به گزارش اروم نیوز به نقل از تیار؛ طیبه صفایی نماینده دوره هشتم مجلس شورای اسلامی متولد سال ۱۳۳۹ در حال حاضر استادیار دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب است وی در گفت و گویی صمیمانه با خبرنگار این رسانه از خاطرات شیرین فعالیت خود در بسیج و اولین مسئولیت مدیریتی خود در ارومیه می گوید.
تیار: بیوگرافی از خودتان برایمان بفرمایید؟
طیبه صفایی متولد ۱۳۳۹ در شهرستان ارومیه در خانواده ای کارمند و متوسط متولد شدم و در حال حاضر ساکن تهران و استادیار دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب هستم.
بخشی از سالهای کودکی و نوجوانی را به علت تبعید پدرم به دلیل عدم همکاری با رژیم طاغوت در شهر بانه و سقز (استان کردستان) در جوار علمای تبعیدی بزرگ کشور سپری کردم.
در سال ۱۳۵۶ دیپلم خود را در رشته ریاضی فیزیک اخذ نموده و در رشته ریاضی در دانشگاه پذیرفته شدم پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت فرهنگی خود ادامه دادم و در سال ۱۳۶۰ ازدواج کردم و از سال ۱۳۷۰ به سازمان آموزش و پرورش تهران منتقل شده و به فعالیتهای آموزشی در زمینه علوم تربیتی تا سطح دکتری ادامه دادم .
تیار: از دوران فعالیت و زندگی خود در ارومیه بگویید.
در دهه شصت انقلاب اسلامی دست تقدیر من را در شرایطی قرار داد که من به اصرار خانم حاجی بلند همسر شهید امینی به عنوان مسئول بسج خواهران ارومیه اولین مسئولیت مدیریتی خود در سن ۲۱ سالگی را عهده دار شدم.
به نظر من شروع این فعالیت بعنوان نقطه عطفی شد در زندگی من تا بعد این فعالیتها خداوند متعال بقیه زندگی من را تحت الشعاع این مسئولیتم قرار دهد و خداوند متعال را به خاطر این الطافش شاکر هستم.
در اوایل انقلاب فعالیتهای زیادی به همراه خواهرانی که در ستادهای پشتیبانی به رزمندگان خدمت می کردند داشتیم یکی از افرادی که در زندگی من نقش بسیار مهمی داشت همسر شهید امینی بود که با فعالیتهای خود در این حوزه به انقلاب خدمات بسیاری کرد.
تیار: خاطره ای از شهید مهدی باکری به یاد دارید؟
شهید مهدی باکری آن زمانی که در ارومیه شهردار بود با دست نوشته ای ما را به مجموعه های زیر نظر سازمان بهزیستی که کودکان بی سرپرست را نگهداری میکردند معرفی می کرد تا به آنها سر بزنیم و به مشکلات آنها رسیدگی کنیم خاطرم است بعد از شهادت آقا مهدی آن بچه ها که پدر مادر خودشان را از دست داده بودند اشکشان طوری بر صورتشان جاری می شد که انگار پدرشان را تازه از دست داده بودند چرا که ایشان با بچه های بی سرپرست به حدی ارتباط نزدیکی داشت که با شهادت ایشان حالی داشتند که انگار تازه یتیم شده بودند.
تیار: از زنانی که آن دوران با شما بودند برایمان بگویید.
آن زمان همه خواهران مجموعه با اخلاص تمام خدمت می کردند آن موقع از این رده ها، درجه ها و رتبه ها خبری نبود همه خدایی و با اخلاص در دوران دفاع مقدس کار می کردند و هدف حفظ نظام و دستاوردهای نظام و حمایت و پشتیبانی از رزمندگان اسلام بود و خاطرات آن دوران هیچ وقت از ذهن من پاک نمی شود.
مادر شهید امینی و آهندوست از زنان بسیار تأثیرگذار در آن دوران بودند که منزلشان پایگاهی بود برای تدارکات جبهه و رزمندگان و علی رغم اینکه فرزندشان شهید شده بود اما بزرگترین حامی و پشتیبان جنگ و رزمندگان بودند.
یادم است خانمها با اخلاص تمام چرخ خیاطی و قند شکنهای خودشان را از خانه به محل بسیج می آوردند و دائما ماشینها و کامیونهای ارتشی از مقابل مهدیه تمام تدارکات زنان را به جبهه ها برای رزمندگان می بردند.
آن زمان لباسهای رزمندگان را که از مناطق جنگی می آوردند، خانمها در هوای سرد و گاها با آب یخ می شستند وصله می کردند و اتو کرده به همراه پیامهای فرهنگی برای دلگرمی رزمندگان می فرستادند.
