به گزارش اروم نیوز به نقل از کانی پرس؛
بوکان شهری در جنوب استان آذربایجان غربی است و بزرگترین تولیدکننده گندم در این منطقه کشور می باشد. با زمین های بکر و حاصل خیز که هر قطعه از آن همانند طلایی است برای مردمان زحمت کش و پرتلاش این بخش از کشور بزرگمان ایران.
بوکان اما دیگر تنها متکی به زمین های کشاورزی و کنار رودخانه سمینه رود نیست، بلکه اینک در شهرستان بوکان ده ها کارگاه کوچک و بزرگ مشغول کارآفرینی هستند. اما این شهرستان که سومین شهر استان از نظر جمعیتی است، هنوز با کوهی از مشکلات که شاید از کوه های اطراف شهر بلندتر باشد،دست و پنجه نرم می کند؛اما هرگز از کوه اراده جوانان این شهرستان بلندتر نخواهد بود. آن چه در پی می آید، گزارشی است از کلیات اوضاع شهر بوکان؛
شهر بیکاران استان در حال انفجار است
شکاف طبقاتی، بیکاری و نبود امکانات کافی برای بسیاری از کارهای بنیادی و نبود زیرساخت های کافی برای ارتقاء شهر عرصه را برای جوانان تنگ کرده است، هر چند این را باید گفت که نظام مقدس جمهوری اسلامی تمام توان خود را برای پیشرفت جای جای ایران در طول ۳۵ سال تاریخ حیات پربرکت خود انجام داده و این مسئولان بومی بودند که نتوانستند به نحو احسن از برکات نظام جمهوری اسلامی استفاده کنند.
عقب مانده نگاه داشته شدن شهر و فقدان امکانات اولیه، هرگونه افق روشنی را از فراروی جوانان این شهر محو ساخته است و این یک زیرساخت مهم در شکل دادن بسیاری از بحران های اجتماعی شهر است. به عنوان نمونه آمار بیکاری در این شهر بسیار بالاتر از متوسط دیگر شهر های استان بوده که به تعبیری بوکان را می توان مرکز بیکاران استان نامید.
شهرستان بوکان با دارا بودن جمعیتی ۲۷۰ هزار نفری می طلبد که دارای زیربناها و تأسیسات درخور ی باشد تا مهم ترین مشکل مردم و جوانان این شهر یعنی بیکاری را ریشه کن کند.
وعده های توخالی مسئولان برای مردم نخ نما شده است
در شهرستان بوکان مسئولان و نهادهایی هستند که «حداقل» با عمل نکردن به وظایفشان و دادن شعارها و وعده های پوچ و توخالی در ارتباط با مسئولیت هایشان در عقب مانده نگاه داشتن شهر مقصرند و به عنوان نمونه ای کوچک حتی وعده هایی چندین ساله! هم چون احداث کتابخانه در نقاط مختلف شهر و…پروژه هایی دیگرکه هیچ گاه عملی نشدند.
به راستی برنامه های مسئولان محلی بوکان در عرصه های مهم فرهنگی و اجتماعی چیست؟
هر روزه مردم شهر بوکان نگاهشان به افرادی است که جایی از پیاده رو خیابان را اشغال کردند و با صفحه کاغذهایی پر مُهر، از مردم طلب کمک می خواهند؛ هر چند شاید این درماندگان به دلایل زیادی از جمله مریضی یکی از اعضای خانواده یا نبود سرپرست و ده ها مشکل دیگر به این کار دست بزنند.
پس امروزه نیاز مبرم و ضروری است مسئولان شهرمان به جای تبلیغات هنگفت در تشکربازی های تکراری و بی تأثیر به حال این مردم، به همدردی با چنین انسان هایی بشتابند که هم پاداش دنیوی دارد و هم پاداش اخروی. اصلاً آیا مبلغان و تشکربازان از این گونه همشهریان خود خبردارند؟
تنها چند صد متر پائین تر از قلب شهر بوکان، چهره زشت و کریه مواد مخدر خود را نشان می دهد و زیر پل امیرآباد، مأمن و مسکن افرادی است که از همه کس بریده اند و به این نقطه از شهر پناه برده اند؛ از طرفی مسئولان اجرایی شهر وشهرداری مسئولیتشان را قبول نمی کنند و می گویند این مورد صحت ندارد، در حالی که همه روزه رهگذاران با صحنه هایی مواجه می شوند که اخبار زیر پوست شهر را بیشتر نمایان می کند.
در این شهر تعداد زیادی بیمار و فقیر وجود دارد که نیاز به مداوایا رفع نیازهای اولیه زندگی و تعمیرات اساسی منزل دارند.این کار اگر چه جنبه کمکی حداقلی دارد، ولی تاثیر آن در روحیه شهر حداکثری است.
پس با این مواردی که برشمردیم لازم است، مسئولان شهر از حاشیه پردازی ها دوری کنند و همچنین به جای تقدیر و تشکرهایی که هیچ نفعی به حال مردم ندارد به فکر این شهروندان باشند،زیرا آن ها هر چه دارند از این مردم دارند و خدای ناکرده آن ها را هر چهار سال یک بار! و فقط در ایام انتخابات نمی شناسند.
در سال اقتصادو فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی می طلبد که همه مدیران و مسئولان شهرستان بوکان یک رنگ و منسجم و هم صدا با سر لوحه قرار دادن فرمایشات مقام معظم رهبری درباره لزوم خدمت رسانی گسترده به مردم سعی کنند، شهر بوکان را از مشکلاتی که امروزه گریبانگیرش هست، نجات بدهند