به گزارش حرف رُک به نقل از مرزداران، مراسم بدرقه و اعزام کاروان راهیان نور ماکو با حضور مسئولین شهرستانی در محل شهدای گمنام ماکو برگزار شد.
در حاشیه این مراسم غلامعباس مراد زاده فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ماکو در گفتگو با خبرنگار مرزداران گفت: این کاروان در قالب ۱۰ اتوبوس برادران به استعداد ۴۸۰ نفر به همراه عوامل اجرایی و هشت اتوبوس خواهران به استعداد ۳۴۰ نفر از موقعیت شهادت شهید جواد قنبری بازدید میکنند.
وی با بیان اینکه اعضای این کاروان به مدت یک روز از یادمانهای موقعیت شهادت سردار شهید جواد قنبری بازدید میکنند، تصریح کرد: اعزام کاروان راهیان نور شمال غرب باهدف تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت بهمنظور آشنایی بیشتر نسل نوجوان و جوان بافرهنگ و معارف ایثار و شهادت انجام میگیرد و زائران حاضر در این کاروان وظیفه دارند دستاوردها و پیامهای این اردو را به دیگر بسیجیان انتقال دهند.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ماکو اظهار کرد: در طول این برنامه از روند اجرایی احداث جاده لجستیک ماکو توسط قرارگاه خاتم الانبیاء نیز در قالب اردوی پیشرفت بازدید خواهد شد.
لازم به ذکر است شهید جواد قنبری باتوجهبه کاردانی و شایستگی که قبل از انقلاب و در پیروزی انقلاب علیالخصوص مبارزات فرهنگی و سیاسی علیه رژیم ستمشاهی و نیز مبارزه معاندین و منافقین از خود نشان داد در سال ۵۹ بهعنوان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان ماکو منصوب شد.
وی در یکی از مأموریتها در تاریخ ۱۳۵۹/۳/۲۵ که به همراه شهید سلطان بیگی (فرمانده ژاندارمری) و استوار احمدزاده (رئیس پاسگاه منطقه) به منطقهٔ قلشلانمش در کوهستانهای شمال غربی ماکو رفته بودند، با توطئه و نقشهٔ ازپیشطراحیشده، توسط ضدانقلاب و منافقین کوردل، به شهادت رسیدند .
وصیتنامه شهید جواد قنبری به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
والْعصر اِنَّ الْاِنْسانَ لَفی خُسر اِلَّا الَّذینَ امنُوا وعمِلُوا الصالِحات وتَواصوا بِالْحق وتَواصوا بِالصبر .
بار الها ما را از توصیهکنندگان به حق و توصیهکنندگان به صبر قرار بده .
بار الها ما را مردنی عطا کن که در آن خواری و ذلت نباشد .
بار الها ما را زندگی علی وار، مرگی علی گونه و برخاستنی علی مانند عنایت فرما .
چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان ابراهیم زمان، بتشکن تاریخ، این درهم کوبنده ستمگران، و به لرزه درآورنده زورمندان و زرمندان، تزویر پیشگان عصر. او که به نیروی لایزال الهی در دست امت مسلمان تمام یاسها و خودباختگیها را زدوده است. هر آن در انتظار روزیم که گلولهای از لوله تفنگ دشمنم خارج شده و بر سینه سپر کردهام قرار گیرد .
از مرگ بیثمر میترسم لکن آرزویم این است که مرگم نیز بتواند سازندگی داشته باشد. اگر شربت شهادت نصیبم شد انتظارم از پدر و مادر پیرم است که قربانی خود را در پیشگاه خدایش و نزد پیامبران و پیشوایان و همرزمانش خوار نکنند. دوست ندارم که کسی بر من بگرید که من مال کسی نیستم، من از آن خدایم هستم و هر وقت اراده کند بهپیش او خواهم رفت البته اگر لیاقتش را داشته باشم .