تیار: چه چیزی آن دوران را با سایر دورانها متمایز می کند؟
آن زمان کلاسهای عقیدتی، سیاسی و اسلحه شناسی برگزار می کردیم و همه خواهران با اخلاص فعالیت می کردند خاطرم است بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران برنامه های اخلاقی را مطرح کرده بودند از جمله دو روز، روزهای دو شنبه و پنج شنبه روزه گرفتن در هفته بود.
آنچه که آن دوران را از سایر دورانها متمایز می کند همین پرداختن به خود و مبارزه با نفس بود که من خاطرم است اکثر خانمها با وجود فعالیتهای سنگینی که انجام می دادند دو روز هفته را روزه می گرفتند.
وقتی حضرت امام فرمودند جنگ نعمت بود منظورشان همین اخلاص و خدمات صادقانه برای حفظ نظام بود.
تیار: از فعالیتهای فرهنگی آن دوران چیزی در خاطر دارید؟
آن دوران ما ارتباط نزدیک و حضور فعالی در مدارس داشتیم و کلاسهای عقیدتی سیاسی در تمام ادارات برقرار بود.
تیار: حس و حال آن دوران چه تأثیری بر شما داشت؟
من با نگاهی به آن دوران می بینم که من ۲۱ ساله آن دوران با فرزند ۲۱ ساله خودم در این دوران خیلی تفاوت دارم و این بخاطر اینست که جنگ ما را ساخت و به ما قدرت تفکر، مدیریت و برنامه ریزی داد .
عشق به نظام و رهبر وادار به فعالیتمان می کرد و با وجود تهدیدهایی که وجود داشت حراسی نداشتیم و خدا تا لحظه آخر کمک مان می کرد.
تیار: به نظر شما انتقال خاطرات آن دوران بر جوانان تأثیری دارد؟
این خاطرات همیشه در ذهن من زنده است و در زندگی همیشه از آنها تأثیر می گیرم و به نظر من ما در انتقال وقایع جنگ و علی الخصوص دوران هشت سال دفاع مقدس به جوانان کوتاهی کرده ایم و ما ناقلین خوبی نبودیم و اگر با حلاوت و شیرین این خاطرات را به نسل این دوران منتقل کنیم فرندانمان بیشتر به نظام و حفظ آن اعتقاد پیدا می کنند ولی متأسفانه کوتاهی کرده ایم.
تیار: بهترین دوران زندگی شما کدام دوران بوده است؟
بهترین دوران زندگی من دوران خدمتم در بسیج بود و بعد از جنگ هم احساس کردم که بنا به فرموده مقام معظم رهبری که فرمودند همیشه در میدان باشید علی الخصوص میدانهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، به همین دلیل تا سطح دکتری ادامه تحصیل دادم و در عرصه های مختلف حضور پیدا کردم و در حال حاضر عضو بسیج اساتید هستم ولی هر آنچه دارم از حضورم در بسیج خواهران ارومیه از سال ۶۰ تا اواخر سال ۶۲ است.
تیار: اینکه عنوان اولین مسئول بسیج خواهران ارومیه به شما داده شود چه حسی دارید؟
آن زمان اینکه به عنوان اولین مسئول بسیج خواهران شناخته شوم برایم مطرح نبود احساس می کردم یک امتحان الهی است و فکر می کردم باید برای حفظ نظام غرق در کار و فعالیت شوم.
تیار: فعالیت در بسیج تأثیری در زندگی شما داشت؟
زمانیکه در این مسئولیت بودم ازدواجم کردم و ازدواجم هم یک ازدواج بسیجی بود و من با لباس بسیجی در محضر حاضر شدم و با پنج سکه به نیت پنج تن آل عبا عقدم جاری شد و هدفم از این کار بیشتر بحث الگودهی به جوانان بود.
من دو فرزند پسر دارم و در ازدواج فرزندان هم سبک ازدواج آسان را مدنظر قرار دادم و پسر بزرگم که مقام معظم رهبری با چهارده سکه عقدشان را جاری کردند و برای پسر کوچکم هم همینطور عمل کردیم و هنوز هم که هنوز است من بسیجی وار زندگی می کنم و این از تأثیرات حضورم در بسیج است.
در دیداری از منزل شهید مطهری توصیه همسر ایشان هیچ وقت از خاطرم پاک نمی شود، ایشان فرمودند استاد مطهری همیشه یک دعا می کرد که خدایا خود ما و نسل ما را شیعه، ولایتمدار و اهل قرآن قرار بده و من هم طبق این دعا همیشه سعی کردم فرزندانم حتی نوه هایم ولایتمدار و قرآن دوست باشند.
انتهای پیام