تغییر نام انقلاب به میدان فردوسی خواهد گذاشت یا نه؟
و آیا آنها خواسته های عده ای خاص را که هزاران کیلومتر آن طرفتر در استانهای دیگر و همچنین در آن طرف مرزها نشسته اند عملی می کنند؟ در اینصورت باید از آنها پرسید که چرا در قبال توهین فرماندار تکاب به شهدا و خانواده های شهدا در شهری دیگر از هخمین آذربایجان که راهشان جزئی از آرمانهای انقلاب است سکوت کرده و حال رأی به تغییر نام میدان انقلاب به فردوسی در شهری دیگر از همین آذربایجان می دهند.
مسئله ای که اکثریت مردم انقلابی و ولایتمدار آذربایجان خواستار برکناری فرد اهانت کننده شدند اما تنها عکس العمل مقامات ارشد استانی سکوت بود.
امری که باید در آینده آن را شاهد باشیم و ببینیم مسئولان دولت تدبیر و امید در این استان توسط معترضین خاص در صفحه شطرنج جنجال و تشویش کیش و مات خواهند شد یا آنها توانایی دفاع از اقدامات به حق شورای شهر و شهرداری سلماس که در نامگذرای کاملاً قانونی خیابانها و اماکن این شهرستان با اسامی انقلابی و اسلامی مختار هستند را دارند.
جنجال سازی های رسانه های خارج نشین و مخالفت آنها با نام انقلاب در حالی ادامه دارد که تنها و تنها نام میدان به انقلاب تغییر یافته و نام خیابان اصلی همانند گذشته فردوسی است.
انتهای پیام/